سه شنبه 30 آبان 1396 - 16:14

افشاگری های سیاسی تاجگردون؛ افراد بی هویت از نگاه نماینده گچساران

رییس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس با تاکید بر این‌که از «چسبندگی» بیش از حدِ سیاسی بجای آن‌چه تحت عنوان «بی‌هویتی سیاسی» مطرح است، نگرانی دارد، می‌گوید امکان سوءاستفاده سیاسی از وضعیت و شرایط «اعتدالی» فعلی ازسوی برخی افراد فاقد اصالت سیاسی وجود دارد و با این حساب، لیدرهای جریان اصلاحات باید بیش از این به این مسائل توجه کنند.

به گزارش بویرنیوزا، چندی پیش در پی موجی از انتقادات گروهی از اصلاح‌طلبان نسبت به عملکرد روحانی در دوران پس از انتخابات و درپی مسائلی که در جریان تشکیل کابینه دولت دوازدهم و متعاقباً دیدار روحانی با جامعه روحانیت مبارز مطرح شد، برخی ناظران از «گردش به راست» رییس‌جمهوری پس از پیروزی مجدد در انتخابات به‌عنوان «گزینه جناح چپ» سخن گفتند؛ رویکردی که البته همان زمان ازسوی برخی بزرگان و چهره‌های موثر اصلاح‌طلب همچون همچون نبوی و تاجزاده رد شد و ضمن تاکید بر لزوم ادامه حمایت از دولت تا پایان کار، این مهم متذکر شد که روحانی برای دستیابی به اهداف و برنامه‌هایش، بیش از همیشه محتاج این حمایت گفتمانی اصلاحات و پشتیبانی ۲۴ میلیون شهروند حامی‌اش است.

همزمان اما گروه دیگری از تحلیل‌های سیاسی، به این سمت گرایش پیدا کرد که حتی اگر حمایت از شخص روحانی و دولت اعتدالی‌اش، استراتژی اصولیِ اصلاح‌طلبان در میان‌مدت باشد، ممکن است آسیب‌های ناشی از ورود مدیرانی با پوسته اصلاح‌طلب و هسته معتدل و بعضاً محافظه‌کار غیرقابل جبران باشد؛ این دسته معتقد بودند وقتی مدیری با عملکرد محافظه‌کارانه روی کار بیاید، قاعدتاً نمی‌تواند بازده و خروجی قابل‌قبولی داشته باشد و حال آن‌که وقتی این مدیر محافظه‌کار، پوسته‌ای اصلاح‌طلب و پیش‌رو به دور خود تنیده، قاعدتاً مردم باختش را به حساب اصلاح‌طلبان نوشته و از گفتمانی که این سال‌ها عمدتاً شعار «امید» می‌دهد، ناامید می‌شوند.

از طرفی این فضای بلاتکلیف، نگرانی دیگری ایجاد کرد که مبادا در این بازار داغ میانه‌روی، برخی مدیران امروزی، فقدان اصالت و «بی‌هویتی سیاسی» خود را پشت عنوان بسیط «اعتدال» پنهان کنند. بماند که اصلاح‌طلبان در نهایت و با وجود تمامی این تحلیل‌ها همچنان بر حرفشان پافشاری می‌کنند و مهم‌تر آن‌که بدنه اجتماعی حامی این جریان سیاسی که بیش از آن‌که به‌خاطر شکل و ظاهر و نام اصلاحات، خواستار اصلاحاتند، همچنان به‌دنبال اصلاح امور در سطوحی عمیق‌ترند؛ حتی اگر دامنه این عملیات اصلاح‌طلبانه، برخی اصلاح‌طلبان شناسنامه‌ای را هم اصلاح کند!

