سه شنبه 28 شهریور 1396 - 11:39

فرصتی برای معامله با خدا؛ این مطلب را حتما بخوانيد

گروه اجتماعی- کمک به همنوعان و اطرافیان نیازمند جزو اقدامات بسیار پسنیده و توصیه شده در دین مبین اسلام است.

به گزارش بویرنیوز، با نزدیک شدن به فصل پاییز و شروع مدارس در مهرماه شور و نشاط عجیبی گوشه گوشه شهر را در بر گرفته است و جنب و جوش مردم و به ویژه کودکان، نوجوانان و جوانان برای آغاز سال تحصیلی جدید طراوت خاصی به فضای شهر داده است.

اما در لا به لای این جنب و جوش ها و شوق و ذوق ها نگاه هایی منتظر به یک معجزه، یک اتفاق خوب و بخشندگی یک همسایه و دوست و همزبان هستند.

سری به شهر زدیم در میان همهمه خوشحالی و شادی برای خریدهای رنگارنگ مهر اما به نگاه هایی برخوردیم که گویی ازعمق وجود حسرت را فریاد می زنند.

به پدرانی برخوردیم که از ناتوانی در خرید ملزومات مورد نیاز فرزندانشان گفتند، تهیه لباس، کیف و کفش…تهیه لوازم التحریر…و حتی تهیه کتاب ها که اولیه ترین نیاز هر محصلی است!

با یکی از این پدران هم صحبت شدم، از مشکلاتش گفت از اینکه برایش سخت است هم اجاره خانه بدهد و هم اینکه لوازم مورد نیاز دو دختر نوجوانش را برای مهرماه فراهم کند، از شرمندگی می گوید که همه ساله باید در مهرماه و عید نوروز تحمل کند و این قصه غم انگیز ادامه دار که از درون فرسوده اش کرده است.

کمی جلوتر رفتم نگاه خیره مادری به فروشنده های دوره گرد لوازم التحریر و پرسش قیمت اجناس و نا امیدی پس از هر بار سوال از قیمت ها، نگاهم را جلب کرد، جلو رفتم و گفتم خبرنگار هستم، مظطرب بود که نام و عکسی ازش بخوام برای خبرم، مطمئن که شد اینچنین نیست آهی کشید و کمی از رنج هایش گفت.

“نمی توانم اجناس خوب برای فرزندانم تهیه کنم مجبورم از دستفروش ها خرید کنم باز هم برای خرید مشکلاتی دارم، با پول ناچیزی که دارم دنبال ارزانترین وسایل هستم که بتوانم هم برای پسرم و هم دو دخترم خرید کنم! آه مجددی کشید و گفت حالا این تهیه شد نمیدانم برای لباس و کیف و کفششان چیکار کنم، فرزندانم بهانه گیر نیستند و وسایل سال گذشته را استفاده می کنند اما برای یک مادر سخت است ببیند برای فرزندانش حتی یک کفش نو نمی تواند بخرد.
اشک در چشمان مادر حلقه زد، “هیچ وقت نتوانستم مدرسه خوب ثبت نامشان کنم، تا حالا وسایلی که دوست داشته اند را نخریده اند، دوستانشان در کنارشان لوازم زیبا و نو میخرند و اینها فقط حسرت در دلشان می ماند، حسرتی که تا همیشه باید همراهشان باشد و مثل یک عقده در وجوشان سنگینی کند”

می گوید” دلخورم از خودم درست است ما با سیلی صورتمان را سرخ نگه داشتیم و از بسیاری از نیازهایمان گذشتیم و میگذریم اما برای جگر گوشه هایم در عذابم که نمیتوانم برایشان کاری هم بکنم، ناراحتم از اینکه پول تو جیبی برای فرزندانم یک رؤیا شده، کیف و کفش نو…و…این را گفت و اشک از گونه هایش جاری شد و با یک خداحافظی آرام در حالیکه همچنان نگاهش به زمین و بساط دست فروشان دوخته بود، رفت…

از بازار عبورکردم، از نگاه معصوم کودکانی که حتی جرات گفتن “این را برایم بخر” نداشتند تا نگاه پر معنای پدران و مادرانی که با حسرت پشت ویترین های رنگارنگ مغازه ها فقط مات نداشته های خود و فرزندانشان بودند همه در ذهنم میچرخید.

به این فکر کردم در کهگیلویه و بویراحمد با توجه به وضع مالی اکثر مردم و مشکلاتی که عمده خانواده های شهری و روستایی استان دارند، اگر هر کدام از ما در حد توان و برای دوستان، آشنایان و آنهای که میشناسیم و کمتر برخوردار هستند در شروع فصل شور و نشاط؛ مهرماه کمکی بکنیم، چقد از این حسرت ها کم خواهد شد….و بوی مهر در مهر به مشام بسیاری از فرزندان مستعدمان می رسد…

به گزارش بویرنیوز، این اقدام پسندیده معامله ویژه ای با خداست آنهم برای فراهم آوردن بستر آموختن دانش و علم که اتفاقاً  در قران کریم بالاتر از هر عبادتی دانسته شده و از طرفی تنها کافیست به اطرافیانمان نگاه کنم و آنهایی که میشناسیم و لزوم ندارد آنچنان خرجی هم کرد، با یک مداد یا دفتر هم میتوان نور امید را در دل یک دانش آموز روشن کرد…

پی نوشت:

و چه زیبا فرمود سعدی رحمه اله علیه:

بنی آدم اعضای یکدیگرند —- که در آفرینش ز یک گوهرند

چو عضوی به درد آورد روزگار —-  دگر عضوها را نماند قرار

تو کز محنت دیگران بی غمی —- نشاید که نامت نهند آدمی

 

نظرسنجی
فعلا نظرسنجی در جریان نیست
لینک کوتاه : https://boyernews.com/?p=251746
به اشتراک بگذارید:
نظرات کاربران :
  1. رنج و درد کشیده گفت:

    واقعا دستت درد نکنه با این مطلب ولی من نمیدانم فاصله طبقاتی جامعه باید به کجا برسد که فقیر روز به روز فقیرتر و غنی روز به روز ظالمتر بشود باز هم خدایا شکرت

  2. ناشناس گفت:

    بسيار زيبا

دیدگاه شما