شنبه 10 تیر 1396 - 15:48

پیام تسلیت متفاوت دکتر مندنی پور به دکتر ملک حسینی/ دلنوشته ی رفیق 45 ساله از “درد مشترک”

گروه اجتماعی – دکتر علی مندنی پور وکیل برجسته کشورمان طی یادداشتی به دکتر سیدعلی ملک حسینی پدر پیوند کبد خاورمیانه درگذشت فرزند ایشان را تسلیت گفت.

به گزارش «بویر نیوز»، متن یادداشت دکتر مندنی پور در ادامه می آید:

“شکسته استخوان دانَد، بهایِ مومیایی را”

برادر ارجمند جناب آقای دکتر سیّد علی ملک حسینی .

با سلام ، ادب و احترام؛
خوب می دانم طبع تان با تعریف و تمجید میانه ای ندارد و خوب می دانید، من هم اهلِ مداهنه و تعریف و تمجید بی پایه نبوده و نیستم.
شکر خدا، به اندازه ی کافی تعریف و تمجید و تقدیر بجا و بحقِ مردم را با آن پشتوانه ی شخصیّت علمی، پشتکار و استعداد خدادادی برای خود دست و پا کرده اید، که نیاز به “ستایشِ ستایشگران” نداشته باشید.

پیشاپیش اجازه می خواهد، در خلالِ این نوشته به حال و هوای همان روز های خاطره انگیز و تکرار نشدنی دوره ی دانشجویی، یعنی دوره ی جیب های خالی، امّا لبریز از شادی و نشاط ، یک رنگی ، وفا، صفا و آرزوهای بزرگ برگشته، و ساده و بی پیرایه و به دور از تکلّف، بدون رعایت تشریفات معمول زمانه که خود نیز از آن بیزاری جسته و می جویید، با شما سخن گفته ، سُفره ی دل بگشایم.

باهمان دانشجوی آفتاب خورده قوّی، مصمّم، خداترس و منّظم.

همان”سیّد علی”رُک گو و بی پروا!

گرچه شاید، این رک گویی و بی پروایی تان به مذاق جماعتی خوش نیامده و نیاید!

خبر کوتاه بود و بسی بُهت آور و ملال انگیز؛ گرچه همگان معتقدیم:”از خداییم و بسوی او بر می گردیم”

اما پروازِ “شهاب گونه ی” کبوترانِ سفید و پر کشیدن شان به اوجِ و محو شدنشان در کرانه ی آسمان، کمرشکن است و دلی دریایی و تحمّلی به بزرگی و عظمت”دنا “آن قلّه ی سپیدِ همیشه سرفراز شهر و دیارمان می طلبد!

با کیشِ شخصیّتی که در گذر سال هایِ زندگی بعنوان فرزند برومند مام وطن از خود نشان داده اید و شناختی که یاران، دوستان و آشنایان از تدبیر “طبیب حاذق شان”دارند؛ چنان توان و نیرویی در رویا رویی با چنین واقعه ای دلخراش، در آوردگاهی اینچنینی در خمیرمایه ی وجودتان هست و تاب و تحمّل این بارِ سنگین را اگر چه با زحمت، ولی با همّت و حمیّت خواهید داشت.

چه می توان گفت؛
“مرگ حقّ است، از این یک قلم هیچ گریزی و گزیزی نیست، تا بوده و نبوده اینچنین بوده و لاجَرَم چنین خواهدبود.

چنانچه شاهدیم، هر لحظه خیلِ فراوانی از این آهوانِ خوش خرام و زیبا در دشت سرسبز زندگی در تیررس این “شکارچی قهّار” قرار گرفته، و او نیز با مهارت و مشیّت خاصِ خویش و با خوش سلیقگی هر چه تمام تر، بهترین ها را “دست چین” می کند!  و اینچنین است که بی درنگ ، در هر زمان و مکان به درگاه کبریایی اش زمزمه می کنیم:

“الهی رضاً برَ ضائک وَ تسلیماً لِامرک، لا معبُود سواک…”

