کاپیتان عینالله اردشیری، کارشناس ارشد هوایی، در روزنامه ایران نوشت: «قطعات هواپیما به دلیل برخورد هواپیما با برف (و نه صخره) نمیتوانند به فاصله دور پرتاب شوند؛ به همین خاطر چهار لکه سیاه مشاهده شده در برخی تصاویر منتشره نشان میدهد این لکهها، چهار نفر از سرنشینان هواپیما هستند که مجروح و نیمهجان از هواپیما بیرون افتادهاند. همچنین بررسیها نشان میدهد هواپیما در قسمت شرقی با سلسله قلههای دنا برخورد کرده و نتوانسته به قسمت غربی که فرودگاه قرار دارد، برسد. با بررسی تصاویری که تا ساعت ۱۲ روز سهشنبه از محل حادثه منتشر شده میتوان دریافت که هواپیما به هیچ عنوان طرح تقرب برای فرود را انجام نداده است و روی NDB (دستگاه تقرب پرواز فرودگاه) نرفته است.
هواپیما در قسمت شرقی با سلسله قلههای دنا برخورد کرده و نتوانسته قله را رد کرده و به قسمت غربی که شهر یاسوج و باند فرودگاه قرار دارد، برسد. خلبان نیز از میان ابرها، زمین را مشاهده کرده و سریع ارتفاع را به ۱۰ هزار پا کاهش داده و زیر ابرها رفته است و تصور کرده میتواند با همین ارتفاع از زیر ابرها، خود را به فرودگاه برساند. البته خلبان روی دستگاه DME، فاصله هواپیما با فرودگاه را میدیده است. عقربه دستگاه ADF، نیز سمت و جهت فرودگاه را نشان میداده است. بنابراین خلبان زمانی که ارتفاع کم کرده و زیر ابرها رفته است، تصور کرده با اطلاعات مذکور و در ارتفاع ۱۰ هزار پایی میتواند از جایی که ارتفاع سلسله قلههای دنا کمتر است، عبور کرده و به سمت فرودگاه برود اما در ۸.۵ مایلی فرودگاه با کوه برخورد کرده است.
باید توجه داشت زمانی که برف میبارد و کوه و زمین پوشیده از برف است، از ارتفاع، نمیتوان بین کوه و زمین تمایز قائل شد. به همین دلیل خلبان متوجه وجود قله در مقابل خود نشده است و زمانی متوجه قله در مقابل هواپیما شده است که فرصت کافی برای اوج گرفتن در اختیار نداشته و متأسفانه با یکی از قلههای کوتاه سلسله قلههای دنا برخورد کرده است.
هواپیما در هنگام برخورد با کوه حدود ۱۰ هزار پا ارتفاع داشته است اما هواپیما تا زمانی که روی NDB فرودگاه قرار نگرفته باشد، اجازه ندارد ارتفاع خود را به کمتر از ۱۵هزار و ۵۰۰ پا کاهش دهد و در واقع قبل از قرار گرفتن روی NDB فرودگاه، حداقل ارتفاع باید ۱۵هزار و ۵۰۰ پا باشد.
کاهش ارتفاع هواپیما نیز الزاماً ناشی از اشتباه خلبان نبوده و دلایل مختلفی میتواند عامل کاهش ارتفاع هواپیما باشد که «برخی» از این دلایل به این شرح است: ممکن است هواپیما در داخل ابرها با مشکلاتی مواجه شده و اصطلاحاً به شرایط «STALL» یا «واماندگی» رسیده و با خارج شدن از کنترل، هواپیما به کوه برخورده کرده است. ممکن است سیستم ضد یخ هواپیما از کار افتاده باشد که در این صورت در عرض چند دقیقه، بدنه هواپیما از چندین تن یخ پوشیده میشود و هواپیما سنگین شده و نمیتواند ارتفاع را حفظ کند. ممکن است از کار افتادن یکی از موتورهای هواپیما نیز منجر به کاهش ارتفاع شده باشد.
