یکشنبه 3 خرداد 1394 - 11:19

یادداشت دکتر مندنی پور درباره میراث بویراحمد؛ «نه میراث خوار ،که میراث دار گذشتگان باشیم!»

منزلتشان را ارج گذاشته ،زحماتشان را پاس داشته و برای همیشه قدردانشان باشیم.

گروه اجتماعی – دکتر علی مندنی پور طی یادداشتی به آسیب شناسی نگاه جوانان منطقه واستان به تاریخ خود کرده است.

به گزارش بویرنیوز متن یادداشت بدین شرح است:

دیرزمانی است،ٍ«خانواده ای »کوچک اما نترس و پر جنب و جوش وناآرام،از قومی اصیل با خمیرمایه ی آریایی وپیشینه ای پر فراز و فرود ،فرهنگی پربار ،استوار ومقاوم چونان طبیعت خشن وزمخت پدر اجدادی اش ،در حاشیه جنوبی رشته کوههای زاگرس آنجا که در نقشه ی جغرافیای این کهن سرزمین «کهگیلویه و بویراحمدش»می نامند،در قامتی سبز و سرفراز ،بر پهنه ی گنجی از نعمتهای پیدا و پنهان خدادادی به وسعت سرزمین پدری روزگار گذرانده و می گذراند!
جماعتی «صاف و صادق »که با همه آزادگی و مناعت طبع،از سر اجبار و ناخواسته «قیمومت»همسایگان حریص و قدرتمند را بر خویشتن در برهه ای از تاریخ این مرز و بوم گردن نهاده! و از این رهگذر وبه تعبیرنغز و پر مغز بزرگی از خیل بزرگان قوم «به نام مصلحت وبه کام قدرت!!؟ »بی اذن صاحب خانه عنان اختیار از کف با کفایتش در ربوده ،و به مثابه «هیزمی خشک»برای حرارت بخشیدن به خانه و کاشانه«دیگران»وابزاری در راستای رسیدن به خواسته های «نامشروع» ارباب قدرت و ثروت از وجودش بهره ها گرفته !به بهانه استقرار نظم و امنیت،آسایش و امنیتش را هدف قرار داده ،مصالح و منافعش را قربانی مطامع خویش نموده، و بسان« صغیری غیر ممیز !»که گوئی هرگز به سن رشد »نرسیده باشد با وی رفتاری کودکانه داشته اند!!.
کوتاه زمانی بعد، چنانکه تاریخ روابط اجتماعی _سیاسی این دیار به نیکی و نیک نامی از آن یاد می کند ،«مادر»نحیف و رنج دیده خانواده ،هم اوکه نماد مهر بود و وفاداری و شهامت ودر بینش و منش و روش ،الگوی فرزندان ،و دستهای پینه بسته و چهره تکیده اش نشانه ای آشکار از زخمه های کاری روزگار .تهیدست بزرگ منشی که همه ی افتخارات دیروز و داشته های امروزمان یادگار ،ماندگار اوست.عزمش را جزم ،اسب راهوارش را زین ،و در عین همدلی ،هماهنگی و اتحاد با فرزندان و دوستداران و جویندگان هویت خانواده ،با دستانی خالی و تکیه بر خویشتن خویش ،علی رغم موقعیت شکننده و جایگاه نچندان شناخته شده اش! غرولندهای بی جا ،حسادت هاو اعتراض های بی پایه و بی مایه ی «رقیبان» و به ویژه همسایگان«طماع، قدر قدرت و صاحب نفوذ »را که در گذر زمان و به تجربه نشان داده بودند ،چشم دیدنش را نداشته و هرگز از رشد و پیشرفتش خشنود نبودند !به جان خرید «کاری کرد کارستان» و به قول معلم بزرگ و وارسته ،شادروان محمد خان بهمن بیگی هم او که سهم بسزایی در بالندگی و رشد و تعلیم و تربیت این خانواده بر عهده داشت .
«بویراحمد آنقدر دست به ماشه برد و پای در رکاب فشرد تا از دهستانی، استانی ساخت». حرکت سازنده ای که در گذر از مسیری سخت و پر دست اندار ،با همت تمامی دلسوختگان سرانجام به روشن شدن اجاق خانه انجامید و چشم اندازی از امید به آینده ی بهتر را نوید داد.و از این رهگذر چنانکه رسم «عیاران »این سرزمین بوده است «آرش وار »همه ی توانش را در چله ی کمان گذاشت و جان بر سر راه جانان نهاد!
با این حال قبل از اینکه به این پرسش کلیدی پاسخ دهیم که با میراث گذشتگان چگونه برخورد کرده ایم ؟
وقت آن رسیده ،از خود بپرسیم، آیا نسل جوان امروزی جامعه ما به خوبی قدر رو قیمت و ارزش واقعی میراث به جای مانده از گذشتگانمان را لمس و درک کرده است ؟
نه از سر خوش بینی و یابد بینی که با واقع بینی اذعان کنیم: آثار و نشانه ها و پیام های ملموس موجود در روابط اجتماعی در قالب فرهنگ مردم بویژه در بعدمعنوی آن در مقام مقایسه با چند دهه گذشته حکایت از موقعیتی تلخ دارد و آن اینکه نسل جوان بنا به علل وعواملی چند که کم و بیش با سوابق و ریشه های آن آشناییم ،آنگونه که باید عظمت نقش و جایگاه پیشینیان را درک نکرده است!
صادقانه به داوری بنشینیم ،حرجی برفرزندان ما بار نیست ،و نمیتوان آنان را به بی تفاوتی و نا آگاهی متهم کرد .اتهام بر ما وارد است و مذمت متوجه ما و عیب از ماست ، که نخواسته ویا بهتر بگوییم نتوانسته ایم گسست بین نسلی را شناسایی و پیش ازظهور و بروز آسیب ترمیم نموده ،فاصله ها را از بین برده ،پیوند نسل حاضر را با نقش و جایگاه پیشینیان برقرار و تاریخ و هویت و افتخارات گذشته را به آنها بشناسانیم!.
بدیهی است تمامی این آسیبها،کاستیها و بی تفاوتی ها با هر توجیهی ولو به ظاهر منطقی ! هرگز نمی تواند سرپوشی باشد بر ناسپاسی ها و قدرناشناسی هایمان نسبت به گذشتگان !از یاد نبرده ونبریم که پیشینیان از «هیچ» برایمان همه چیز ساختند ،آبرو ،اعتبار،حیثیت و هویت .
اما، ما چه کرده ایم ؟ از آن همه چیز به کجا رسیده ایم ؟اندوخته هامان در این عرصه چیست؟مگر نه اینست که هر کس به گذشته اش زنده و هر ملتی به هویتش پاینده ؟
جا دارد به مصداق کلام زیبای «من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق»
منزلتشان را ارج گذاشته ،زحماتشان را پاس داشته و برای همیشه قدردانشان باشیم.