سیّدِ بزرگوار؛
در جریانِ رویداد مرگ ناگهانی عزیز دُردانه تان “دکتر سیّد حسین” هم او که با بی خوابی های مادر و دنیایی از امیّد و آرزو در باغچه ی زیبای زندگی به پروراندنش همّت گماشتید و در چشم بهم زدنی شما و عزیزان را بی خبر و بدون خداحافظی به خود واگذاشت و از خاکیان بُرید و به افلاکیان پیوست.
بی تردید،با توّجه به نقش و جایگاه انسانی تان در خدمت زلال وبی غل و غش به مردم ، تا آنجاییکه سیره ی عملی زندگی تان نشان از این واقعیّت دارد، شما از آنِ خود نبوده و از آنِ مردم اید؛ و سرمایه ای ملّی.

جا دارد، در رثایِ درگذشت غم انگیز فرزندِ دلبندتان، نه من به شما، که همه به همدیگر تسلیت و تعزیت گفته و سر سلامتی و دلداری دهیم .
دیدید و دیدیم که مردم نیز در این واقعه ی تّاثر آور، از خود کم نگذاشته، رسم قدردانی را به تمام وکمال بجای آورده، پاس داشته و نشان افتخارِ چهره ماندگار واقعی را دگر بار به سینه تان چسبانده و ارج گذاشتند و چه افتخاری از این بالاتر، از جانبِ شهروندانی فهیم که در هر بِزَنگاهی سَره از ناسَره باز شناخته و بحقّ شایسته قدردانی و در خورِ تقدیرند، در این میان کفه ی ترازوی مسئولیّت شما سنگین تر و سنگین تر!

دکتر علی عزیز؛
از آشنایی نزدیک ام با شما درست ۴۵ سال می گذرد، چه زود گذشت، در نخستین روزهای ورودم به دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، همان مجموعه ی بزرگ و آبرومند علمی کشور که شما نیز با عزمی راسخ و صدّ البتّه با انبوهی از مشکلات و دل مشغولی های پیش رو و در رقابتی نَفَس گیر و باکسب امتیاز برتر، قدم به دانشکده ی معتبر پزشکی اش گذاشتید؛ کاری کارستان ، که در آن روزگاران با آن امکانات ناچیز و در رقابت شانه به شانه با آنانی که از تمامی امکانات و ابزار ها برخوردار بودند، در حدّ خود نوعی”تابوشکنی” و ای بسا معجزه بود. معجزه ای که در تمامی مسیر و مقطع های گوناگون تحصیلی از خود بروز داده و نشان دادید که در هر موقعیّتی”خواستن توانستن است”
و حاصل اش نام و نشانی است، ماندگار که امروز می بینیم و می شنویم و آیندگان به نیکی و نیک نامی از آن یاد خواهند کرد.

خوب بیاد دارم، شور و شوق وافر و انگیزه ی بالایی را که در رَوَند فراگیری دانش و حتّی ورزش و هنر از خود نشان می دادید و سالی نگذشت از تنهایی بیرون آمدیم و بچّه های پر شور و شوق و پر مایه ی دبیرستانِ عشایری و از دست پروردگان تفّکر والای معلّم بزرگ و پدر آموزش عشایر استاد محمّد بهمن بیگی در رشته های :

پزشکی، حقوق، فنی، علوم و… وارد دانشگاهِ تهران این فضای علم و معرفت گردیدند، جمع مان جمع و محفلِ فرهنگی مان جان تازه ای گرفت .

شاید همین هم ذات پنداری بود، که مارا به یکدیگر نزدیک می کرد. دردهای مشترک !

چه بگویم؛
داشتنِ تصویری شفّاف و واقعی از مردی با اراده ای پولادین و الگویی شاد و بشّاش از پشتکار و مقاومت از یک طرف و دیدن چهره ی تکیده با قامتی شکسته، در رثای مرگِ ناگهانی جگر گوشه ، در سه روز گذشته مرا بر آن داشت، تا بر خلاف میل قلبی ام نه به عنوانِ دوست و برادری دیرینه و کسی که به وجود ارزشمند شما و امثال تان در هر جامه و جایگاه در پهنه ی ایران زمین عشق ورزیده و افتخار می کند، بلکه در جایگاه یک همدرد، هم او که در ۴ سال گذشته تا کنون چهار جوان رعنایش را در اوج طراوت و شادابی و در سنین :
۲۸ ، ۲۹ ، ۳۰ و۳۳ سالگی یکی بعد از دیگری از دست داده و شاهدِ مرگ آنی این عزیزان بدون کمترین پیشینه درد و ناراحتی بوده است!

