چهارشنبه 18 بهمن 1391 - 2:30

زنان نقشه کشيدند، مردان اجرا کردند!

چهار زن و مرد که با به دست آوردن رمز در خانه اي در تهران و گروگان گرفتن زن باردار و پسر 9 ساله اش، سه کيلوگرم طلا را از گاوصندوق به سرقت برده بودند در جريان تجسس‌هاي پليسي دستگير شدند. مالباخته توسط زنان اين باند در يک آرايشگاه زنانه شناسايي شده بود.

زنان نقشه کشيدند، مردان اجرا کردند!

     عصر روز هفتم آذر امسال مأموران کلانتري 128 تهران نو در جريان يک فقره زورگيري از داخل خانه اي در فلکه دوم نيروهي هوايي قرار گرفتند.
با حضور مأموران در محل، زني با مراجعه به مأموران اعلام کرد که دو سارق، در حاليکه صورت‌هاي خود را با نقاب پوشانده بودند وارد خانه شده و با تهديد چاقو، در حاليکه وي و پسر 9 ساله اش را در داخل يکي از اتاق‌هاي خواب محبوس کرده بودند، اقدام به سرقت بيش از 3 کيلو گرم طلا و جواهرات، به ارزش تقريبي 700 ميليون تومان کرده اند.با تشکيل پرونده مقدماتي با موضوع”سرقت به عنف خانه”، پرونده به دستور بازپرس شعبه ششم دادسراي جنايي، براي رسيدگي تخصصي در اختيار پايگاه ششم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت.مالباخته پس از حضور در پايگاه ششم در اظهارات خود به کارآگاهان گفت: در حاليکه در داخل خانه در حال استراحت بودم، ناگهان متوجه حضور دو مرد نقابدار در بالاي سر خود شدم. آنها با وجود آنکه متوجه شده بودند که من باردار هستم، بدون توجه به درخواستهاي من اقدام به بستن دست و دهانم با چسب کرده و با تهديد چاقو و شوکر، مرا مجبور کردند تا محل نگهداري کليد گاوصندوق خانه را به آنها نشان دهم. من که نگران بودم تا در صورت هرگونه مقاومت در برابر آنها اتفاقي براي فرزندم بيفتد، به ناچار و بدون هيچگونه مقاومتي کليد گاو صندوق را در اختيار آنها گذاشتم.مالباخته در ادامه اظهاراتش به کارآگاهان گفت: همزمان با حضور سارقان در داخل خانه و در حاليکه آنها مشغول سرقت طلا و جواهرات داخل خانه بودند، پسر 9 ساله ام وارد خانه شد که سارقان به قصد ترساندن، وي را مورد ضرب و شتم قرار دادند بگونه اي که باعث شد تا پسرم از ناحيه سر با مبلمان خانه برخورد کرده و دچار شکستگي و خونريزي از ناحيه سر شود.
با توجه به اظهارات مالباخته که عنوان داشته بود سارقان بدون هيچگونه سر و صدايي وارد خانه شده اند، کارآگاهان به محل سرقت واقع در يک مجتمع مسکوني مراجعه و در تحقيقات اوليه متوجه شدند که در آپارتمان از نوع درهاي ضد سرقت و الکترونيکي رمز داري است که افراد براي ورود به داخل خانه مي‌بايست رمز آنرا در اختيار داشته باشند. در ادامه و با بررسي تصاوير دوربين‌هاي مداربسته پارکينگ مجتمع نيز مشخص شد که سارقان با يک دستگاه موتورسيکلت و در حاليکه در پارکينگ را به راحتي و با استفاده از کليد ريموت باز کرده اند، وارد پارکينگ مجتمع شده و با اطلاع از رمز در آپارتمان و بدون ايجاد هرگونه سر و صدا و يا تخريبي اقدام به باز کردن در کرده اند. در ادامه تحقيقات، کارآگاهان موفق به شناسايي تعدادي از مجتمع‌هاي مسکوني در داخل محله سرقت شدند که آنها نيز مجهز به دوربين‌هاي مداربسته بودند. به همين خاطر تصاوير به دست آمده از دوربين‌هاي مداربسته اين ساختمانها نيز مورد بررسي قرار گرفت و کارآگاهان موفق به تهيه تصويري از يکي از سارقان شدند. در ادامه تحقيقات از اهالي محل، تعدادي از همسايگان در اظهارات خود عنوان داشتند که اين سارق را در حدود يک ساعت پيش از فرار، به همراه دو زن جوان در حال تردد در داخل کوچه محل سکونت مالباخته مشاهده کرده اند.