پنجشنبه 23 آذر 1396 - 6:43

کسی نیست این دختر را یاری کند؟! 

فتانه توحيدي

بويرنيوز – فتانه توحیدی؛ فعال حوزه کودکان و زنان، 

دختری با لباس مدرسه، معلق در هوا، بر بالای رودخانه ای خروشان، وسط صخره های سنگی؟؟!!

این تصویری است که چند ماه است در فضای شبکه های اجتماعی دست به دست می شود.

جای بسی تعجب است اگر بگوییم که دختر بچه ای کوچک و معصوم برای رفتن به مدرسه باید چنین مسیر دشوار و خطرناکی را طی نماید!

این دختر بچه که حدود 7- 8 ساله به نظر می رسد باید هر روز چنین صحنه ی دردآلودی را تجربه و مشاهده  کند.

امروز 21 آذرماه است، حدود 81 روز از سال تحصیلی گذشته و احتمالا این دختر بچه ی  کوچک 122 بار تجربه ی وحشتناک عبور از رودخانه را برای رسیدن به مدرسه درک کرده است.

صبح زود برای عبور از رودخانه با طنابی که به آن سوی رودخانه بسته است آماده می شود و ظهر نیز خسته و کوفته همین مسیر را بر می گردد.

در حالی که دغدغه ی بسیاری از ما ممکن است این باشد که سرویس مدرسه دخترمان چند دقیقه دیرتر می رسد؛ دغدغه ی این دختر کوچک این است که از بالا به پایین دره پرتاب نشود. و یا اینکه دغدغه ی بسیاری از ما ممکن است تهیه دستکشی برای گرم نگه داشتن دستان کوچک دخترمان باشد؛ ولی دختر داستان ما دغدغه اش این است که چگونه در سرمای سوزان کوهستان دستانش را گرم نگه دارد که دستش طناب را رها نکند!

شاید او قهرمان فردای زندگی سختش باشد؛ اما ما که به او و امثال او بی اعتنا بوده و غرق در روزمرگی و بی تفاوتی بوده ایم، بازندگان این صحنه دردناک هستیم.

مسئولانی که برای شانه خالی کردن از زیر بار این مسئولیت سنگین، منکر این می شوند که روستا، روستای ما نیست و روستای آنان  است؟!

مسئولان آموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد مدعی هستند این دختر از ساکنان روستایی در چهارمحال و بختیاری است و مسئولان آن استان نیز ادعا می کنند، نه خیر کودک، کهگیلویه و بویراحمدی است.

در وزارت آموزش و پرورش و رسانه ها جنجالی راه افتاده است و هر کس سند و مدرک رو می‌کند که این روستا متعلق به دیگری است و مسئولان هر 2 استان نگران برداشتن بار محرومیت از دوش این دختر و گذاشتن آن روی دوش خود هستند.

مسئولان هر 2 استان اظهار می دارند که مدارک را به وزارت خانه ارسال کرده‌اند و منتظرند تا تکلیف روستا مشخص شود؛ اما آیا تا آن زمان دخترک و دخترکان این روستا باید هر روز چنین تجربه ای سخت و طاقت فرسا را درک کنند؟ مگر این دختران معصوم چند سال دارند و به چه گناهی باید چنین صحنه وحشتناک و غمباری را هر روز تجربه کنند؟!

اگر تصویر این کودک موضع مدیران را در قبال روستاهای محروم ما تغییر ندهد، پس چه چیزی آن را تغییر می‌دهد؟! حتما باید حادثه ای رخ دهد و کار از کار بگذرد تا اینکه مسئولان شریف از خواب غفلت بیدار شوند؟؟!!

عکاس این تصویر احتمالا گمان نمی‌کرده این عکس تا این اندازه معروف شود، با وجود دردی که از دیدن این دختر بچه ی بند سوار  احساس می‌کرد، تنها چیزی که در ذهنش می‌گذشت انتقال این حس به عموم مردم بود. او احتمالا به چیز دیگری فکر نمی‌کرد و تنها خواسته‌اش این بود که داستان محرومیت و بی تفاوتی را به نمایش بگذارد؟!»

من گمان می کنم او موفق شده است؟!

نظرسنجی
فعلا نظرسنجی در جریان نیست
لینک کوتاه : https://boyernews.com/?p=263130
به اشتراک بگذارید:
نظرات کاربران :
  1. ناشناس گفت:

    مایه تاسفه مسئولین خوابند مزاحم خوابشان نشوید

  2. روژان نادریان گفت:

    خدای من دارم روانی میشم…واقعا دغدغه ی تاخیر ۵ دقیقه ای دخترم بوده اما الان…خدایا ب کی شکایت کنیم؟

  3. ناشناس گفت:

    جان بردار هر زمانی که بعد از 14 سال پل بشار ساخته شد بعد به فکر تو میفتن

دیدگاه شما