جمعه 4 فروردین 1396 - 14:00

فرمول عجیب تقوی نژاد برای پیش گرفتن مالیات از نفت؛ تلخ‌ترین و شیرین‌ترین خاطره‌ مدیر ملی کهگیلویه و بویراحمدی

به گزارش بویرنیوز، سالنامه نوروزی روزنامه ایران گفتگویی را با سید کامل تقوی نژاد رئیس کل سازمان مالیاتی انجام داده که در ادامه مشروح این گفتگو را عینا منتشر می کنیم:

نظام مالیاتی کشور در سال‌های اخیر، در آستانه یک تحول عظیم و یک نوگرایی بنیادی قرار گرفته و ماحصل مجموعه اصلاحات و تحولات این سال‌ها، افزایش درآمدهای مالیاتی، ارتقای شفافیت اقتصادی، ارتقای توان نظام مالی کشور، بهبود رابطه مردم و نظام مالیاتی و اجرای عدالت مالیاتی بوده است. اتخاذ چنین رویکردی به موازات مکانیزاسیون نظام مالیاتی، باعث شده درآمدهای مالیاتی در سه سال اخیر، روند رو به رشدی داشته باشد. بررسی وصولی درآمدهای مالیاتی در سه سال مذکور نشان می‌دهد میانگین رشد درآمدهای مالیاتی در این سال‌ها، 5/28 درصد بوده و همچنین نسبت مالیات به هزینه‌های جاری از 41 درصد در سال 1392 به 46 درصد در سال 1394 افزایش یافته است. همچنین وصولی درآمدهای مالیاتی در 10 ماهه سال 95 و در دو حوزه مالیات‌های مستقیم و مالیات بر ارزش افزوده، در مجموع حدود 657 هزار میلیارد ریال مالیات وصول کرده که 91 درصد تحقق نسبت به بودجه مصوب را نشان می‌دهد. این میزان وصولی نسبت به دوره مشابه سال قبل آن، 28 درصد رشد داشته است. سید کامل تقوی‌نژاد رئیس سازمان امور مالیاتی کشور بر این اعتقاد است که در دوره جدید با تغییر نگرش رفتاری هم از سوی مؤدیان مالیاتی و هم از سوی سازمان مالیاتی نسبت به مردم شاهد تحول جدی در عملیات اخذ مالیات در کشور بودیم. وی که بیش از یک سال از مدت تصدی مسئولیت‌اش در سازمان امور مالیاتی می‌گذرد از خاطرات تلخ و شیرین خود در این سازمان و همچنین مشکلات و پیچیدگی‌های روند رسیدگی به پرونده‌های مالیاتی می‌گوید. تقوی‌نژاد از مبارزه بی‌رحمانه با فساد و فرار مالیاتی و همچنین تلاش برای تکریم و احترام به مؤدیان از یکسو و کارکنان مالیاتی از سوی دیگر می‌گوید.

به صورت کلی طی دوره‌ای که از مسئولیت‌تان در سازمان امور مالیاتی می‌گذرد، در حوزه عملیات اجرایی اخذ مالیات با چه مشکلاتی مواجه شده‌اید؟ چه مسائل عمده و ریشه‌ای در حوزه مشکلات وجود دارد؟
مالیات در زمره موضوعاتی است که مشارکت همه مردم را می‌طلبد. نگاه مردمی به فرهنگ مالیات دهی تأثیر به سزایی در شیوه عمل دولت دارد. سازمان مالیاتی در حوزه اخذ مالیات نگاه ویژه‌ای به شرایط اقتصادی کشور در بخش‌های مختلف و همچنین مؤدیان مالیاتی دارد. طبیعتاً در اجرای قانون موانعی وجود دارد. مؤدیان به چند دسته تقسیم می‌شوند. عده‌ای از مؤدیان هم به قانون اهمیت می‌دهند وهم از اهمیت نقش مالیات در توسعه اقتصادی کشور آگاهند و بنابراین ضمن رعایت قانون در حوزه مالیات دهی منظم و قانونمند عمل می‌کنند. دسته دوم کسانی هستند که چندان از نحوه مصارف مالیاتی و جایگاه منابع مالیاتی در خدمات عمومی کشور و اقتصاد آگاهی ندارند و بنابراین تلاش می‌کنند که از همه گریزگاه‌های قانونی برای پرداخت کمتر مالیات استفاده کنند. البته ما به دنبال این نیستیم که از هر کسی و به هر نحوی مالیات اخذ کنیم اما به دنبال فرهنگ‌سازی در زمینه اخذ مالیات هستیم که این اطلاع‌رسانی از نحوه مصارف مالیاتی مشخص شود.  