سفر رونی کلمن آخرین پرده از سفر غربیها به ایران است که به نحو روزافزونی باعث نگرانی روزنامههای اصولگرا شده است. روزنامههای اصلاحطلب امروز سراغ پروندههای قضایی مرتضوی و زنجانی و احمدینژاد رفتهاند. موضوع مشترک روزنامههای مختلف شیوع نوعی نگرانی از تحولات منطقه در سالهای پیش روی است.
در ادامه میتوانید مهمترین مطالب روزنامههای شنبه پنجم اردیبهشت را مطالعه کنید.
در روزنامه جمهوری اسلامی، پرداختن به مسائل منطقه باز هم در اولویت قرار دارد. این روزنامه درخواست دیدبان حقوق بشر برای بررسی حملات سعودی به یمن را به عنوان تیتر اول خود انتخاب کرده و در بخشی از سرمقاله خود با عنوان « تحولّی بزرگ در راه است» نوشته: محاسبات آمریکا، صهیونیستها و بلوک غرب و ارتجاع عرب در مورد شرایط منطقه، با وضعیت موجود بسیار متفاوت و دور از واقعیت است. رژیم کودتائی ژنرال عبدالفتاح السیسی در مصر قطعاً دوام نخواهد آورد، یمن در آستانه آزادی کامل از یوغ دیکتاتوری داخلی و مداخلات خارجی است، آل سعود درحال نزدیک شدن به پایان خط است، تکفیریها در سراشیبی سقوط قرار گرفتهاند و آل خلیفه و سایر آلهای جنوب خلیج فارس هم که تابعی از متغیر آل سعود هستند در انتظار سرنوشت مشابه بسر میبرند. جمع بندی این وضعیت، چیزی غیر از برچیده شدن موانعی که بر سر راه بیداری اسلامی قرار داده شده و گسترش قیام ملتهای منطقه برای دست گرفتن سرنوشت خود نخواهد بود، واقعهای که در معادلات قدرت جهانی و نقشه راه دولتهای اروپائی و آمریکا تغییرات عمدهای پدید خواهد آورد. تحول بزرگی که معتقدیم در راه است، از همینجا شروع خواهد شد.
جوان که تیتر اول خود را به کند شدن مذاکرات هستهای با ورود به مساله برداشته شدن تحریمها و تصویر صفحه اول خود را به مانور بسیجیان اختصاص داده، مطلبی نیز در باره روابط با انگلیس دارد. در روزهای اخیر روزنامه وطن امروز، ادعاهایی را در باره نقش برخی کارتلهای اقتصادی در اقتصاد ایران بعد از توافق احتمالی هستهای مطرح کرده بود. جوان در مطلبی با عنوان « شنود اشباح انگليسي در تهران» پس از مرور حضور انگلیسیها در اقتصاد ایران، نوشته: شايد اين سؤال براي يك ناظر ايراني نيز به وجود بيايد كه چه شده كه انگليسيها با وجود اينكه خصمانهترين رفتار را در مقابل برنامه هستهاي ايران داشتهاند، اما هم اكنون در فتح بازارهاي ايران از همه پيشتازترند.
سرمقاله روزنامه جوان با عنوان «شرط بازگشت آرامش به جهان اسلام» به قلم عبدالله گنجی مدیر مسئول این روزنامه با این نتیجهگیری به پایان رسیده که: سوابق تاريخي نشان ميدهد كه غرب در هيچ شرايطي به آرامش جهان اسلام نميانديشد. غرب ميداند كه فشار با اهرم دمكراسي بهتر از خود دمكراسي شيرهاي نفت عربستان را باز ميكند و آنان منفعت خود را مقدم بر دمكراسي ميدانند، چرا كه اگر به جاي يك خانواده، ملت عربستان بر منابع خود حاكم شوند امكان فروش 10 ميليون بشكه نفت در روز كه هزينه تروريسم در سراسر جهان اسلام را تأمين كند، وجود نخواهد داشت. بنابراين بايد از درون جهان اسلام فكري بشود. روشنفكران جهان اسلام و آناني كه در تراز «اقبال لاهوري»، «سيدجمال اسدآبادي»، «عبده»، «مودودي»، «جناح» و «شيخشلتوت» ميانديشند بايد ميدانداري كنند و سه عامل «ايدئولوژي تكفير»، «مدارس وهابيت» و «پول» را از دستان آل سعود بستانند. بايد ورود به مدارسي كه قصاب تربيت ميكند به عنوان يك عمل ضد ارزش و تنفر آميز جلوه نمايد. بايد پول نفت و حج از دست وارثان ابن عبدالوهاب خارج شود. آنچه نگرانكنندهتر است و در شروع جنگ يمن خود نمايي كرد اينكه آل سعود با خرج ميلياردها دلار در پاكستان و مصر و سودان تلاش ميكند اين ايدئولوژي انسانكش را جهاني و كشورهاي بزرگ اسلامي را مديون خود كند، بنابراين تا اين پول و آن مدارس و ايدئولوژي وجود دارد، جهان اسلام آرامش نخواهد داشت. جنگ فيزيكي نمادهاي ظاهري را حذف يا ايجاد ميكند اما ريشهها را قطع نمينمايد. حل اين مسئله نياز به قيام عمومي بزرگان اهل سنت در سراسر جهان اسلام دارد. جنگ با «نمادها» بايد به جنگ فكري با «ريشهها» و «زمينهها» تبديل شود.
