گاهی مکان‌هایی که این افراد برای پنهان شدن انتخاب می‌کنند به قدری عجیب و دور از باور است که حتی کارآزموده‌ترین نیروهای پلیس نیز از پیدا کردنشان عاجز می‌مانند.
این هفته سراغ مجرمانی می‌رویم که عجیب‌ترین روش‌ها را برای مخفی کردن خود انتخاب کرده بودند.
سارق یا تپه؟
در اکتبر سال 2011 سارقی به نام «گرگوری لیاسکاس» اهل پورتلند اوریگان آمریکا که تحت تعقیب پلیس بود، سرانجام دستگیر شد.
این مرد 36 ساله با سوراخی که داخل دیوار موزه صخره‌ها و سنگ‌های معدنی ایجاد کرده بود وارد موزه شده و یک سنگ طلایی را دزدیده بود اما هنگامی که قصد خروج از موزه را داشت توسط پلیس دستگیر شد.
نکته جالب ماجرا این بود که پلیس یک بار از محلی که گرگوری از آنجا وارد موزه شده بود عبور کرده ولی او را ندیده بود، دلیلش هم این بود که وی خود را به شکل تپه‌ای سرسبز درآورده و تمام بدنش را با خزه پوشانده بود.
اگرچه او با چنین استتاری، یک بار از دست پلیس فرار کرد اما وقتی یکی از ماموران تپه‌ای را در حال حرکت دید خیلی زود متوجه شد که سارق فراری همان تپه سبز است.
گرگوری منکر سرقت از موزه شد و ادعا کرد چون آن لباس را فرزندانش برای هالووین به او هدیه داده بودند، در آن زمان پوشیده بود و به هیچ وجه قصد دزدی نداشته است.البته با گزارش مامور موزه از واقعه همه حقایق بر دادگاه روشن شد.
بر اساس این گزارش مامور موزه، طی چند روز متوجه وجود گرد و غبار غیرعادی در محوطه داخلی موزه شده بود که با پیگیری آن فهمید سوراخی بزرگ در پشت دیوار دستشویی موزه به سمت آسانسور ایجاد شده است.
این سوراخ درست همان جایی بود که گرگوری برای رفت و آمد به داخل موزه از آن استفاده می‌کرد. در آنجا بود که نیروهای پلیس همراه سگ‌هایشان وارد عمل شده و گرگوری را دستگیر کردند.
جاسازی انسان در صندلی خودرو در هفتم ژوئن 2001 پلیس مردی مکزیکی به نام انریکه کنکولا را که با حالتی اسفبار به داخل صندلی مسافر یک ماشین دوخته شده بود، دستگیر کرد.
این مرد همراه چهار نفر دیگر قصد داشت به کمک یک قاچاقچی با این روش از کشورش خارج شده و خود را به آمریکا برساند.
اما از آنجا که در آن زمان آمار رفت و آمد در این مرز بسیار بالا بود و سختگیری و کنترل مرزبانان نیز بالاتر رفته بود، دست قاچاقچیان به محض رسیدن به کالیفرنیا و جست‌وجوی نیروهای مرزبان رو شد.
پس از بازداشت قاچاقچیان و مهاجران معلوم شد که قاچاقچیان از هر مهاجر غیرقانونی بین دو تا چهار هزار دلار پول می‌گرفتند تا آنها را در مکان‌هایی که به فکر هیچ‌کس نمی‌رسید پنهان کرده و به آمریکا بفرستند.
براساس اعلام اداره مهاجرت آمریکا در آن زمان وضعیت مهاجران به حدی نابسامان بود که حاضر بودند خطر مرگ یا هر ریسک بالایی را برای رسیدن به خاک آمریکا به جان بخرند.
جاسازی کودک
در سال 2012 یک زوج مصری که قصد داشتند پس از جاساز کردن فرزند کوچکشان در یک ساک دستی از مرز امارات متحده عربی عبور کنند با گذر از اشعه ایکس و رو شدن دستشان توسط مامور پلیس دستگیر و متوقف شدند.
این ماجرا از جایی شروع شد که این زن و مرد همراه فرزند تازه متولدشده‌شان درحال عبور از فرودگاه بین‌المللی شارجه بودند که پلیس فرودگاه آنها را برای چک کردن مدارکشان متوقف کرد.
در آنجا بود که این زوج به دلیل نداشتن گذرنامه برای کودکشان از ادامه سفر منع شدند. اما از آنجا که آنها برای ادامه سفرشان اصرار فراوان داشتند.
