آقای هدایتخواه؛ برایتان دعا می کنم!

سامان زنده دل نوشت –
جناب آقای ستار هدایتخواه
فعال محترم سیاسی – فرهنگی
با سلام
از آنجائیکه سخن گفتن با شما فرصتی بس طولانی و چانه ای بس دراز می طلبد سعی می کنم کاملاً مجمل از کنار افاضات حضرتعالی بگذرم!
– بعد از خواندن سخن راندن تان در حسینه خودتان در روز مرد و قراردادن خودتان در کنار نام مرد تکرار نشدنیتاریخ یعنی امام علی (ع) ، برخود لازم دیدم چند مطلب کوتاه را برای روشن شدن اذهان افکار عمومی بیان کنم زیرا امید آن ندارم شما پایتان از این کفش که به پا کرده اید بیرون بیاید…
– اولاً همه می دانند که از سال 82 تاکنون که بحث ردصلاحیت های گسترده و فله ای شروع شد و شما بخت نام نویسی در انتخابات پیدا نمودید. رایی هایی که به صندوق رقبای شما ریخته میشد بخاطر چشم و ابروی رقبای شما نبود (اکثراً) و صد البته که از روی کین و بغض و آلرژی ای بود که مردم (اکثراً) نسبت به شما و تفکراتی داشتند که شما به آن منتسب بودید. پس مدام تکرار نکنید که مردم میدانند و این مردمی که شما از آنان مایه می گذارید شما را دوست ندارند.
– از رسیدن به مقاصد دنیوی گفته اید و اینکه شما اهل این حرفها نیستید که بخاطر رسیدن به مقاصد دنیوی دست به هر کاری بزنید – در انتخاباتی که گذشت بخاطر رسیدن به کدام مقاصد غیردنیوی با آبروی استان و مردم و نظام بازی کردید؟
گفته اید سیاست علوی بدنبال قدرت و متاع دنیا نیست – لازم است به عرض برسانم اساس علم سیاست، رسیدن به قدرت است و خیل مدیران شکست خورده پشت سر شما بخاطر رسیدن به این نعمت بوده است نه قدرت!!!
– چرا وقتی از سیاست علوی حرف می زنید از دوران نمایندگی خودتان حرف نمی زنید؟! از دورانی که کوچکترین منتقد و یا هوادار رقیب به چوب خشم شما و مدیرانتان زده میشد . چرا از دانشگاههایی حرف نمی زنید که دهان دانشجویان را قلع اندود می کردید.
– چرا نمی گویید شما خودتان مبتکر طرح ” هر که با ما نیست با ما دشمن است ” در استان بودید؟
– گفته اید مردم واقف به همه چیز هستند!! آیا می دانید پیامک شما در ایام نوروز و فعالیت گروههای منتسب به شما در فضای مجازی، بذر چندین جدال بزرگ خانوادگی را در اقصی نقاط این شهرستان رقم زده است. شما در برابر چه کسی پاسخگو هستید؟!
– آیا کارگزاران، اعتدالیون، حسن روحانی، احمدی نژاد و ردصلاحیت شدگان حزبی از این نظام نیستند؟! آیا جانبداری از هر یک از جریانات و افراد، مغایر با نظام است که شما با عنوان خوارج یاد کرده اید؟!
– اعلام حمایت شما در ایام انتخابات از اصلاح طلبان برای کسب رای خودزنی بود؟!
– گویا دورکعت نماز شکر خوانده اید؟! پس چرا برای دستیابی به این وظیفه سنگین از همه حیثیت خود مایه گذاشتید؟!
تکلیف این مردم را مشخص کنید!! برای چه متاعی این همه سیاه نمایی و تخریب پیشه کردید و برای چه متاعی نماز شکر خواندید!!!
– آیا ارسال پیامک های مختلف از ناحیه شما در مقاطع مختلف بدون داشتن جایگاه حقوقی خاصی، فتنه گری نبود؟!!
– احساس این حقیر این است که شما برای بازیابی خود در میان اصولگرایان اینگونه سخن می رانید!! بعد از بازشماری های متعدد صندوق های اخذ رای، باز از مصلحت تایید انتخابات صحبت می کنید که این خود اتش به خرمن خویش زدن است.
آتش به دو دست خویش در خرمن خویش / من خود زده ام که را کنم دشمن خویش
نمی دانم این آتشی که خود به پا کرده اید کجاها را سوزانده، اما نیک می دانم آنقدر طعم این شکست برای شما ناگوار و تلخ است که یقیناً تا ماه ها از اینگونه صحبت ها از شما خواهیم شنید!
و چند پند برادرانه!
– سعی نکنید مشروعیت سیاسی نماینده مردم را زیرسوال ببرید که اگر ایشان با عطوفت و رافت اسلامی بگذرند – مردم از شما نخواهند گذشت.
– به دنبال احیای خود و جریان اصولگرایی نباشید که همه وزن این جریان با همه هیمنه اش در این انتخابات مشخص شد.
و در پایان:
برای شما و همه آرزومندان دعا می کنم!