غلامرضا تاجگردون نماینده اصلاح‌طلب گچساران و باشت که هم در مجلس اصولگرای نهم و هم در مجلس اعتدالی دهم، ریاست یکی از مهمترین کمیسیون‌های تخصصی مجلس یعنی کمیسیون برنامه و بودجه را برعهده داشته و دارد، ازجمله کسانی است که خود را اصلاح‌طلبِ عمل‌گرا می‌داند تا اصلاح‌طلب شناسنامه‌ای، و معتقد است تنها راه بقا و دوام اصلاحات، اصلاحِ اصلاحات است و بر این مهم انگشت می‌گذارد.

نگرانی از «چسبندگی» بیش از حدِ سیاسی بجای «بی‌هویتی»

آقای تاجگردون! بگذارید از آن‌چه به‌عنوان «خطر گردش به راست روحانی پس از انتخابات» عنوان شد، آغاز کنیم. آیا نسبت به ترویج «بی‌هویتی سیاسی» و ترجیح «منافع شخصی» افراد به‌بهانه حرکت در راستای «مشی اعتدالی» نگران نیستید؟!

مشی اعتدال مورد حمایت گفتمان اصلاحات است و با این حساب باید مراقب باشیم که مبادا افراطیون ۲ جناح به قدرت برسند؛ نه آن‌که نسبت به حرکت در مسیر اعتدال نگران باشیم. از طرفی شخصاً عنوان این گرایش را «بی‌هویتی سیاسی» نمی‌گذارم. بلکه معتقدم باید بپذیریم این نوع «چسبندگی سیاسی» که در برخی مدیران کشور شکل گرفته را کنار بگذاریم.

بعضاً شاهدیم برخی برای آن‌که بگویند اصلاح‌طلب هستند، تاکید دارند اصلاح‌طلبی هستند که بر حرف‌ها و مواضع سال‌های ابتدایی انقلاب و آن‌چه در سال ۵۷ گفته‌اند، پافشاری می‌کنند؛ سوالم این است که آیا واقعاً می‌توان چنین گرایشی را «اصلاح‌طلبی» نامید؟!

تفاوت لاریجانیِ امروز و لاریجانیِ سال ۷۶

از طرف دیگر به‌عنوان مثال گفته می‌شود آقای لاریجانی یک چهره سیاسی اصولگراست! سوال دیگرم این است که آیا لاریجانیِ اصولگرای امروز با لاریجانیِ اصولگرای سال ۷۶ یکی است؟! معتقدم قطعاً یکی نیست.

با این حساب نمی‌توان گفت که لاریجانیِ اصولگراست اما آقای ایکس که نمی‌خواهم نامی ببرم، چون هنوز می‌گوید بر مواضع سال ۵۷ یا ۶۷ خود باقی مانده‌ام، اصلاح‌طلب است!

شما چه کسی را در شرایط فعلی اصلاح‌طلب می‌دانید؟!

اصلاح‌طلب کسی است که شرایط را درک کند و با پذیرش اوضاع و شرایط، متناسب با این وضع و اوضاع جدید نسبت به اصلاح خود و امور اقدام کند. همان‌طور که گفتم این گرایش را «بی‌هویتی سیاسی» نمی‌دانم؛ بلکه معتقدم این گرایش ناشی از «چسبندگی بیش از حد سیاسی» برخی افراد به بعضی آمال و آرزوهای تاریخ گذشته است؛ حال آن‌که چنین گرایش‌ها و رویکردهایی در هیچ کجای دنیا رسم نیست.

اصلاح‌طلبان باید با بازتعریف جایگاه خود، رویکرد اصلاح‌طلبانه داشته باشند

شما چنین تحولی را پشت سر گذاشته‌اید؟! سوالم این است که جایگاه خودتان را در این تحولی که لازمه اصلاح‌طلبی می‌دانید، چگونه ارزیابی می‌کنید؟!

من از روز نخست که وارد عرصه سیاست شدم، خود را اصلاح‌طلب معرفی کرده‌ام و امروز هم باتوجه به این‌که همواره تغییراتی در خود ایجاد کرده‌ام، خود را اصلاح‌طلب می‌دانم؛ چرا که معتقدم اصلاح‌طلب باید خود را با شرایط و اوضاع جدید تطبیق داده و با بازتعریف جایگاه خود، رویکرد اصلاح‌طلبانه داشته باشد.