نظرسنجی
فعلا نظرسنجی در جریان نیست
لینک کوتاه : https://boyernews.com/?p=151595
به اشتراک بگذارید:
نظرات کاربران :
  1. ٧٣٢١ گفت:

    آقاي دكتر الان حرف اول رو تو استان ما پول و پارتي و رابطه ميزنه كو گوش شنوا …

    • دانشجو گفت:

      مامنتظر حضوردانشمند و اندیشمندبزرگ جناب آقای دکتر مندنی پور درجهت احقاق حقوق مردم شجاع کهگیلویه وبویراحمد در کسوت نمایندگی مجلس شورای اسلامی هستیم .

      • ناشناس گفت:

        بشین تا بیاد!!!!
        اقای دکتر از سیاست و بی اخلاقی های سیاسی  خودشون رو کنار کشیدن و مجددا گام به سوی خدمت رسانی در احقاق حقوق موکلین خود برده اند.
        عدم حضور تاریخی و معنا دار دکتر مندی پور در همایش اصلاح طلبان افراطی پاسخی روشن به افراطیون اصلاح طلبی بود که راه ما از راه افراطی گری جداست

  2. رهیده ج گفت:

    جوانان گذشته جوانمرد بودند تعصب ومردانگی داشتندمهر ومحبت وعطوفت داشتنداحترام داشتند. دمت گرم دکتر جان حرف دلمون رو زدید

  3. دنا از سی سخت گفت:

    انشای زیبایی بود . ادیبانه و مختصر و دلنشین . اما اقای دکتر شما جامعه شناسید و بهتر می دانید که هویت نسلی ما در فراز و نشیب بیهودگی در حال اضمحلال است . زمانی علم قرب داشت . آنزمان هرکس بیشتر می آموخت در جامعه شرایط زندگی بهتر هم داشت . هر کس به اخلاق و پرهیزگاری آراسته بود در جامعه منزلت والاتری داشت . پینه های دست پدران و مادران جایگاه بوسه فرزندان بود و شاگردان همیشه خود را شاگرد معلمین با شخصیت و آراسته پوش خود می دانستند . امروزه همه چیز تغییر کرده است . فقر و فلاکت بیداد می کند . تورم و بیکاری چون کرمی حریص ، ریشه باور ها و اصالت ها را می خشکاند . اعتیاد تنها مامن و ماوای این همه جوان شده است . جوانانی که اگر میدان داشتند حال و روز ما از کره جنوبی هم بهتر بود .ما همه داریم زیر بار هزینه ها و شرمساریها کمر می شکنیم . ایکاش اصلا به دنیا نمی آمدیم تا اینهمه زجر نمی کشیدیم . هرچند آنانی که برخوردارند سخن ما را نمی فهمند . ایکاش شماها می دیدید.ایکاش بزرگان می دیدند و ایکاشهای دیگر . اگر شماها نیز حرفی می زنید فقط بر گرفته از دانش و علمتان است نه از احساس و تعهدتان……

  4. رضا گفت:

    من که متوجه منظور جناب دکتر نشدم.

  5. محمود گفت:

    متن را دو بار خواندم اما مردان و جوانان ما افتخارات بیشتری از گذشتگان داشته اند.

  6. رضوي گفت:

    احسنت بر دكتر علي مند ني پور با اين انشاي زيبا و ادبيات زيبا

  7. محمديان..دانشجو جامعه شناسي گفت:

    واي بر ملتي كه فرزانگانش از پيري خرف شده اند و مردان نيرومندش  هنوز در گهواره اند…در سخنراني هاي دلنشين و دلسوزانه استاد گرامي دكتر علي مند ني پور،بارها مفهوم نوشته جبران خليل جبران،ان درد مشترك را شنيده ام،انهم سال ها پيش..

  8. حسيني ده برافتاب گفت:

    دروود بر دكتر، شخصيت برجسته كشوري

  9. ارجمند گفت:

    دكتر عزيز ما اهالئ سرابتاوه منتظر اعلام حضور شما در اتتخابات مئ باشيم..يا حق

  10. مانی گفت:

    باسلام خدمت جامعه شناس اندیشمند دکتر مندنی پور،تحلیل روشن و جامع شما نسبت به گذشته استان به زیبایی بیان شده ،

  11. حسيني خواه گفت:

    دكتر عزيز ما مردم دشتروم هم به نوبه خود منتظر اعلام حضور شما استاد عزيز در انتخابات پيش روي مجلس مي باشيم

دیدگاه شما