البته ما با  بخشی از صنوف برای اینکه حق و حقوق دولت را پرداخت کنند هنوز مشکل داریم. مثلاً در زمینه مالیات بر ارزش افزوده این معضل وجود دارد که آیا 9 درصد مالیات بر ارزش افزوده‌ای که صنوف مختلف از مردم دریافت می‌کنند، همه این 9 درصد را به سازمان مالیاتی پرداخت می‌کنند یا نه! بنابراین ما باید اطمینان حاصل کنیم که همه این 9 درصدی که از مردم اخذ می‌شود به ما داده می‌شود یا نه و همچنین به مردم این اطمینان را بدهیم که آنچه تحت عنوان مالیات بر ارزش افزوده از آنان دریافت می‌شود به جیب اشخاص خاص نمی‌رود بلکه به سازمان امور مالیاتی پرداخت می‌شود. این یکی از مشکلات ماست.
یک معضل مربوط به دفاتر حساب و کتاب شرکت‌ها و نحوه هزینه و درآمد است که هنوز به صورت کامل جا نیفتاده است.
معضل بعدی به تعارضات قانونی برمی‌گردد. نوع نگاهی که به برخی مشاغل و شرکت‌ها وجود دارد ممکن است برای مردم دردسرهایی ایجاد کرده باشد. مثلاً ما بر اساس قوانین مالیاتی و به موجب تبصره ماده 186 قانون،  کسانی که بخواهند تسهیلات بانکی دریافت کنند اگر فرد حقیقی باشد و بالای 100 میلیون تومان بخواهد وام بگیرد یا فرد حقوقی باشد و بالای 300 میلیون تومان تقاضای دریافت تسهیلات داشته باشد باید از سازمان مالیاتی تقاضای مفاصاحساب بگیرد. خب ممکن است برخی از شرکت‌ها دفاتر حساب نداشته باشند یا تراز مالی ندارند یا صورت‌های مالی شفاف ندارند. اینها باید بین صورت‌های مالی که به بانک‌ها ارائه می‌کنند و صورت‌های مالی که به سازمان مالیاتی ارائه می‌کنند جمع کنند.
منظور شما این است که باید صورت‌های مالی کاملاً شفاف باشد و تفاوتی با صورت‌های مالی ارائه شده به سایر بخش‌ها نداشته باشد؟
منظور این است که این شرکت‌ها نباید صورت‌های مالی متفاوتی به بانک و سازمان مالیاتی ارائه کنند. مثلاً صورت مالی که به بانک ارائه می‌کنند سودده و پر بازده باشد برای دریافت تسهیلات ولی صورت مالی زیانده به سازمان مالیاتی ارائه کنند برای اینکه مالیات ندهند یا مالیات کمتری پرداخت کنند. البته یک تعبیر قدیمی در این زمینه وجود دارد که معروف است صاحبان شرکت‌ها دو دست کت وشلوار دارند. کت شلوار نو خود را برای بانک می‌پوشند و کت وشلوار کهنه خود را برای مالیات. البته این برای عده کمی مصداق دارد. اکنون هم نباید کسانی باشند که این رویه را در پیش گرفته و صورت‌های مالی شیک و سودده را به بانک ارائه کنند و صورت‌های مالی زیانده را به سازمان مالیاتی. این معضلی است که وجود دارد.
دسته سوم کسانی هستند که فرار مالیاتی دارند. اقتصاد زیرزمینی و عدم شفافیت در بازارهای پولی و مالی باعث شده که عده‌ای با  استفاده از گریزگاه‌های قانونی از پرداخت مالیات فرار کنند. طبیعتاً ممکن است که ما آمار و اطلاعات کافی از اینها نداشته باشیم که همه حقوق مالیاتی دولت را از آنها دریافت کنیم اما اقدامات خیلی خوبی در سازمان مالیاتی در حال انجام است که بتوانیم آنها را شناسایی و مورد اعمال قانون قرار دهیم.