و معتقد به سکوت و سکون و گوشه گیری نبوده، جریان زندگی را برای زندگان باور دارد و در عین حال با تمام وجود دردتان را درک کرده و چونان به دریا رفته ای برای چندمین بار مصیبتِ این”طوفان سهمگین” را می داند و می شناسد، از سرِ احساسِ درد و در راستای انجامِ وظیفه، ضمن ابراز همدردی عمیق در این قصّه ی پر غصّه با شما و همه ی مردم به همنوایی می نشیند.
امری که خود بیش از هر شهروندی به اهمیّت و ارزش اش واقف اید و به زوایای آن اشراف و آگاهی دارید و آن اینکه:
شما و امثالِ آن بزرگوار متّعلق به خود و نسل خود نبوده و نیستید، عمری را با عشق به خدمت مردمِ نیازمند این مرز و بوم سپری نموده و همچنان پر انرژی و با انگیزه به زنده کردن جوانه های امیّد در دل “امیّد بُریدگان”مشغول اید!

و در این راه خطیر و پر خطر و رسیدن به اهداف عالی انسانی تان با یاری حضرتِ حقّ و همّت بلند همکاران صدّیق ، سخت کوش و صاحب نام و شناخته شده در جامعه پزشکی و حمایت بی دریغ مردم و مسئولان موفقّ بوده اید.

دکتر علی؛
خود بهتر میدانید ، زندگی زیبا و دوست داشتنی است ، همه ی لحظه ها و پیام های معنا دارش، خاصّه برای آنان که برای خود آنرا تعبیر و تفسیر نمی کنند ،بلکه تعبیر و تفسیر و معنای واقعی اش را در خدمت به خلق دانسته و می دانند؛ برای آنان که کمر همّت به خدمت به” هم نوع” بر بسته و شهد شیرین اش را از این زاویه می چشند.

و مگر نه این است که: ” عبادت به جز خدمت خلق نیست”؟
پس شما و همه کسانی که در این وادی قدم گذاشته و می گذارید، در زمره ی عابدان و صالحان واقعی قرار میگیرید ، درجه ای معنوی که نصیب هر مدّعی نمی شود!
و عابد خود بهتر از هر بنده ای با فلسفه وجودی زندگی این دنیایی و آن دنیایی آشناست ، خوب می داند، که هر آمدنی را رفتنی است و دنیا مزرعه آخرت است ،
چاره ای نیست ، دیر یا زود باید رخت بر بست و قدم در این وادی گذاشت.

مرگ فرزند، آن هم جوانِ جویای نام بسیار طاقت فرساست.
باید بدین” بلا” گرفتار آئیم ، تا آثار ویرانگر ش را بر جسم وجانِ خویش به تماشا بنشینیم، چه رسد که لهیب آتش سوزنده اش را در هر زمان و مکان ،خواسته و یا نا خواسته لمس کرده و تحمّل نمائیم!
آتش بگیر تا که ببینی چه می کشم-
احساس سوختن به تماشا نمیشود!
این است ، احساس واقعی پدر و مادر جوان از دست داده !

امّادکتر جهان دیده ؛
تردیدی نداشته و نداریم ، در این موقعیّت بسیار سنگین و نفس گیر که این روزها بر شما و خانواده داغدارت می گذرد، با آن روحیه قوّی و محکمی که در کُنه وجودتان سراغ داریم و آن وسعتِ نظر و جهانبینی اعتقادی ، اجازه نخواهید داد، رَوَند زندگی اجتماعی و حرفه ای تان که عملا نبضش به عشق خدمت مردمی که دوست شان داری و دوستت دارند، تپیده و می تپد ، کُند گردد.