کارآگاهان در شاخه ديگري از تحقيقات خود و براي مشخص شدن نحوه ورود به داخل مجتمع که طي آن سارقان به راحتي، وارد و خارج شده بودند به تحقيق از مالباخته و همسر وي پرداختند.
همسر مالباخته پس از حضور در پايگاه ششم، در اظهارات خود با اشاره به مفقود شدن ريموت پارکينگ، به کارآگاهان گفت: من در زمينه ساختمان سازي و خريد و فروش املاک فعاليت دارم و در حال حاضر نيز، در ميدان شهدا – خيابان ايران در حال ساخت يک مجتمع مسکوني هستم و تعدادي از واحدهاي مسکوني اين مجتمع را نيز براي پيش فروش گذاشته و به همين علت، با نصب آگهي فروش در مقابل ساختمان، شماره تلفن همراه خود را نيز براي تماس اعلام کرده ام. چند روز پيش شخصي با من تماس گرفت و مدعي شد که قصد دارد تا يکي از واحدهاي مسکوني ساختمان را پيش خريد کند و به اين بهانه با من قرار ملاقات گذاشت. روز قبل از سرقت آقا و خانم جواني در محل دفتر کار من حاضر شده و پس از مدت کوتاهي، به بهانه بازديد ساختمان آنها را سوار ماشين شخصي خود کرده و هر سه نفر به محل ساختمان رفتيم. پس از بازديد ساختمان، آنها اظهار داشتند که براي تنظيم قرارداد تماس خواهند گرفت و من نيز طبق روال هميشگي کار بدون آنکه به آنها مشکوک شوم از آنها جدا شده و به خانه بازگشتم اما در زمان باز کردن درب پارکينگ بود متوجه شدم که ريموت در داخل ماشين نيست با اين وجود، به هيچ عنوان تصور نمي‌کردم که شايد ريموت پارکينگ سرقت شده باشد. حتي احتمال دادم که شايد آنرا در داخل خانه و يا محل ديگري جا گذاشته ام.با توجه به اظهارات همسر مالباخته، کارآگاهان پايگاه ششم اقدام به چهره نگاري تصاوير آقا و خانم جواني پرداختند که مدعي پيش خريد ساختمان شده بودند. با بدست آمدن تصايور چهره نگاري، زمانيکه تصوير اين آقا و خانم در مقابل زن جوان گذاشته شد، وي با تعجب تمام عنوان داشت که تصوير چهره نگاري متعلق به آرايشگري به نام”شکوه. الف” است. مالباخته در ادامه اظهارات خود به کارآگاهان گفت:” بيش از 5 سال است که من به همراه تمامي اعضاي خانواده ام، به عنوان مشتري دائم و قديمي به آرايشگاهي در نزديکي ميدان شهدا رفت و آمد داريم و شکوه نيز در طي اين مدت، در آنجا مشغول به کار است”.
با توجه به اظهارات مالباخته، کارآگاهان با مراجعه به محل آرايشگاه زنانه اطلاع پيدا کردند که آرايشگاه از زمان وقوع سرقت تعطيل شده است. کارآگاهان با شناسايي محل سکونت صاحب آرايشگاه به هويت الهام در چهارراه آب سردار و در تحقيقات بعدي دريافتند که الهام با هويت واقعي”فاطمه. الف” 30 ساله، همزمان با تعطيل کردن آرايشگاه خود اقدام به جابجايي محل سکونت خود کرده است.با توجه به تحقيقات انجام شده و احتمال همکاري و مشارکت الهام در سرقت، هماهنگيهاي لازم با مقام قضايي براي دستگيري وي انجام و کارآگاهان طي تحقيقات پليسي موفق به شناسايي مخفيگاه جديد وي در خيابان گرگان شده و او را دستگير کردند.
