روزنامه ها در آخرین روز هفته صحبت های فوتبالی رئیس جمهور در مورد توافق هسته ای را در کانون توجه قرار داده اند. اگرچه برخی نیز صحبت های دیروز آقای عراقچی در واکنش به سخنان کری که گفته بود ما سه بار میز مذاکره را ترک کردیم را پوشش داده اند.
همچنین برخی روزنامه ها همچنان برخی موضوعات سیاسی از جمله انتخابات اینده مجلس و ائتلاف ها و اتحادها را مورد بررسی قرار داده اند.
در ادامه میتوانید روایت تابناک از مهمترین مطالب روزنامههای چهارشنبه سی و یکم تیرماه را مرور کنید.
«روزنامه قانون» در مطلبی با عنوان«آقای ظریف! حقابه هامون را هم بگیرید» به نقل از یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی از عدم توجه دولت به موضوع رودخانه هامون می نویسد«نماینده مردم زابل و زهک در مجلس از وزیر امور خارجه خواست همانطور که موفق به جلب موافقت غرب در مسئله پرونده هستهای شد، حقابه هامون را از کشورهای همسایه بگیرد. باقر حسینی در تذکر شفاهی خطاب به رئیس جمهور گفت: آیا باید فاجعهای بدتر از آنچه که در سیستان رخ داده اتفاق بیفتد تا دولت توجه جدی به این منطقه محروم و دور افتاده ولی مهم و استراتژیک برای جمهوری اسلامی بکند و به داد مردم برسد؟ این عضو هیات رئیسه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس افزود: آیا دمای 53 درجه همراه با طوفان شن و ماسه که حداقل 5 ماه در سال فراتر از وضعیت بحرانی است و در برخی ایام به 20 برابر حد مجاز میرسد، کافی نیست تا دولت برای گرفتن حقابه تالاب هامون و تثبیت شنهای روان اقدامی جدی کند؟ دولت برای کارمندان پرتلاش که عاشقانه در این منطقه خدمت می کنند چه کرده است؟ چرا بدی آب و هوا به کارمندان تعلق نمی گیرد؟ آیا آب و هوای شهرهای برخوردار و خوش آب و هواي کشور و منطقه سیستان یکسان است که این حق به سیستانیها داده نمی شود؟ حسینی خواستار اجرای مصوبه دولت در سفر استانی به سیستان و بلوچستان برای تثبیت شنهای روان شد. نماینده مردم زابل و زهک در مجلس خطاب به وزیر نیرو خواستار عمل به وعده کاهش تعرفه برق سیستان به درجه گرمسیری شد و اظهار کرد: چرا با وجود پیگیری نمایندگان استان این وعده عملی نمی شود؟ حداقل در 5 ماه از سال امکان استفاده از کولرهای آبی در سیستان وجود ندارد، آیا این مسئله برای کاهش تعرفه برق در این منطقه کافی نیست؟این عضو هیات رئیسه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس رئیس جمهور را خطاب قرار داد و افزود: مردم به ما میگویند ما هیچ چیزی از دولت نمیخواهیم فقط مقامات ارشد دولتی به اتفاق خانوادههایشان یک هفته در شرایط فوق بحرانی سیستان زندگی کنند سپس تصمیمگیری کنند. وزیر نیرو گفته، بیش از دو ماه است مردم روستاهای سیستان آب شرب نداند. آقای رئیس جمهور، چرا 500 میلیون دلار مصوب برای آبرسانی به روستاها را در اختیار وزارتخانههای مربوطه قرار نمیدهید تا مشکل آب شرب روستاهای کشور حل شود؟»
