سه شنبه 12 خرداد 1394 - 0:35

دلایل عقب ماندگی کهگیلویه و بویراحمد نسبت به سایر نقاط کشور

گروه اقتصادی – دکتر علی مندنی پور فعال سیاسی پیرامون دلایل عقب ماندگی استان کهگیلویه و بویراحمد علیرغم امکانات فراوان ، یادداشتی را در اختیار بویرنیوز قرار داده که در ادامه می آید.

 

خوب بیاد دارم ،دیماه ۱۳۸۱ نقدی نگاشتم ،برگزارشی علمی_تحلیلی از جانب دفتر نهاد ریاست جمهوری _سازمان مدیریت و برنامه ریزی وقت ،منتشره در روزنامه ایران شماره ۲۳۱۱ چهارم آذرماه همان سال تحت عنوان:«کهگیلویه و بویر احمد توسعه نیافته ترین استان…»
در این گزارش از استان تهران در جایگاه توسعه یافته ترین و کهگیلویه و بویراحمد در رده ی محروم ترین یاد شده بود ! با نرخ رشدی به نسبت ۱/۱۲۵ در مقام مقایسه با تهران !!که در جای خود پیامی بس معنادار وتأمل برانگیز به همراه داشته است!
تو گوئی،گذشت زمان،حاصلی در برنداشته و بعد از ۱۳ سال هنوز هم در،بر همان پاشنه چرخیده و می چرخد؛و کهگیلویه و بویراحمد همچنان در میان آخرین شاگردان مدرسه توسعه کشور جا خوش کرده !در عوض ،در همین بازه ی زمانی کم نبوده اند «ته کلاسی هایی» که باشایستگی خود را در ردیف های جلو جا داده اند ؛قابل توجه آنکه در همین گزارش ،نرخ رشد توسعه ی کهگیلویه و بویراحمد را تقریبا ۱/۲نرخ رشد توسعه یکی دیگر از محروم ترین و توسعه نیافته ترین استانهای کشور یعنی «ایلام»در جایگاه یکی قبل از آخر نشان می داد!بعبارت دیگر نرخ رشد استان ایلام دو برابر نرخ رشد استان ما بوده است!!«و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل»
واین در حالی است که استان کهگیلویه و بویراحمد ،
۱_نسبت به بسیاری از استانهای کشور از شرایط آب و هوایی بسیار مناسب تری برخوردار است.
۲_پوشش گیاهی بکر و متنوعی در کنار منابع سرشار نفت و گاز و معادن و استعدادهای کم نظیری در اکو سیستم دارد.
۳_از مساحت کوچکتر و نیز پراکندگی جمعیت کمتری برخوردار است(با یکصدم مساحت و یکصدم جمعیت کشور).
۴_در شرایط مطلوب تری به لحاظ عدم وجود موانع اجتناب ناپذیر توسعه قرار دارد.
۵_از همه مهمتر از نیروی انسانی مستعد ،تواناو خلاق بهره مند است.
اما به رغم همه ی این امتیازات نه تنها در میان آخرین جایگاههای جدول توسعه نیافته ترین ها قرار گرفته که در برخی از شاخص های توسعه افت معناداری را تجربه کرده است.
در آسیب شناسی وضعیت موجود نمی توان مدعی شد که در این سالها کاری صورت نگرفته،و منصفانه نیست کارهای انجام شده و بویژه عملکردهای کارشناسی شده و توسعه زا را نادیده گرفت. بعنوان نمونه ،نمی توان فعالیتهای خدماتی و تسهیلاتی سالهای نخست پس از وقوع انقلاب را که در نوع خود با توجه به نیاز مبرم روز و شرایط خاص آن روزگاران از اهمیت بسزایی برخوردار بوده است،نادیده گرفت.با این حال آمار و ارقام نشانگر این واقعیت است که حتی اگر هم بخواهیم جانبدارانه ،رسمی و محافظه کارانه داوری کنیم ،نمی توان از ناچیز بودن کارهای انجام شده در قبال عمق محرومیت های منطقه یاد نکرد!!.چه،در وصف حال آن باید گفت :«کفاف کی کند این جرعه ها به مستی ما».
آنچه در این استان انجام گرفته ،لازم بوده اما با عنایت به عمق و ابعاد عظیم کمبودها و نبودها به هیچ وجه جوابگو نبوده و کافی نیست.
یک طرفه به قاضی نرویم ،در طرف مقابل چنین بینشی مسلم است که بهانه قرار دادن سن کم تحولات اجتماعی _فرهنگی( چونان گذار از زندگی جامعه عشیره ای به جامعه روستایی و از جامعه روستایی به شهرنشینی)در این استان برای توجیه توسعه نیافتگی (بدون توجه به درجه بالای توسعه نیافتگی آن در مقام مقایسه با بسیاری از مناطق مشابه کشور حتی سن بروز همین تحولات ) و یا کم دقت تر از آن ،مقایسه امروز استان با نیم قرن قبل برای بکارگیری جمله هائی با این مضمون :«به میمنت وجود مدیریتی از سنخ مدیریت موجود ،اوضاع و احوال علی رغم پاره ای مشکلات یکسره بر وفق مراد و منطبق بر روند بهبود و پیشرفت است»
نشان از نادیده انگاشتن واقعیات موجود ،کتمان حقیقت و سیاسی کاری مفرط دارد،امری که در دیار شعار زده ی ما مسبوق به سابقه بوده ،و در جای خود ادعایی است ،غیر منطقی و نا معقول !
خوش ندارم برای چندمین بار از جنس و عیار و کارکرد مدیریت استان در گذر چند دهه گذشته تا به امروز سخن بگویم؛از جنس مدیریت آگاه ،آزاده ،مردمی،خلاق،دلسوز و آینده نگر که استثنایی است بر قاعده،تا مدیریت نا آگاه ،دست به عصا،بله قربان گو،فرصت طلب و نان به نرخ روز خور و چند چهره!
چه،این قماش آخری تا بوده و نبوده با نصب العین قرار دادن تابلوی «فرزند زمان خویشتن باش»با بکارگیری اکسیر «تظاهر» بر صدر نشسته و ارج دیده و منزلت یافته!و از ته دل به ریش خلق الله خندیده!
جنس و عیار مدیریت را. همگان در گذر زمان کم و بیش دیده و آزموده ایم!
از مدیران و مسئولانی از جنس مادرانی دلسوز و وظیفه شناس بگیر تا مادر نماهایی در جامه ی دایه های مهربانتر از مادر!
کم نبوده و نیستند مدیران بومی و غیر بومی شیفته ی خدمت و پر انگیزه که با هدف خدمتگذاری به مردم نیازمند و مستحق این دیار ،زمام مدیریت بدست گرفته و کوتاه زمانی بعد چنانکه تجربه نشان داده و میدهد ،بنا به علل و تحت تأثیر عواملی که بحث و بررسی پیرامون چند و چون آن در این یادداشت نمی گنجد؛جای خود را به «مدیران شعارپیشه »و« تشنگان قدرت»واگذار کرده و چنانچه شاهدیم این چرخه پر هزینه و این تفکر نخبه کُش هنوز هم ادامه دارد!البته با این تفاوت که کفه ترازو در تمامی این سال ها رسما بنفع «شعارمدارها »،« مدعیان پاک دستی و مهرورزی »و بِزَعم خودشان «صاحبان اصلی انقلاب!»و« دارندگان عنوان شهروندی درجه یک»سنگینی کرده و می کند؛و آثار عملی خود را در تمامی زوایای زندگی شهروندان نشان داده و میدهد!
رنگ زرد و تن نحیف من و دل شکسته و خاطر پریشان تو و سفره ی خالی مردم در این روزها ،بهترین گواه این مدعاست!.