تعریف من این است: می‌گویم ما در عرصه بین‌الملل به جایگاهی رسیده‌ایم؛ چند فاکتور را کنار هم می‌گذارم و می‌گویم باید بر اساس این ویژگی‌ها تصمیم‌گیری کنیم و نیز باید ببینیم کشور در چه شرایطی قرار دارد و ایجاد چه شرایطی به کشورم کمک می‌کند.

زمانی گفته می‌شد نباید با کشورهای بیگانه وارد مذاکره شد و حتی نباید با اروپایی‌ها و مثلاً انگلستان هم پای میز مذاکره نشست اما در زمانی دیگر با انگلیسی‌ها وارد مذاکره می‌شوم؛ آیا این تغییر در رفتار من نیست؟! اگر دگم باشم نباید این تحول را بپذیرم. مگر در نمازجمعه شعار «مرگ بر انگلیس» سرنمی‌دادیم؟!

با همین مشی زمانی حتی در چارچوب مذاکرات برجام، با آمریکایی‌ها نیز پای میز مذاکره نشستیم. آیا این تحول نبود؟! آیا این مذاکرات بدون اجازه انجام شد؟! بنابراین باید بپذیریم که برخی اصلاحات صورت گرفته است.

آیا اصلاح‌طلبانِ امروز، ۲۰ سال پیش حاضر به حضور دختران‌مان در استادیوم بودند؟!

آیا همین دوستانی که امروز فقط خودشان را اصلاح‌طلب می‌دانند، ۲۰ سال پیش هم حاضر بودند دختران ما در استادیوم فوتبال ببینند؟! احتمالاً حداقل بخشی از این افرادی که امروز در این مسئله پیشگام هستند، آن زمان نمی‌پذیرفتند! بنابر این باید این تحولات و اصلاحات را در همه امور قبول کنیم.

لاریجانی هم ته دلش با ورود زنان به استادیوم موافق است

ارتباط این مسائل به این بحث چیست؟!

مسئله این است که امروز برخی اصولگرایان نیز در بسیاری از مسائلی که اصلاح‌طلبان دنبال می‌کنند، با ما هم‌نظر هستند. به‌عنوان مثال در همین بحث ورود زنان به ورزشگاه‌ها اگر از آقای لاریجانی سوال کنید، می‌بینید که به اصطلاح ته دلش موافق است. همین لاریجانی که ما او را به‌خاطر عاشورای سال ۷۶ مقصر می‌دانیم و به او انتقاد می‌کنیم، در بحث حق عضویت «سپنتا نیکنام» در شورای شهر یزد مواضعی شفاف اتخاذ کرده و نگاهی شبیه به خودمان دارد.

نگرانی از سوءاستفاده سیاسی از فضای «اعتدالی»

بگذارید سوال ابتدایی را بار دیگر و البته این‌بار کمی تعدیل‌شده یا «اصلاح‌شده» بازطرح کنم: حتی اگر قائل به «بی‌هویتی سیاسی» نباشیم، آیا وضعیت سیاسی امروز و شرایطی که به‌عنوان «مشی اعتدالی» ایجاد شده، این فضا را برای سوءاستفاده برخی سیاسیون مهیا نمی‌کند؟!

قطعاً سوءاستفاده سیاسی در این فضا ممکن است و در عین حال این امکان در هر شرایط دیگری نیز وجود دارد.

لیدرهای اصلاح‌طلب باید مراقب سوءاستفاده از شرایط «اعتدالی» باشند

به هر حال لیدرهای سیاسی باید به این مسائل توجه داشته باشند. باید توجه داشته باشیم که بحث «هویت» مربوط به مسائل گروهی و حزبی نیست. «هویت» مربوط به شخصیت است و این لیدرها باید دقت کنند که اگر فردی در زیرمجموعه‌شان فاقد اصالت کلامی و عملی است، مانع از فعالیتش شوند.

