شنبه 12 اردیبهشت 1394 - 11:22

چرا نرخ رشد جمعیت ایران نزولی است؟

کاوه بهلولی قشقایی

کاوه بهلولی قشقایی –

در گذشته های نه چندان دور,یکی از آرزوهای افراد کهن سال,دیدن نسل چهارم و حتی پنجم و ششم (نبیره ها و نتیجه ها و ندیده ها )بود و به ندرت مشاهده می شد که پدر بزرگ یا مادر بزرگی,در عروسی نوه شان ,در قید حیات نباشند دلیل این امر ,بسیار ساده و طبیعی بود زیرا افراد, زود ازدواج می کردند و بدون تعلل ,در سال اول بعد از ازدواج , بچه دار می شدند به بیانی,افراد درچهل سالگی,نوه های خود را در آغوش می گرفتند.اما رفته رفته این وضع ,دگرگون شد.به گونه ای که دو عامل اصلی این رویدادها ,دستخوش تغییر شدند یعنی هم سن ازدواج افزایش پیدا کرد و هم فاصله زمانی فرزند آوری بعد از ازدواج!
در ظاهر امر,خیلی عجیب و ناگوار به نظر نمی رسد ولی با نگاهی دوراندیش ,می توان اینده ای هولناک را برای جامعه ایرانیمتصور شد.اگر در گذشته در بیست سالگی ازدواج می کردند امروز این نرخ به 35 سالگی(برای اقایان )رسیده است و اگر در در گذشته ,در سال اول ازدواج ,بچه دار می شدند امروز این رقم به پنج سال(متوسط) رسیده است که با یک حساب سرانگشتی می توان فهمید که یک نسل یا یک گروه سنی,به راحتی حذف شده است.در گذشته زیر پنج سالها(گروه اول) و والدینشان که بین بیست یا سی سال بودند (گروه دوم) و پدر بزرگ و مادر بزرگها که حدودا چهل تا پنجاه ساله بودند (گروه سوم) و والدین پدر بزرگ و مادر بزرگها که عمدتا شصت تا هشتاد ساله بودند (گروه چهارم) و در بعضی مواقع ,پدران مادران گروه چهارم هم در حیات بودند که (گروه پنجم) محسوب می شدند .
چرا اینگونه شد؟
دلایل متعددی را می توان برای این تغییر روند و سبک زندگی بیان کرد که از جمله :دلایل اقتصادی,فرهنگی ,شغلی و … را برشمرد ولی تمام این موارد تاثیر حداقلی دارند به عبارتی دیگر,باید دلیل اصلی را در رواج فرد گرایی_از نوع منفی و شدید- و اینده مبهم عنوان کرد.فردگرایی موجب مسئولیت ناپذیری,عدم پایبندی به سنت ,عدم تحمل و کاهش انعطاف پذیری فرد می شود از طرفی, اینده مبهم موجب بی عملی ,دلسردی,فوبیای (ترس بیخودی) اجتماعی خواهد شد لذا قبل از عوامل اقتصادی و فرهنگی و شغلی ؛دو عامل اخیر الذکر,علت العلل بالا رفتن سن ازدواج و دور باروری زوجین می باشد
اگر دوعامل فوق را معلول فرض کنیم,عامل فرد گرایی را در جامعه ایرانی,تا حدودی مربوط به تغییر سبک زندگی می دانند که اجتناب ناپذیر است, اما بخش دوم مربوط به رفتار و سیاست گذاری های اجتماعی می باشد که دولت بنا می نهد و در این حیطه,مقصر اصلی دولتها هستند.
عامل دوم (بی آیندگی) معلول اصلی رفتارهای دولت می باشد که در اینجا,اگر نگوییم عامل صد درصدی؛با اندکی تساهل می توان سهمی بالای 95 درصد را برای دولت در نظر گرفت زیرا آن درصد باقیمانده ,بر می گردد به ذهنیت انسانها ,که دولت تاثیر مستقیم در آن ندارد و مرتبط با جامعه پذیری افراد می باشد. ترکیب دوعامل اصلی فوق ,با عوامل اقتصادی و فرهنگی و معیشتی ,موجب شده که خانواده ها تمایل به فرزند زیادی(نهایتا دو فرزند)نداشته باشند که به مراتب,تاثیر بیشتری بروی نرخ رشد جمعیت دارد.لذا برای رفع مشکلات جمعیتی ,با دو عامل اصلی و بعید و یک عامل,فرعی و رقیب مواجه هستیم که ترکیبی عمل می کنند که با توضیحات ارائه شد ,نقش دولت در آنها بسزاست .بنابراین دولت برای جلوگیری از کاهش نرخ رشد جمعیت ,باید از شعار پرهیز کرده و به دنبال رفع عوامل فوق باشد وگرنه در دهه های پیش رو ,نرخ رشدجمعیت به منفی می گراید -تجربه زیسته کشورهای غربی این ادعا را اثبات می کند-.
نظرسنجی
فعلا نظرسنجی در جریان نیست
لینک کوتاه : https://boyernews.com/?p=149016
به اشتراک بگذارید:
نظرات کاربران :

دیدگاه شما