سه شنبه 9 آبان 1396 - 1:52

آیا «حسن روحانی» تَکرار « محمود احمدی نژاد» است!؟

گروه سیاسی –  اولین انتخابات ریاست جمهوری پس از حوادث سال 88 و امید رنگ باخته اصلاح طلبان برای بازگشت به قدرت؛ اما نام «حسن روحانی» اوضاع را تغییر داد.

به گزارش «بویر نیوز»، علیرغم اینکه پس از سال 88 بسیاری از اصلاح طلبان عملا از گردونه سیاست خارج شده بودند و محمدرضا عارف معاون اول کم حاشیه دولت اصلاحات توانسته بود در از فیلتر شورای نگهبان عبور کند، اما اصلاح طلبان تصمیم گرفتند آرا خود را در سبد روحانی بگذارند تا اطمینان خاطر بیشتری از نتیجه انتخابات هم داشته باشند و محمدرضا عارف کنار رفت تا این اتفاق بیفتد.

حضور روحانی در راس دولت یازدهم امید اصلاح طلبان را زنده کرد که خود را مهیای بازگشت به قدرت کنند و سکان امور را به عهده بگیرند.

اما همه چیز وفق مراد نبود؛ مجلس نهم با بدنه اصولگرا و حضور برخی از اصولگرایان تندرو اجازه نمی داد، آنگونه که بخش عظیمی از حامیان روحانی منتظر بودند رقم بخورد و کابینه دولت یازدهم رنگ و رخ ائتلافی بر خود دید.

وزارت کشور از مهمترین وزارتخانه های دولت به وزیر اصولگرای نزدیک به علی لاریجانی رسید، وزرا و مشاورانی با سوابق امنیتی در کابینه حضور یافتند و البته سهم پر رنگی هم به اعضای حزب حسن روحانی یعنی حزب اعتدال و توسعه رسید – که همین عامل باعث گسترده تر شدن فعالیت این حزب در استان ها و عضوگیری این حزب شد –  و در نهایت آنچه که به اصلاح طلبان رسید سهم چمشگیری نبود که البته با توجیهاتی از جمله شرایط مجلس و شرایط برخی از اصلاح طلبان، روحانی توانست از این فضا با کمترین انتقادات عبور کند.

همین عوامل باعث شد تا قریب به 75 درصد ترکیب مجلس نهم تغییر کند و عملا بسیاری از چهره های بهارستان نتوانند رای مردم را بگیرند و فضای مجلس به نفع اصلاح طلبان تغییر اساسی کرد.

حالا اینبار مردم امید داشتن تا بواسطه ” لیست امید” و هرماهی “دولت تدبیر و امید” اصلاح طلبان سکان امور مجلس را به عهده بگیرند، اما بازهم چنین نشد علیرغم راهیابی برخی از اصلاح طلبان در هیات رئیسه مجلس، لاریجانی توانست در رقابت با عارف ریاست مجلس را نصیب خود کند. ( این توضیح ضروری است که عارف هم عملکرد درخشان و مطلوبی نداشته است و مراد از نام بردن وی برای ریاست مجلس ریاست اصلاح طلبی بر مجلس است نه شخص وی!)

در این خصوص تحلیل های زیادی صورت گرفت که چرا اختلاف رای لاریجانی با عارف در انتخاب رئیس مجلس بسیار محسوس و بالا بود که خلاصه نظریات این بود که اعضای اصولگرای دولت با چراغ سبز نشان دادن به نماینده های بلاتکلیف از لحاظ مواضع سیاسی (یا کسانی که اهل چرخش های سیاسی هستند) توانستند اداره امور قوه مقننه را به لاریجانی بسپرند.

اما قسمت بد ماجرا آنجا بود که شواهدی بدست امد که برخی از همراهان رئیس جمهور که در کابینه حضور دارند و از اعضای اصلی حزب اعتدال و توسعه هستند و خود را به اصلاح طلبان نزدیک تر می دانند در این رقابت نه تنها به عارف کمک نکرده اند بلکه برای لاریجانی نیز سنگ تمام گذاشتند که محمود واعظی وزیر وقت ارتباطات از مطرح ترین این افراد بود.