«روزنامه جوان» نیز در یک گزارش نسبتاً طولانی به تبعات اقتصادی توافق هسته ای پرداخته است و در گزارشی با عنوان«بنفشخواري بيبيسي به سلامتي توافق!» مدعی است که بی بی سی فارسی بعد از توافق حامی دولت شده است. جوان در گزارش دیگری با عنوان«رقص تحریم کنندگان در بازار پساتحریم» می نویسد:« هنوز زيگمار گابريل با هيئتي 60 نفره از دستاندركاران امور اقتصادي و تجاري از ايران نرفته خبرها از صفآرايي براي سفر هيئت 100 نفره پليس بد مذاكرات – فرانسه – و هيئت تجاري ايتاليايي و طمعهاي انگليسي و امريكايي حكايت دارد. آيا تحريمكنندگان در صف ورود به بازار ايران هستند و براي ما در اولويتند؟
به گزارش «جوان»، تحريمكنندگان ديروز كه كشورها رااز همكاري با ايران منع كرده بودند، اكنون به همپيمانانشان هم فرصت نميدهند و با پشت سر گذاشتن آنها ميخواهند بازار پرظرفيت ايران را انحصاري در اختيار بگيرند، البته ظاهراً ميان اعضاي گروه1+5 نوعي رقابت و نگراني هم وجود دارد زيرا « لوران فابيوس» وزيرامور خارجه فرانسه آنقدر نگران بازار ايران است كه چندي پيش گفته بود: « با وجود مواضع فرانسه در جريان مذاكرات هستهاي، اطمينان دارم شركتهاي فرانسوي سهم منصفانهاي از بازار پس از تحريم ايران به دست خواهند آورد!» البته منظور او مواضع فرانسه در وين است زيرا در ژنو و لوزان فرانسه بيشتر يك پليس بد بوده است.»
«روزنامه شرق» در گفت و گو با امیرمحبیان کارشناس مسائل سیاسی در ارتباط با موضوع دو جناح سیاسی و آینده سیاسی آنها به نقل از وی با عنوان«اصلاحطلبان مقصر شكستِ اصولگرايان ميانه هستند» نوشته:« اصلاحطلبان، چهره یک اقلیتی را نقاب کردند و به صورت اکثریت زدند و این باعث شکست اصولگرایان شد و جواب هم گرفتند. نتیجه این شد که وقتی شما میآیید و میگویید که کل این جریان دیدگاهش این است و تفکر یک اقلیت را بهعنوان یک اکثریت مطرح میکنید، عملا دارید دیدگاه اقلیت را تعمیم میبخشید و تقویت میکنید. آقای ناطق شکست خورد. در ارزیابی شکست، برداشتهای مختلفی صورت گرفته است. من معتقد هستم که جریان اصولگرا مسیر را غلط نرفته بود، اما اين درست است، در مارکتینگ سیاسی خود قوی عمل نکرد یعنی میتوانست پیامهای خود را خیلی بهروزتر بگوید، حرف ناطق هم همین است. اصول آن غلط نبود من هنوز به آن اصول پایبند هستم و اعتقاد دارم، اما یک اشکال پیش آمد. سال ٧٦ که آن شوک به اصولگرایی وارد شد آنها آمدند بررسی کردند که اشکال چه بوده است و بعد به یک جمعبندی و دیدگاهی رسیدند که به نظر من اشتباه بود و اشتباه این نگاه بود که باعث شد رادیکالها محوریت بگیرند و جایگاه پیدا کنند. تا پیش از آن اصولگرایان همیشه بر انتخاب اصلح تأکید میکردند.»