شما وقتی مسئولیت سازمان مالیاتی را عهده دار شدید موضوع مشکل مالیاتی اصناف به یکی از موضوعات پر دردسر در فضای اقتصادی کشور تبدیل شده بود، چگونه توانستید این موضوع را به نحوی حل کنید که هم حقوق دولت تأمین شده و اصناف به پرداخت مالیات بپردازند و هم رضایت خاطر بیش از 3 میلیون صنف موجود در کشور را در پی داشته باشد؟
وقتی من وارد سازمان مالیاتی شدم چند شعار و برنامه را محور کار خودم قرار دادم که بعداً تبدیل به محور‌های برنامه‌ریزی و سیاستگذاری شد و توانستیم آنها را در مقام اجرا هم در رابطه با خود سازمان و هم در ارتباط با مؤدیان عملیاتی کنیم. نخستین شعار محوری که مطرح شد و برای نخستین بار هم در روزنامه ایران اعلام کردم این بود که ما به دنبال اعتماد‌سازی بین سازمان و مؤدیان هستیم. طبیعتاً کسانی که در حوزه اصناف فعالیت می‌کنند نسبت به سایر مؤدیان از لحاظ تعداد، حجم بالایی را شامل می‌شوند. یعنی از لحاظ تعداد،‌ 70 درصد مؤدیان را شامل می‌شوند ولی از لحاظ درآمد رقم خیلی پایینی را شامل می‌شوند. ما نوع برخورد با این افراد را به‌عنوان یک مقوله اجتماعی تلقی کردیم و صرفاً با دیدگاه اقتصادی به آنها نگاه نکردیم. ماده 131 قانون مالیاتی هم دچار تغییراتی شد و هم تعداد طبقات کاهش پیدا کرد و هم نرخ‌های مالیاتی و معافیت‌ها کاهش پیدا کرد. اگر می‌خواستیم درآمد را ملاک قرار دهیم یک میزان مالیات تعیین می‌شد و اگر هم می‌خواستیم سابقه پرداخت مالیات را ملاک قرار دهیم عدد آن متفاوت می‌شد. برای اینکه رضایت اصناف به‌عنوان یکی از محوری‌ترین گروه‌های جامعه را بتوانیم داشته باشیم و همچنین در تعامل با خود اصناف مالیات را تعریف و تعیین کنیم توافقی با آنها داشتیم که البته نقش آقای فاضلی رئیس اتاق اصناف و همچنین نایب رئیس ایشان در این توافق خیلی پر رنگ بود. در قالب این توافق پذیرفتیم که اگر اصناف مالیات سال 94 خود را بر اساس میزان مالیات قطعی سال 93 پرداخت کنند، اظهارنامه‌های آنها را قبول کنیم و برگ قطعی مالیات برای آنها صادر کنیم،‌یعنی برگ تشخیص و برگ قطعی ما در این قالب یکی خواهد شد. در قالب این توافق یک میلیون و 600 هزار نفر منتفع شدند و میزان مالیات ما هم کاهش پیدا نکرد و ارائه اظهارنامه‌ها هم افزایش پیدا کرد و شاهد رشد اندک مالیات نیز بودیم و البته این هم اثبات شد که سازمان مالیاتی به نمایندگی از دولت تدبیر و امید به مردم اعتماد دارد.