چه ،در یک کلام ، شما و دیگرانی در این قدّ و قوّاره متّعلق به خود نبوده و نیستید.
آموزه های دینی -اخلاقی به ما نهیب می دهند، بزرگان علم و ادب و فرهنگ در سراسر این کره خاکی آموخته و می آموزند، تجربه های زندگی حکایت از آن دارند:
مسیر زندگی برای هیچ تنابنده ای همواره، هموار نبوده و پر است، از نشیب و فراز. زندگی یعنی همین .
ترکیبی از شادی ها و غم ها ، خوشی ها و نا خوشی ها، این ها اجزاء جدا ناپذیری از روحِ زندگی اند. اهلِ فهم و درک و آگاهی اند که با در نوردیدن این چاله چوله ها راه برون رفتِ امن تر و مفید تر را به دیگران نشان می دهند.

چه زیباست، غم هایمان را با خود و شادی هایمان را با دیگران تقسیم کنیم.

برای روح پاک و بزرگ جوان تازه در گذشته مان “دکتر سیّد حسین ملک حسینی” از درگاه دادارِ دادگستر طلب آمرزش و رحمت ، برای شما ،فرزندان به ویژه مادر مومنه و داغدارش که بیش از همه سنگینی این مصیبت ستُرگ را بر دوش خود احساس کرده و می کند و نیز بیت شریف حضرت آیت اله عُظمی فقید سعید، سیّد کرامت اله ملک حسینی رحمت اله علیه و در راس همگان آیت اله سیّد شرف الدّین ملک حسینی و همچنین فامیل های وابسته صبر و سلامت و ضمن تسلیت به شهروندان وظیفه شناس ، برای خاندان بزرگ و خدمتگذارتان در دفاع از ارزش ها و صیانت از حقوق مردم که پیوسته بینش، منش و روش شان بر این مبنای پسندیده استوار بوده، آرزوی توفیق، تداوم و سربلندی دارم.

در پایان تلنگُری به خود از بابِ ناپایداری این دنیایِ وانفسا از زبانِ حضرت مولانا:

“دنیا همه هیچ و کار دنیا همه هیچ
ای هیچ ،برای هیچ بر هیچ مپیچ
دانی که زِ آدمی چه مانَد پسِ مرگ
مهر است و محبّت و باقی همه هیچ”

دوست داشتن و محبّتی که در پرونده پر افتخار و درخشان حرفه ای تان در جایگاه پزشکی انسان دوست و پیشگام در عملِ پیوند اعضاء به وفورِ همگام و همراه با تیم پیوندتان از آن اندوخته معنوی بهره برده و می برید.

یا حقّ

با احترام ؛ علی مندنی پور

نظرسنجی
فعلا نظرسنجی در جریان نیست
لینک کوتاه : https://boyernews.com/?p=240688
به اشتراک بگذارید:
نظرات کاربران :
  1. بویراحمد بزرگ گفت:

    سلام خدا به همه عزیزان و افتخار آفرینان خطه لر نشین ، خداوند صبرتان دهد.

  2. علی گفت:

    تسلیت به جناب دکتر ملک حسینی،درود به قلم زیبا و سبز اندیش دکتر مندنی پور

  3. ناشناس گفت:

    خدارحمتش کند ونثارروحش فاتحه الصلوات به دکترمحترم ملک حسینی پدرپیوندکبدوخانواده محترم ومحترمه تسلیت می گوییم

  4. ناشناس گفت:

    تمام چیزی که از این دنیای فانی فهمیدیم بزرگان دیارم هرچند با کوهی از اندوه هستند اما مثال دنا نام اوازه شان و عزتشان ستودنی و دیدنیست این هم از یگانگی خداست و فقط اوست که میماند و شماها بیشتر از هرکسی انرا درک کردین و به مردم خدمت کردین حرف و واژه نداریم برای همدردیتان اما بحمد الله جاوید بمانید همچنان که تا الان بودین

  5. ناشناس گفت:

    خداوند روح بزرگ آن به حق پیوسته را با اجداد مطهرش محشور بگرداند وبه بازماندگانش الخصوص پدر بزرگوار ومادر محترمه داغدارش صبر واجر بی پایان عنایت بفرماید ودرود بر شرف دکتر مندنی پور که به یک قلم زیبای فلسفی به آقای دکتر عزیز که خود کوه صبر وپایداری بود ولی داغ فرزند بسیار سنگین است بعنوان پدری داغ دار که خود قبلا با این غم بزرگ دست وپنجه نرم کرده بود به دکتر هم اظهار همدردی کرد وهم روحیه به ایشان داد