الهام پس از دستگيري، در همان تحقيقات اوليه به مشارکت در سرقت اعتراف کرد و عنوان داشت:”به همراه شکوه، همسر شکوه به نام عليرضا و علي برادرشوهر شکوه، طرح و نقشه سرقت را ريخته و يک ساعت قبل از سرقت و براي نشان دادن دقيق محل سکونت مالباخته، به همراه شکوه و عليرضا به نشاني محل سکونت وي رفته و آنجا را به آنها نشان دادم”.با توجه به اطلاعات به دست آمده از الهام، کارآگاهان موفق به شناسايي هويت واقعي شکوه به نام”مريم. الف” 35 ساله شده و با به دست آمدن تصاوير مريم و عليرضا، همسر مالباخته هر دو نفر آنها را به عنوان آقا و خانمي که مدعي پيش خريد خانه شده بودند، مورد شناسايي قرار داد.کارآگاهان 10 بهمن ماه موفق به شناسايي مخفيگاه آنها در ميدان خراسان شده و آنجا را تحت مراقبتهاي نامحسوس خود قرار دادند.سرانجام پس از چندين ساعت مراقبتهاي پليسي، شکوه به همراه برادرشوهرش به محل مراجعه کرده که با اطلاع از حضور کارآگاهان، هر دو نفر تلاش داشتند تا با خودرو سواري پژو 206 از محل متواري شوند که در عمليات تعقيب و گريز، کارآگاهان با رعايت قانون بکارگيري سلاح اقدام به شليک گلوله به سمت لاستيک‌هاي خودرو کرده و در مرحله اول و پس از توقف خودرو، شکوه بلافاصله دستگير اما علي همچنان تلاش داشت تا به صورت پياده متواري شود که وي نيز با توجه به عدم توجه به دستور ايست پليس و تلاش براي فرار، از ناحيه پاي راست مورد اصابت گلوله قرار گرفت و او نيز دستگير شد.
در ادامه تحقيقات کارآگاهان اطلاع پيدا کردند که”عليرضا. ع” با پول حاصل از فروش قسمتي از طلا و جواهرات مسروقه اقدام به خريد خودرو 206 کرده اما پس از گذشت مدت کوتاهي از زمان خريد خودرو، سوم بهمن در يک تصادف رانندگي منجر به جرح يک عابر پياده، از سوي عوامل پليس راهور مقصر تشخيص داده شده و از سوي دستگاه قضايي به پرداخت ديه محکوم شده است که به علت نداشتن بيمه نامه، از سوي ماموران کلانتري دستگير و در حال حاضر، به دستور مقام قضايي در زندان است. بلافاصله هماهنگيهاي لازم قضايي انجام و عليرضا به پايگاه ششم پليس آگاهي تهران منتقل و به طراحي نقشه سرقت و ارتکاب آن به همراه برادرش اعتراف کرد.شکوه و الهام در اظهارات خود عنوان داشتند که مالباخته از مشتري‌هاي قديمي آرايشگاه آنها بوده که طي مدت چندين سال آشنايي، ارتباط نزديکي ميان آنها ايجاد و به تدريج اطلاعات دقيقي از سوي مالباخته در خصوص وضعيت مالي، محل سکونت، شغل همسر، تعداد اعضاي خانواده، نگهداري طلا و جواهرات در داخل خانه و…، در اختيار شکوه و الهام قرار مي‌گيرد. شکوه و الهام در خصوص نحوه دسترسي به رمز در آپارتمان نيز عنوان داشتند که در چندين نوبت و در زمان حضور مالباخته در آرايشگاه، اعضاي خانواده مالباخته به در خانه وي مراجعه و او نيز طي تماس تلفني و در حضور آنها، اقدام به دادن رمز در آپارتمان خود کرده که طي گذشت مدت زماني کوتاه، شکوه و الهام از ثابت بودن رمز در آپارتمان و عدم تغيير رمز اطمينان کسب کرده بودند.

منبع:آخرین نیوز

 

نظرسنجی
فعلا نظرسنجی در جریان نیست
لینک کوتاه : https://boyernews.com/?p=22201
به اشتراک بگذارید:
نظرات کاربران :

دیدگاه شما