یک نوع تلقی در بین بخش‌هایی از مردم نسبت به برخی سازمان‌ها وجود دارد و آن هم این است که در بدنه برخی از سازمان‌ها مانند سازمان مالیاتی مسائل غیر شفاف و فسادزایی وجود دارد. طی دوره مسئولیت‌تان با چنین مسائلی مواجه شدید و به صورت مصداقی بفرمایید نحوه مواجهه شما با این مسائل چگونه بود؟
دو تا محور در این سؤال وجود دارد یکی شفافیت و دیگری سلامت. ما اعتقاد داریم که هر چه میزان شفافیت افزایش پیدا کند میزان سلامت هم بالا خواهد رفت. اعتقاد ما بر این است که نگرش جامعه باید نسبت به سازمان مالیاتی تغییر کند. ما در بررسی‌های دقیقی که انجام دادیم به این نتیجه رسیدیم که قاطبه بدنه و کارکنان سازمان مالیاتی افراد شریف، سالم و پر انگیزه‌ای هستند اما ممکن است عده قلیلی هم وجود داشته باشند که منافع شخصی خود را بر منافع سازمان، دولت و مردم ارجحیت دهند. در این زمینه هم اقداماتی انجام گرفت اول اینکه تلاش کردیم زندگی شرافتمندانه همراه با رفاه و تأمین مالی را برای کارکنان سازمان مالیاتی فراهم کنیم. ترمیم فاصله پرداخت‌ها، همسان‌سازی پرداخت‌ها و افزایش پرداخت‌ها در این راستا صورت گرفت. همچنین میثاق نامه‌ای را با همه همکاران امضا کردیم که با همکاری همه با هم متعهد شویم که میزان فساد را کنترل کرده و پایین بیاوریم. بخش دیگر هم به اقدامات تنبیهی باز می‌گردد که ناگزیر باید در مواردی به آن سمت برویم. در این راستا هیأت‌های رسیدگی به تخلفات اداری را در سازمان مستقر کرده و در بخش‌های مختلف افزایش دادیم. سیاست ما هم در برخورد با تخلفات، رسیدگی سریع، قاطعانه و عادلانه به پرونده‌ها و مسائل موجود است. تعبیری را هم مایلم به صورت اخص به کار ببرم و آن هم این است که مبارزه بیرحمانه با فساد در اولویت سیاست‌ها و عملکرد ما در سازمان امور مالیاتی بوده و خواهد بود.
مصداقی می‌توانید نام ببرید؟
بحث همراهی با مردم در اینجا اهمیت ویژه دارد. مثلاً در یک مورد برخورد برخی از همکاران ما در یکی از ادارات با یکی از مؤدیان مناسب نبود و بعد از اینکه بررسی کردیم متوجه شدیم که حق با مؤدی است و در این ارتباط اقدامات تنبیهی در خصوص 12 نفر از همکاران اعمال کردیم. یا برعکس ما معتقدیم که متناسب با احترام و همراهی با مردم، حقوق همکاران هم باید رعایت شود. در یک مورد فردی برای نقل و انتقال یک ملک که متعلق به یک مسئول بود مراجعه کرد و با اسم آوردن از آن فرد تلاش داشت که اعمال نفوذ کرده و ممیز ما را تحت تأثیر قرار دهد که در آنجا پرونده قضایی تشکیل شد و من هم اعلام کردم که برای دفاع از این همکارم در جلسه دادگاه حضور پیدا خواهم کرد که به دفاع از ایشان و عملکرد قانونی ایشان بپردازم. در حال فرهنگ‌سازی این مسأله هم هستیم که این تصور که مردم برای راه انداختن کارشان باید یا از پارتی یا رشوه استفاده کنند از میان رفته و مردم با مراجعه به ادارات مالیاتی می‌توانند از خدمات برابر و عادلانه استفاده کنند.
اگر بخواهید تلخ‌ترین و شیرین‌ترین خاطره‌ای که در طول دوره مسئولیت‌تان در سازمان امور مالیاتی با آن مواجه شدید ذکر کنید به چه مواردی اشاره می‌کنید؟
یکی از بهترین خاطرات من وقتی است که با همکاران استانی‌ام ملاقات می‌کنم. در این ملاقات‌ها من علاقه‌مندم بیشتر از اینکه خودم صحبت کنم، همکاران من صحبت کنند و از مشکلاتشان بگویند، انتقاداتی اگر دارند مطرح کنند و پیشنهادات خود را در جهت روند اجرای بهتر ارائه کنند. با این حال اگر بخواهم بهترین خاطره‌ام را ذکر کنم باید بگویم شیرین‌ترین خاطره به وقتی برمی‌گردد که در جریان بررسی قانون مالیات بر ارزش افزوده در دولت، دولت اجازه داد که ما آیین نامه خاصی برای همکاران سازمان مالیاتی در امور مالی، رفاهی، اداری و استخدامی داشته باشیم. اگر مجلس همراهی کند این می‌تواند نوید خوبی برای اداره مطلوب سازمان مالیاتی باشد. لحظه‌ای که در هیأت دولت به اتفاق رأی دادند که همکاران سازمان مالیاتی حق و حقوقشان بدرستی تعریف شود یکی از شیرین‌ترین خاطرات کاری من در این سازمان است.