«روزنامه آرمان» نیز در خبری با عنوان«تغییر 2 استاندار دیگر درآیندهنزدیک!» می نویسد:« این روزها وزارت کشور پرترددتر از همیشه است البته نه مانند روزهای انتخابات اما رفت و آمد برخی چهرههای آشنا به ساختمان فاطمی پیامهایی دارد. آنهایی که میآيند شاید نمایندگانی از سوی استانداران یا حتی خود استانداران باشند که برای ارائه عملکرد دوساله خود راهی میدان فاطمی میشوند. این روزها اکثر استانها آرام است جز مازندران که سیل خسارات زیادی به مردم آن منطقه وارد و آنها را نگران و سوگوار از دست دادن همشهریهایشان کرده است. استاندار فارس هم که به تازگی تغییر کرد و دولت اسیر فضاسازیهای مخالفان این تغییر نشد چون تصمیم خود را گرفته بود. حتی آن زمان که نمایندگان استان فارس در اعتراض به گزینه مدنظر دولت یعنی محمدعلی افشانی تهدید به استعفا و استیضاح وزیر کشور کردند ذره ای خدشه به تصمیم مسئولان ساختمان وزارت کشور وارد نشد و با اراده تر از قبل بر مواضع خود پافشاری کردند. آنها میدانستند که مخالفانشان از یاد بردهاند که دولت یازدهم به گفته رئیسجمهور تسلیم فشارها نخواهد شد پس راه مذاکره با مخالفان را پیش گرفتند و به آنها یادآوری کردند مسیر اشتباهی را برای بیان خواستههای خود انتخاب کردهاند. آرمان روز گذشته خبردار شد که تغییر استانداران پایان نیافته است و تا چند روز دیگر دو استاندار دیگر باید با کرسی خود خداحافظی کنند. فرصت اصلاح استانداران به پایان رسیده است و اکنون وزارت کشور باید دو گزینه دیگر را به عنوان استاندار به ساختمان ریاست استانداری بفرست. تغییرات وزارت کشور در این برهه سندی محکم برای اراده راسخ در برگزاری انتخاباتی باشکوه و پرشور در ا سفندماه سال جاری است. اکنون که کام ملت به سبب موفقیت تیم مذاکرهکننده هستهای شیرین است وزارتخانهها هم تلاش دارند با اقدامات خود این شادی را دو چندان کنند که وزارت کشور در این راستا انتصاب استانداران همسو با برنامههای دولت تدبیر و امید برای برگزاری انتخابات اسفندماه را در دستور کار دارد. به نظر میرسد اگر تغییرات در ماههای قبل انجام نشده بود به دلیل درگیر بودن مسئولان در پرونده هستهای و مشغول بودن اذهان عمومی به سرانجام این پرونده 12ساله بوده است. همچنین مشخص نیست آیا با تغییر دو استاندار دیگر پرونده همسویی استانداران با دولت بسته میشود یا وزیر کشور بر تغییرات بیشتر تاکید دارد.»
«روزنامه اعتماد» نیز در تیتر یک خود به سخنان دیروز اقای روحانی با عنوان«روايت فوتبالي از « برد هستهاي»» پرداخته است و می نویسد:« جلسه هياتدولت روز گذشته هم رنگ و بوي هستهاي داشت. نطق حسن روحاني در جلسه هيات دولت با تصويب قطعنامه ٢٢٣١ شوراي امنيت سازمان ملل متحد آغاز شد. نطقي با تشكر از هيات مذاكرهكننده هستهاي كه رييسجمهور گفت به آنها «افتخار» ميكند. رييسجمهوري با تاكيد بر اينكه تصويب قطعنامه ٢٢٣١ شوراي امنيت سازمان ملل متحد يك رويداد كمنظير در تاريخ جمهوري اسلامي ايران است، گفت: ايران به دنبال اثبات حق غنيسازي بود و امروز شوراي امنيت سازمان ملل به صراحت حق غنيسازي كشور ما را پذيرفته است. رييسجمهوري افزود: حتي در يك مسابقه و بازي فوتبال وقتي ميگوييم برنده يا موفق شديم، معنايش اين است كه سه گل زده و دو گل خوردهايم، حالا عدهاي بگويند كه ميشد از فلان فرصت هم استفاده كرد و گلهاي بيشتري زد. بايد ديد كه در مقابل چه تيمي بازي كردهايم والا اگر در كنار گود نشسته و تماشاچي باشيم، ميتوانيم درخواستهاي بيشتري هم مطرح كنيم.»