در عین حال باید بپذیریم که اگر به‌عنوان مثال بنده رو به جلو حرکت می‌کنم، دلیل بر بی‌هویتی‌ام نیست. به هر حال من به‌عنوان سیاستمداری اصلاح‌طلب خود را قائل به این می‌دانم که براساس شرایط و اوضاع کشور و جهان، بهترین تصمیم را در راستای منافع ملی و مصلحت کشورم اتخاذ کنم و این رویکرد را مشی و رفتاری مطابق با هویت اصلاح‌طلبی می‌دانم.

کسی که شب در ستاد روحانی حاضر شد تا صبح فردا پست بگیرد، بی‌هویت سیاسی است

با این حال کسی که شب در ستاد روحانی حاضر می‌شود تا فردا صبح اول وقت بیاید و پستش را بگیرد، قابل اعتماد نبوده و درواقع مثالی است آشکار از «بی‌هویتی سیاسی»!

پیرو انتشار عکسی از همنشینی آقای لاریجانی کنار «سیدمحمد خاتمی» که در جریان برگزاری یک مراسم مذهبی در محرم امسال صورت گرفته بود، گمانه‌زنی‌ها درمورد احتمال کاندیداتوری لاریجانی و همچنین ورود به عرصه رقابت به‌عنوان گزینه اصلاح‌طلبان را تقویت کرد؛ باتوجه به آن‌که در همین بحث چندبار از آقای لاریجانی به‌عنوان سیاستمداری که در طول یکی، دو دهه اخیر به گفتمان اصلاحات نزدیک شده، نام بردید، آیا امکان پیمودن این مسیر برای رییس مجلس برای تبدیل شدن به کاندیدای اصلاحات وجود دارد؟!

لاریجانی نمی‌تواند برای انتخابات ۱۴۰۰ گزینه اصلاح‌طلبان باشد

به هر حال آقای لاریجانی نمی‌تواند گزینه اصلاح‌طلبان برای انتخابات ۱۴۰۰ باشد؛ البته می‌تواند کاندیدای معتدلین باشد اما نمی‌تواند کاندیدای اصلاحات باشد؛ مسئله این است که «امید»، ابتدا جا برای لاریجانیِ سال ۷۶ را در لیست خالی می‌گذارد اما در ادامه می‌گوید که با ما نیست. درواقع یا نباید لاریجانی را در لیست قرار می‌دادند یا نباید او را بزنند که با ما نیست.

ابهامات حضور لاریجانی، تاجگردون و دیگران در «لیست امید»

اما لاریجانی حاضر به عضویت در فراکسیون «امید» نشد!

مگر قرار بوده لاریجانی عضو فراکسیون امید شود؛ یعنی مگر به او گفته بودند که به این شرط که عضو فراکسیون شود، از او حمایت می‌کنند؟!

چنین قراری در مورد دیگران هم نبود. چه کسی گفته بود که حضور در لیست امید به‌معنای عضویت در فراکسیون است؟!

لااقل درمورد لیست امید تهران این‌طور گفته شد که بجز علی مطهری باقی اعضاء متعهد به عضویت در فراکسیون امید هستند.

اگر هم تعهدی هم بوده، صرفاً مربوط به لیست امید تهران بوده است!

آقای تاجگردون؛ به هر حال کاظم جلالی و بهروز نعمتی به عضویت فراکسیون درنیامدند.

بعید می‌دانم تعهد داده باشند که به عضویت فراکسیون امید درمی‌آییم!

اینطور گفته شد.

بعید می‌دانم! لااقل شخصاً چنین چیزی نشنیدم. چرا که من پیش از انتخابات اصلاً در جریان لیست امید نبودم!

نظرسنجی
فعلا نظرسنجی در جریان نیست
لینک کوتاه : https://boyernews.com/?p=260612
به اشتراک بگذارید:
نظرات کاربران :

دیدگاه شما