به هر حال طبیعی است که خاطرات تلخی هم وجود داشته باشد،  تلخ‌ترین خاطرات من هم زمانی است که حقوق دولت نادیده گرفته می‌شود. هر وقت احساس کردم این حقوق حقه بدرستی ایفا نشود طبیعتاً بسیار ناراحت می‌شوم.


شما در دولت‌های مختلف بعد از انقلاب مسئولیت داشتید و به فعالیت مشغول بودید. در مقام مقایسه تفاوت‌های کار در دولت یازدهم با دولت‌های پیشین چگونه است؟ اگر بخواهید چند تفاوت یا ویژگی را در این زمینه بیان کنید به چه مواردی اشاره خواهید کرد؟
خب من در دولت‌های بعد از انقلاب از زمانی که دانشجو بودم فعالیت و مسئولیت داشتم به استثنای دولت‌های نهم و دهم که همکاری نداشتم و از این حضور نداشتن هم ناراحت نیستم. بالاخره دولت‌های بعد از انقلاب مکمل هم بودند و در راستای هم فعالیت داشتند اما وقتی در دولت یازدهم آغاز به کار کردم و فعالیت‌ام را از سر گرفتم با چند مسأله عمده روبه‌رو شدم. دولت‌ها تا ابتدای دولت نهم در قالب یک نظم و انضباط خوب و با برنامه‌ریزی مدون  در حال فعالیت بودند. با این حال شیرازه نظم و قانون‌گرایی در دو دولت نهم و دهم کاملاً به هم ریخت. در این شرایط دولت یازدهم که آغاز به کار کرد برای اینکه بتواند روند فعالیت‌های طبیعی‌اش را از سر بگیرد و به شرایط منضبط قبل از دولت‌های نهم و دهم برگردد، شرایط بسیار سختی را پیش روی خودش داشت. قانون در آن دو دولت کاملاً به محاق رفت. بنابراین زمان نیاز بود که قانون احیا شود،‌ ضوابط احیا شود و وضعیت به شرایط سابق برگردد. به جرأت می‌توانم بگویم تفکر سالم مدیریتی در قاطبه مدیران کشور تا اوایل دولت نهم وجود داشت اما با آغاز به کار دولت نهم شیوه تفکر مدیریتی کاملاً دگرگون شد. فردی که می‌خواهد به‌عنوان مدیر فعالیت کند باید در چارچوب محدودیت‌ها و امکانات موجود کار خود را پیش ببرد اما متأسفانه در دولت نهم و دهم این رویکرد حاکم نبود و مسابقه‌هایی برای سبقت در کسب بیشتر تسهیلات و امکانات به وجود آمد و متأسفانه قوانین و ضابطه‌هایی در این راستا ایجاد کردند که دامنگیر دولت یازدهم هم شد. با این حال مشاهده شد که در این دولت قوانین و مقررات این حوزه مورد بازبینی و اصلاح قرار گرفت.
یا مثلاً در مورد بودجه، دیوان محاسبات گزارش داد که در برخی از سال‌ها در دولت‌های نهم و دهم، بودجه شاهد انحرافات 76 درصدی عملکرد بود. من زمانی در سازمان برنامه و بودجه بودم. شاهد بودم که همه همکاران و سازمان‌ها در تلاش‌اند که کاملاً مطابق پیش‌بینی‌ها و اعتبارات مشخص شده در قالب قانون بودجه عمل می‌کنند. با این حال عدم انضباط مالی، پولی و بودجه‌ای در دولت‌های نهم و دهم کاملاً مشهود بود. به نظر من دستگاه‌های نظارتی خیلی جدی‌تر می‌توانستند ورود کرده و برخورد کنند.