«روزنامه کیهان» به مثابه چند روز گذشته پس از توافق هسته ای همچنان در مطالبی به انتقاد از توافق وین می پردازد. این بار حسین شریعتمداری در مطلبی با عنوان«ترمز نباشید،آماده باشید !» به نقد برهخی بندهای توافق می پردازد و می نویسد«در بند 3 از ضمیمه B قطعنامه اخیر شورای امنیت سازمان ملل آمده است «ازایران خواسته میشود تا هیچ فعالیتی مرتبط با موشکهای بالستیک طراحی شده با قابلیت حمل تسلیحات هستهای صورت ندهد. از جمله شلیک هرگونه موشک با استفاده از فناوریهای مربوط به موشکهای بالستیک، تا زمان هشتسال پس از «روز پذیرش برجام» و تا زمانی که آژانس بینالمللی انرژی اتمی گزارشی ارائه دهد که «جمعبندی مبسوط» را تائید کند، بسته به این که کدام زودتر اتفاق بیفتد» و در اینباره گفتنی است که؛
1- موضوع بند یاد شده اگرچه در نگاه اول، «موشکهای بالستیک با قابلیت حمل تسلیحات هستهای» است و شاید همین «ظاهر فریبنده» برخی از دوستان را به این باور کشانده است که موشکهای بالستیک ایران مشمول این بند نمیشوند! ولی فقط با اندکی دقت به وضوح میتوان دید که «قابلیت حمل کلاهک هستهای» فقط یک بهانه برای توقف تولید، آزمایش و نهایتا حذف این سلاح استراتژیک -ومتعارف- از سامانه تسلیحاتی کشورمان است… که عواقب فاجعهآمیز آن بهآسانی قابل فهم خواهد بود. اما چرا؟!
2- موشکهای بالستیک –BALLISTIC MISSILE– معمولا در چهار نوع کوتاهبرد (زیر 1000 کیلومتر)، میانبرد (بین 1000 تا 3500 کیلومتر)، بلند برد (3500 تا 5500 کیلومتر) و قارهپیما ( با برد بیش از 5000 کیلومتر) ساخته میشود.
آن دسته از موشکهای بالستیک که قابلیت حمل کلاهک هستهای دارند با موشکهای بالستیکی که خرج انفجاری و سرجنگی معمولی دارند، از ساختار مشابهی برخوردار هستند و هیچگونه تفاوتی با یکدیگر ندارند. تنها تفاوت این دو نوع موشک بالستیک در «کلاهک» یا «سرجنگی» –WARHEAD– آنهاست که میتواند «هستهای» و یا معمولی باشد. گفتنی است هر موشک بالستیکی که بتواند یک سرجنگی به وزن 200 کیلوگرم را با خود حمل کند، میتواند به جای خرج انفجاری معمولی، کلاهک هستهای داشته باشد. به همین علت، امروزه از موشکهای بالستیک میانبرد و بلندبرد برای حمل کلاهک هستهای استفاده میشود.
اکنون با شرحی که گذشت به متن بند 3 از ضمیمه B باز میگردیم. بسیاری از موشکهای بالستیک ایران از نوع میانبرد یعنی با برد 1000 تا 3500 کیلومتر هستند. بنابراین از قابلیت حمل کلاهک هستهای برخوردارند و ایران در حالی که استفاده از سلاح اتمی را حرام قطعی میداند براساس بند 3 از ضمیمه B قطعنامه اخیر شورای امنیت سازمان ملل بایستی آزمایش و تولید آن را متوقف کند و این موشکها را از سامانه تسلیحاتی خود کنار بگذارد! حالا باید از برادران عزیزمان در تیم مذاکرهکننده هستهای پرسید؛ مگر قرار نبود از دسترسی حریف به مراکز نظامی و توان تسلیحاتی کشورمان جلوگیری شود؟ پس چرا علاوه بر دسترسی، به دشمنان تابلودار ایران اسلامی اجازه دستاندازی نیز داده شده است؟!