بالاخره دوره دولت یازدهم به سر رسید و بازهم موسم انتخابات ریاست جمهوری رسید و اینبار اصلاح طلبان اجازه ندادند روحانی جای خالی آیت الله هاشمی را حس کند و همه بار ستادهای انتخاباتی وی را بر دوش کشیدند و علیرغم اینکه اصولگرایان با رئیسی و جمنا و با تمام توان در انتخابات حضور یافته بودن و قالیباف هم برای وی میدان را خالی کرد، اختلاف رای 8 میلیونی، پیروز قاطعی را برای وی رقم زد.

انتظار بسیاری بر این بود که فرصتی است تا روحانی با حمایت مجلس میانه روی دهم و پشتوانه رای تاریخی 24 میلیونی و حتی بخاطر تخریب های گسترده صورت گرفته از جناح رقیب در کارر و زار انتخاباتی کابینه دوازدهم را متفاوت تر ببند و وجهه اصلولگرایی کابینه اش را کم کند و البته توقعات جدید را برآورده کند، اما نتبجه واقعا شگفت انگیز بود.

رحمانی فضلی همچنان بر مسند وزارت کشور ماند، ربیعی بازهم وزیر کار شد، تعداد زنان کابینه نه تنها بیشتر نشد و هیچ وزیر زنی حتی به مجلس هم معرفی نشد بلکه تعداد زنان کابینه نیز کاهش یافت و مهمتر اینکه علیرغم جبهه گیری های زیادی که از سوی حامیان روحانی و نمایندگان حامی روحانی صورت گرفت، آذری جهرمی و غلامی هم به کابینه ملحق شدند! و می توان این نکته را هم اضافه کرد که استانداران زیادی تغییر نکردند بلکه فقط جابجا شدند!

این عوامل باعث شد تا تعدادی از نمایندگان شاخص مجلس از جمله پزشکیان، وکیلی، حضرتی، پارسایی، حسین زاده، جعفرزاده ایمن آبادی، کواکبیان و … که تعدادی از آنها در ستاد انتخاباتی روحانی مسئولیت هم داشتند، علیه این رویه موضع گیری کنند و به انتقاد از این مشی بپردازند.

برای اولین بار روزنامه های اصلاح طلب در تاختن به روحانی از ذره ای فروگذار نماندند و شرق، اعتماد، ابتکار، قانون، مردم سالاری و بهار «حسن روحانی» را سیبل انتقادات خود کردند.

از طرفی در جامعه علیرغم آمارهای خوش آب و رنگ – و اصطلاحا احمدی نژادی – بیکاری همچنان در کشور مهار نشدنی است، وضعیت کارگران نسبت به دولت احمدی نژاد نه تنها بهتر نشده است بلکه بدتر هم شده است، خودکشی و بزه های اجتماعی از جمله تجاوز به کودکان به طلاق و اعتیاد هم افزود شده است، نرخ دلار بالای 4 هزار تومان است و وضعیت فعالان سیاسی تعریفی ندارد، حصر که برداشته نشد بلکه محدودیت های برای خاتمی و اخیرا کوروش که این مورد دومی اتفاقا از سوی دولت بوده است هم ایجاد شده است، ورود زنان به استادیوم های ورزشی (سالن والیبال و ورزش های سالنی) بر خلاف دولت احمدی نژاد ممنوع شده است، پروژه های راکد در کشور همچنان خودنمایی می کنند، ژن های خوب تولید شده است و سفارش پذیری و نورچشمی در کشور و حتی در استان های همچنان یکته تازی می کنند، آمار اختلاس ها کمی از دولت های نهم و دهم ندارد و اما مهمتر اینکه روحانی بی اعتنا به نظر حامیانش (در موارد بالا که گفته شد) راه خود – و البته برخی اطرافیان را می رود؛ همه این عوامل دلایلی بود که مردم از محمود احمدی نژاد روی برگرداندند و اکنون حسن روحانی در همان مقیاس و حتی در فازهای جدید همان راه را می رود که چنین برداشت می شود وی نیز به لحاظ جایگاه و پایگاه اجتماعی به سرنوشت وی دچار شود.

 

نظرسنجی
فعلا نظرسنجی در جریان نیست
لینک کوتاه : https://boyernews.com/?p=257925
به اشتراک بگذارید:
نظرات کاربران :

دیدگاه شما