یا در حوزه بانکی این بی‌انضباطی خیلی شدید‌تر بود. من در این دولت در بانک هم مسئولیت داشتم و در جریان این بی‌انضباطی بودم. مطالبات معوق بانکی یکی از مهم‌ترین معضلات کنونی بانک‌ها محسوب می‌شود. در این خصوص در دولت سابق به افرادی تسهیلات اعطا شد که اصولاً توانایی بازپرداخت مبالغ اعطا شده را نداشتند و توجیه اقتصادی و فنی برای مبالغ اعطا شده وجود نداشت. تحت تأثیر این بی‌انضباطی‌ها وضعیت بانک‌ها بدتر شد و شرایطی به وجود آمد که در قالب آن بانک‌ها به بانک مرکزی بدهکار شدند، دولت به بانک‌ها بدهکار شد و زمینه برای تنزل شاخص‌هایی چون نقد شوندگی منابع، نقدینگی و… پدید آمد. در این دولت می‌بایست این بی‌انضباطی‌ها رفع می‌شد و زمینه برای بازگشت به شرایط پیشین فراهم می‌شد و همین هم کار را بسیار سخت کرد.
به نظر شما این بی‌انضباطی‌ها در این دولت بر طرف شد و شرایط به وضعیت پیشین برگشت؟
به نظر من موفقیت‌های بزرگی در این خصوص حاصل شد و بسیاری از امور به ریل سابق خود بازگشت. البته کار بسیار سختی در پیش است. مثلاً 25 درصد از مطالبات نظام بانکی ما اکنون از دولت و بخش خصوصی است. طبیعی است که نمی‌توان در کوتاه مدت این مطالبات را تسویه کرد و همین هم فشار زیادی را به بانک‌ها وارد می‌کند و زمینه را برای کاهش قدرت تسهیلات‌دهی بانک‌ها فراهم می‌کند.
البته وقتی نقاط ضعف دولت‌های نهم و دهم را مطرح کردیم باید نقاط قوت آن را هم مطرح کنیم. مثلاً در بخش مالیات،‌ بخشی از موفقیت‌ها و دستاوردهایی که ما داریم ناشی از اقداماتی است که در دولت دهم آغاز شد. مثل قانون مالیات بر ارزش افزوده که در دولت دهم آغاز شد و زمینه را برای یک تحول اساسی در زمینه عملیات اخذ مالیات فراهم کرد. یا در زمینه طرح جامع مالیاتی هم پیش زمینه‌ها و اقدامات خوبی مخصوصاً از سال 88 به بعد رخ داد که زمینه را برای گسترش اقدامات و فعالیت‌های ما در این حوزه فراهم کرد.
هر مدیری معمولاً بعد از مدتی که از دوره مسئولیت‌اش گذشت دوره فعالیت خود را مورد بازبینی قرار می‌دهد. اگر اکنون به دوره آغاز مسئولیت خود برگردید باز هم این رویه اقدامات اجرایی خود را ادامه خواهید داد یا نه ،  دوست داشتید اقدامات متفاوتی انجام دهید؟
خب من مدت زیادی نیست که در این سازمان مسئولیت گرفتم. اندکی بیش از یک سال است که در این منصب ایفای نقش می‌کنم. این سازمان ویژگی‌هایی دارد از جمله وجود نیروی تخصصی زبده و کارآمد و دارای مهارت کافی در امر تشخیص و وصول مالیات. ویژگی دیگر هم آمادگی بخش مدیریتی سازمان برای ایجاد تحول است. من اعتقادم بر این است که در این یک سال روندی را که می‌بایست طی کنیم بخوبی طی شده است. از اقداماتی که انجام شد من کاملاً راضی هستم. یعنی هم در بخش مؤدیان ما به یک رضایتمندی نسبی و اعتماد متقابل رسیدیم و همراهی با مردم محقق شد ..

نظرسنجی
فعلا نظرسنجی در جریان نیست
لینک کوتاه : https://boyernews.com/?p=223571
به اشتراک بگذارید:
نظرات کاربران :

دیدگاه شما