نظرسنجی
فعلا نظرسنجی در جریان نیست
لینک کوتاه : https://boyernews.com/?p=152449
به اشتراک بگذارید:
نظرات کاربران :
  1. طاهريان نسب گفت:

    احسنت بر دكتر مند ني پور انديشمند جامعه شناس

  2. ده بر آفتاب گفت:

    دكتر  عزيز سلام—تنها مدافع ما شما هستين كه فرياد بزنيد —تو را به خدا در انتخابات مجلس حضور داشته باشيدچه رد صلاحيت شويد چه تاييد شويد —التماس ميكنيم

  3. جهان اباد گفت:

    بدرود؟؟؟؟؟

  4. ناشناس گفت:

    علت عقب ماندگی استان شماها و کسانی مثل امثال شما که بجای اینکه اینجا بمانید و تجربیات خود را به جوان ها انتقال بدید برای بدست آوردن پول استان را ترک کردین… چند تا دکتر خوب ما داریم که اینجا ماندن و به مردم استان خدمت میکنن و تجربیات خود را به جوان ها انتقال میدهند.. اگه نگاهی بیاندازی کسی نیست.. این یعنی عقب ماندگی

  5. شهریار گفت:

    از استاد ارجمند جناب آقای دکتر مندنی پور بسیار متشکر و سپاسگزارم. باید به شما آفرین گفت که در خصوص شرایط استانمان حساسیت ویژه ای دارید و با احساس مسئولیت به اظهار نظر می پردازید. با مطالب عنوان شده موافقم. احساس میکنم ریشه اصلی بسیاری از مشکلات عنوان شده به نوع تفکرات و منش های خاص فردی و شرایط اجتماعی و محیطی ما بستگی دارد و نیاز به تغییرات اساسی داریم لذا پیشنهاد میکنم کار گروهی متشکل از کارشناسان خبره حوزه های روانشناسی، جامعه شناسی، مدیریت، تاریخ و…به مطالعه وضعیت خاص استان بپردازند و با ارائه راهکارهای علمی و ترسیم نقشه راه بر اساس خط مشی ها، مسیر حرکت صحیح انتخاب گردد. نگرش های ما باید عوض شود و از این حالت تعصبات خاص قومی و قبیله ای و کینه ای بودن و تعصبات کورکورانه سیاسی خارج شویم. راه حل، ساده نیست شاید بسیار زمان بر باشد. شاید لازم باشد از دوران دبستان فرزندانمان به صورت صحیح آموزش داده شوند، شاید هم نیاز به برگزاری دوره های آموزشی برای کلیه مدیران و کارکنان ادارات و سازمان ها داشته باشیم و صدها شاید دیگر…

    • ح ح گفت:

      وای از دست تمام بزرگانی که مرکز و سایر استانها نشسته اند و فقط به فکر پیشرفت شخصی خود هستند و فقط به وقت انتخابات نام آنها و سر و کله اشان پیدا میشه…..
      ما به امثال دکتر و سایر افراد کارآمد در استان بیشتر نیاز داریم……
      یکی از دلایل اصلی عقب افتادگی ما مدیریت ضعیف مدیران است…………

دیدگاه شما