مقامات گمرک به آنها پیشنهاد کردند که حداقل یک روز را برای حل شدن این مشکل باید در فرودگاه منتظر بمانند تا شاید بتوانند مشکل گذرنامه بچه را حل کنند و آنها را راهی سفر کنند.
اما زوج جوان که گویا فرصتی برای انتظار نداشتند فرزندشان را درون یک ساک دستی قرار داده و سعی کردند که دزدکی از آن بخش گذر کنند.
ولی از آنجا که نقشه آنها به هیچ وجه حساب شده نبود و در فرودگاه امارات چمدان‌ها پس از مهر شدن پاسپورت‌ها به وسیله دستگاه اسکن می‌شوند خیلی زود دست زوج مصری رو شد و کودک و والدینش بازداشت شدند.
در نتیجه این ندانم کاری ماموران گمرگ نه تنها به آنها کمکی نکردند بلکه آنها را از همان‌جا به سمت کشورشان دیپورت کردند.
داشبورد مخفیگاه قاچاقچیان
به گزارش افسران گمرک و حفاظت مرزی در ایستگاه سان سیدروی ایالات متحده آمریکا در ۳۱ دسامبر ۲۰۰۴ ؛دو آمریکایی که طی اقدامی پرخطر قصد قاچاق کردن یک دختر۱۰ ساله مکزیکی را داشتند دستگیر و تحویل مقامات داده شدند.
به گزارش پلیس این دختر در حالی پیدا شد که خیلی محکم و به سختی زیر داشبورد در جلوی صندلی مسافر یک تویوتا کمری مدل ۱۹۸۸ بسته شده بود.
عملیات جاسازی این دختر به شکلی انجام شده بود که سی دقیقه زمان برد تا ماموران توانستند او را از داشبورد جدا و از خودرو خارج کنند.
در این ماجرا هر دو سرنشین خودرو گناهکار شناخته شده و خانم راننده ۴۷ ساله و پسر ۱۹ ساله همراهش هردو به جرم حمل و قاچاق انسان دستگیر شدند.
پس از این دستگیری و بازجویی‌های صورت گرفته از خلافکاران، پلیس دریافت که مدتی است مخفی کردن افراد در داشبورد روش جدید مجرمان برای قاچاق انسان است.
این روش گاهی اینقدر خطرناک و ریسکی می‌شود که مهاجر مجبور است در فضای خالی نزدیک موتور خودرو جا بگیرد و برای ساعت‌ها پنهان شود.
از طرفی قاچاقچیان برای این‌که توجه پلیس به خودروهای حامل مهاجران غیرقانونی جلب نشود، از راننده‌های سیاهپوست استفاده می‌کردند که خود این سیاهپوستان از خطرناک‌ترین تبهکاران باند بودند، از این رو در هر لحظه احتمال آسیب دیدن یا حتی کشته شدن مهاجران وجود داشت.
مخفیگاه سرد
در ماه مارس 2007 پلیس ایالت پنسیلوانیا آمریکا در به در به دنبال یک خلافکار حرفه‌ای به نام کالوین ویلیام بود.
این مجرم به اندازه‌ای در کار خود خبره بود که پلیس برای پیدا کردن او دردسرهای فراوانی کشید و بارها به در بسته خورد.
اما در نهایت موفق شد، سرنخ‌هایی از کالوین را در یک هتل پیدا کند و در یک عملیات ضربتی همراه عده‌ای از ماموران به هتلی که ویلیام در آن اقامت داشت حمله کنند.
در آن لحظه ماموران گمان می‌کردند که ویلیام را غافلگیر کرده و براحتی دستگیرش می‌کنند. اما برعکس خودشان غافلگیر شدند چرا که هیچ اثری از ویلیام در اتاق نبود.
آنها تمام اتاق، زیر تخت و داخل کمدها را زیر و رو کردند اما گویی او مانند یک قطره آب داخل زمین فرو رفته بود.
ماموران که دیگر از پیدا کردن ویلیام ناامید بودند آماده خارج شدن از اتاق بودند که ناگهان فکری به سر یکی از ماموران زد. او تصمیم گرفت تا با آوردن یک سگ شکاری به اتاق شانس خود را آزمایش کند.
جست‌وجو ادامه یافت تا این‌که بالاخره با ورود سگ شکاری معما حل شد. این سگ به محض ورود به آشپزخانه به سمت یخچال رفت و آنجا ایستاد سپس شروع به پارس کرد.
مامورین بلافاصله درب یخچال را باز کردند ویلیام را که در یخچال پنهان شده بود دستگیر کردند و تحویل قانون دادند.