  6. محمد گفت:

    واقعن زيبا نوشتي

  7. محمد گفت:

    واقعن زيبا نوشتي افرين بر غيرتت

  8. داریوش گفت:

    با درود و ادب و ارادت خدمت طبیب شریف و نجیب و سوگوارمان استاد ملک حسینی . بی پیرایه و از ته قلبم آرزوی صبر و شکیبایی و تندرستی برایتان دارم . داغ جوان دیده ام و احوال دل سوخته,دلسوخته داند………….
    گلی که خوم بدادم پیچ و تابش/زآب دیدگونم دادم آبش.
    به درگاه الهی کی روا بو/گلم از مو دیگری گیره گلابش
    چه باید کرد؟!به غیر از هضم این واقعیت تلخ و کشنده که گریزی نیست )به قول استاد مندنی پور)
    من مرگ هیچ عزیزی را باور نمیکنم……….. ما را درغم فقدان آن عزیز سهیم بدانید.ارادتمند,داریوش جاویدی

  9. فرج اله براتی گفت:

    صبر بسیار بیاید پدر پیر فلک را. ..تا دگر مادر گیتی چون تو فرزند بزاید

  10. بويراحمدى گفت:

    سلام
    ضمن عرض تسليت به پروفسور ملك حسينى
    درود بر قلم شيوا و زيباى دكتر مندنى پور عزيز

  11. همشهری ام گفت:

    با عرض تسلیت خدمت جناب دکتر ملک حسینی و تشکر وافر از قلم به حق جناب دکتر مندنی پور.

  12. حبیب گفت:

    روح همه آنها شاد .جناب دکتر مندنی پور خداوند به شما و خانواده محترمتان هم صبر دهد .واقعا سخته هم برای جنابعالی و برای دکتر ملک حسینی و چاره ای نیست جز تسلیم به امر الهی

  13. مسعود گفت:

    درود بر تو دایی جان جناب دکتر مندی پو و عرض تسلیت به جناب دکتر ملک حسینی و مجدد به دکتر علی مندی پور

  14. کاوس فلاحی نیا ازچیتاب گفت:

    اینجانب ازجانب خود و خانوادهای شهید وایثارگر شهرچیتاب وارطرف تمامی مردم خوب وشهید پرور شهرچیتاب مصیبت وارده را به خانواده بزرگ ملک حسبن. خاصه پدرپیوند کبد ایران وجهان دکتر سیدعلی ملک حسینی تسلیت عرض مینماییم وازخداوند منان غفران ورحمت الهی برای ان مرحوم وصبرجمیل واجرجزیل برای بازماندگان مسئلت داریم.

  15. نجف اباد گفت:

    درود بر استاد بزرگ دکتر مندنی پور چه زیبا قلم فرسایی نمودید اما موقع خواندن این متن زیبا کنترل خود را از دست دادم همه کلمات طلا گونه جنابعالی رابا بغض واندوه خواندم ولی در پایان متن چنان قانع شدم وافرار کردم رضایم به رضای خدای بزرگ…………….

  16. Saddam amiri گفت:

    با سلام
    این مکتوب را به نشان فرهنگ و تمدن قوم لر وبه امید رحمت امرزش ان مرحوم و به احترام ان دو بزرگوار نشر دهید

  17. ایرانی گفت:

    درود بر دکتر مندنی پور از این ابراز هم دردی و ازین قلم شیوا که جوهره ای از صداقت وپاکی است .و تسلیت میگم به دکتر ملک حسینی روحشان شاد .

  18. ج شفيعى گفت:

    با كمال تأسف وتأثر درگذشت نا باورانه فرزند دلبند استاد فرهيخته رابه خانواده مكرم ايشان تسليت عرض مى كنم،قلم زيباى استاد ماندنى پور در بيان رساى اين ضايعه ستودنى است،خداوند به اين دو استاد گرامى وفرهيخته صبر عطا فرمايد

دیدگاه شما