ما در این منطقه با سلسله قلههای دنا روبهرو هستیم به همین خاطر شواهد نشان میدهد هواپیما با قله چهارم یا پنجم دنا (از نظر ارتفاع) برخورده کرده است. جایی که هواپیما برخورد کرده، از قله اصلی ۱۴۵۰۰ پایی دنا، ۲۰ مایل یا ۳۷ کیلومتر؛ از قله دوم ۱۴۱۰۰ پایی دنا، ۲۸ مایل یا ۵۲ کیلومتر؛ و از قله سوم ۱۴هزار پایی دنا، ۶مایل یا ۱۱ کیلومتر فاصله دارد. قطعات هواپیما به دلیل برخورد هواپیما با برف (و نه صخره)، نمیتوانستهاند به فاصله دور پرتاب شوند لذا چهار لکه سیاه مشاهده شده. برخی تصاویر منتشره، نشان میدهد که این لکهها، چهارنفر از سرنشینان هواپیما هستند که در حالت زخمی از هواپیما خارج شدهاند. دو نفر از آنها فاصله کوتاهی را توانستهاند طی کنند و دو نفر دیگر، مسافت بیشتری را طی کردهاند. این بدان معناست که این ۴ لکه از سرنشینان هواپیما هستند که در نهایت به دلیل خونریزی یا یخ زدن، نتوانستهاند ادامه مسیر بدهند. در عین حال امکان دارد سرنشینان سالم تری غیر از این چهار نفر، مسافت بیشتری را طی کرده باشند تا خود را به جایی مثلاً روستای شرفی که از توابع روستای فده است، برسانند.»
هر هواپیمایی در ایران سقوط کنه میگن خطای خلبان.واقعا خجالت آوره
اين اظهار نظر براي ماشيني كه تو برف از جاده خارج بشه صدق مي كنه ، نه هواپيمايي كه با سرعت بيش از 200 كيلومتر در ساعت مستقيماً به كوه برخورد ميكنه!
تازه با توجه به عدم بارش برف سنگين در سال جاري ، اگر هم برفي بر سطح كوه از بارندگي هاي قبل باقي مانده بود قادر به كاهش شدت ضربه ً برخورد هواپيما به شكل موثر هم نمي گرديد
برفي كه الان مشاهده مي كنيم مربوط به بعد از بروز حادثه و برخورد هواپيما به كوه است
چهار لکه سیاه نمیتواند جسد جانباختگان باشد. با توجه به مقیاس و مختصات خطوط utm در عکس فاصله بین خطوط 100 متر بر روی زمین میباشد که نشان میدهد لکه های سیاه بر روی عکس طولی بیش از 10 متر بر روی زمین دارند که قطعا اجساد نمیتواند باشد
درست است این مبحث
سخنان یک کارشناس ارشد هوایی اشتباس و حرف یک کوهگرد(مخاطبی که کامن۲رو نوشتن)دروسته؟در حد خودت نظر بده .
نزدیک ترین منطقه به محل سقوط منطقه پادناست نه دژ کرد وشرفی درحالی که روستای شرفی به فاصله بیشتری هست
وای بر ما که این کارشناس ارشد هست. منم کارشنای ارشد هسام و 4سال هست بیکارم چون میبینم کارشناس ها و ارشدهایی که سر کار هستن چقدر سواد دارن و خودم هم سطح سواد خودم رو میدونم. کسی که اکن قطعات به اون بزرگی که حداقل سه متر هستن رو با بدن اجساد اشتباه میگیره کارشناس ارشد هست؟ کسی که برخورد هواپیما با کوه پوشیده از برف رو با چند تن وزن و سرعت بسیار بالا رو میگه نمیتونه باعث متلاشی شدن هوایپما بشه کوچکترین اطلاعی از ساده ترین مسائل فیزیکی نمیدونه چجور اسمش رو گذاشتید کارشناس ارشد؟ این کارشناس ارشد مدرکش رو از کجا گرفته و حاضره بیاد دوتا سوال علمی رو از من دانشجو جواب بده؟