باید توجه داشت که سامانه موشکهای بالستیک یکی از اصلیترین فاکتورها و اهرمهای دفاعی کشورمان است و نتیجه دستاندازی حریف به این سامانه غیر از خلع سلاح ایران اسلامی در مقابل دشمنان منطقهای و فرامنطقهای آن هیچ معنا و مفهوم دیگری ندارد. ضمن آن که این دسترسیها و دستاندازیها به موشکهای بالستیک ختم نمیشود و این رشته سر درازتری دارد و میتواند ایران اسلامی را به اندازهای تضعیف کند که حتی توان مقابله با گروه فکسنی داعش را هم نداشته باشد… که در فرصتی دیگر به آن خواهیم پرداخت.
و درباره اهمیت موضوع تنها به آیه 102 از سوره مبارکه نساء اشاره میکنیم که خطاب به رزمندگان اسلام هشدار اکید میدهد؛« … کافران دوست دارند که شما از سلاح و متاع خود غافل شوید تا آنگاه، یکباره بر شما بتازند».
3- اعضای محترم تیم هستهای کشورمان و برخی دیگر از شخصیتهای سیاسی که ظاهرا به عواقب خطرناک بند 3 از ضمیمه B قطعنامه شورای امنیت پیبردهاند در توضیح بند مزبور و چارهجویی برای پیشگیری از عواقب آن اظهاراتی داشته و دارند که ضمن تقدیر از شهامت آنان در اذعان هر چند تلویحی به این خطا و تلاش برای چارهجویی آن، باید گفت؛ راهکارهای ارائه شده از جانب این عزیزان و تفسیر آنان از بند یاد شده کارساز نیست که به نمونههایی از آن اشارهای گذرا خواهیم داشت؛
میفرمایند؛ موشکهای بالستیکی که قابلیت حمل کلاهک هستهای دارند با آن دسته از موشکهای بالستیک که «سرجنگی» غیرهستهای حمل میکنند، تفاوت ساختاری دارند. که دیدیم ندارند!
میگویند؛ نقض قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل به معنای نقض توافق وین نیست! که باید گفت؛
اولا؛ توافق وین (برجام) ضمیمه A از قطعنامه است بنابراین نقض هر یک از مواد و بندهای آن به مفهوم نقض برجام خواهد بود.
ثانیا؛ قطعنامه اخیر شورای امنیت با عنوان «تضمین توافق وین» صادر شده است بنابراین جایگاه قانونی و الزام مفاد آن برتر و فراتر از توافق وین است و اگر چنین نبود، نقش تضمینی قطعنامه برای «برجام» معنا و مفهومی نداشت.
اعلام میدارند که نقض قطعنامه موجب بازگشت تحریمها نخواهد شد و از این نکته بدیهی عبور میکنند که قطعنامههای قبلی شورای امنیت تنها به علت تجمیع در قطعنامه اخیر به حالت تعلیق درآمدهاند بنابراین نقض قطعنامه 2231 براساس روندی که طراحی شده است، تمامی قطعنامههای قبلی را باز میگرداند.
میفرمایند؛ اگر حریف بند 3 از ضمیمه B را به مفهوم توقف تولید و آزمایش ممنوعیت برخورداری کشورمان از موشکهای بالستیک تفسیر کند، بدون توجه به تبعات نقض قطعنامه از اجرای این بند خودداری میکنیم! که باید گفت؛
اولا؛ بند یاد شده غیر از آنچه اشاره شد تفسیر دیگری ندارد و ثانیا؛ «چراعاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی» و با عرض پوزش باید پرسید، چرا علیرغم آنهمه تاکید و هشدار درباره حفظ حریم نظامی و توانمندیهای دفاعی کشورمان به حریف اجازه تحمیل این بند خطرناک داده شده است؟ که اکنون برای خروج از آن ناچار به نقض قطعنامه و تحمل پیآمدهای آن باشیم؟!»