وطن امروز که با پرداختن به سخنان وزیر انرژی آمریکا و نیز درخواستهای چند روز پیش یک سناتور آمریکایی در باره توافق نهایی هستهای با ایران، بخش زیادی از مطالب خود را به مخالفت با مذاکرات هستهای اختصاص داده، در رویکردی شبیه به روزنامههای جوان و کیهان به افزایش رفت و آمد غربیها به ایران اعتراض کرده است. این روزنامه در شروع مطلبی با عنوان «پروژه پل» و در پاسخ به این سوال که « پشتپرده رفتوآمدهای پیدرپی آمریکاییها و عوامل سرویسهای اطلاعاتی به ایران چیست؟» نوشته: هر چند آمریکاییها در طول یک سال گذشته سعی کردهاند اینگونه القا کنند که دیپلماسی، یگانه مسیر پیش روی آنها با ایران است ولی طرح تازه و بسیار پیچیدهای را برای یک فرآیند استحاله از درون و براندازی نرم کلید زدهاند که برخی بازیگران مهم داخلی هم در آن دخیلند. مجریان طرح مذکور تمرکز خود را بر سوءاستفاده از نهادهای دولتی و سازمانهای ظاهرا مردمنهاد معطوف کردهاند و یک شیوه بسیار خلاقانه را برای نفوذ، هدایت و ایجاد تنش در داخل کشور دنبال میکنند. طی سالهای اخیر از سوی دولت آمریکا شبکهای جهانی متشکل از نخبگان موسوم به YGL ه (Young global leaders) به معنای رهبران جوان جهانی، زیر نظر مجمع جهانی اقتصاد شکل گرفته که بهدنبال شبکهسازی بینالمللی با اهداف مورد نظر دولت آمریکاست. تعدادی از اعضای این شبکه توسط مجمع جهانی اقتصادی داووس بهعنوان رهبران جوان جهان برگزیده میشوند.
کیهان، تیتر اصلی خود را به حمله عربستان به یمن اختصاص داده و در شروع گزارشی با عنوان «خلبانان اجارهای برای هر بمب ۷۵۰۰ دلار میگرفتند» نوشته: «طلال بن عبد العزیز» در مصاحبه با شبکه آلمانی فاکس اعلام کرد:«خلبانانهای جیرهخوار ائتلاف ضد یمنی، در قبال هر بمبی که به یمن شلیک میکردند 7500 دلار از عربستان درخواست میکردند.»
کیهان همچنین با انتشار تصاویر رونی کلمن در سه موقعیت متفاوت در گزارشی با عنوان «کاسبهای خارجی و دلالهای داخلی» به اعتراض به سفر این آمریکایی به ایران پرداخته است. کیهان سرمقاله خود با عنوان « دورخیز قبیله ثروت» را به دیدار انتخاباتی معاون رئیسجمهور با حزب کارگزاران اختصاص داده و پس از مروری بر شدت دولت ساخته بودن این حزب و مشکلات اقتصادی فعلی کشور نوشته: اکنون باید پرسید با وجود این مستندات غیرقابل انکار، ماموریت دولتمردان، شرکت در میتینگهای اقتصادی و حضور در جمع اعضای قبیله ثروت است یا تدبیر و طراحی برای رفع این مشکلات و بهبود اوضاع معیشتی مردم؟
اقتصاد با سخنان طیبنیا در سفر به کرمانشاه و نیز سرمقالهای با عنوان « امنيت انرژي کشور را دريابيم» در کانون توجه روزنامه رسالت است. در پایان این مطلب آمده: متاسفانه به سمتي مي رويم که تمام منابع انرژي را در داخل مصرف کنيم و تاثير ژئواکونوميک خود را از دست بدهيم. به عبارتي هم اکنون امنيت انرژي کشور در معرض تهديد است.به نظر نگارنده ضرورت دارد تا امنيت انرژي کشور بر اساس توانايي مطمئن شدن از تامين نيازهاي آينده انرژي در بخش استفاده از منابع داخلي در چارچوب ضوابط اقتصادي، کنترل مجدد بر “منابع استراتژيک” و ذخاير مشترک و به دست آوردن تفوق بر خطوط لوله و مجاري بازاري عمده – به خاطر اينکه منابع هيدوروکربني خود را به بازارهاي جهاني عرضه دارد استوار باشد- تعريف،طراحي و به مرحله اجرا برسد. در اين مسيربايستي به سرعت مديريت مصرف داخلي در حوزه حامل هاي انرژي کنترل و کاهش يابد. همچنين جايگزيني تدريجي برق به جاي مصرف مستقيم گاز اهميت بسياري دارد.همچنين بايد در فرآيند امنيت انرژي جهاني به صورت جدي وارد شد و وابستگي هاي متقابل را تعريف و عملياتي نمود.با تامين امنيت داخلي، مي توان در عرصه تعاملات بين المللي انرژي نيز با ابتکار عمل وارد شد. از سه جزء اين فرآيند، ايران مي تواند به عنوان توليدکننده و انتقال دهنده نقش ايفا نمايد. استفاده از ابزارهاي مختلف در توليد و بويژه در شرايط کنوني، انتقال انرژي ميتواند جايگاه جمهوري اسلامي را در امنيت انرژي جهاني ارتقا داده و ديپلماسي انرژي را به عنوان ابزار کاربردي و موثر در اختيار ديپلماسي کشور قرار دهد.
حادثه طبس و مشکلات بیمارستانهای استان خراسان از جمله موضوعات مورد توجه روزنامه خراسان هستند. این روزنامه که روز پنجشنبه نشان داده بود سرسختانه با طرح فعلی استانی شدن انتخابات مخالف است، تیتر اول خود را به «احتمال رد استانی شدن انتخابات» از سوی شورای نگهبان اختصاص داده است. فضای کلی سرمقاله خراسان با سرمقاله روزنامههای جوان و جمهوری اسلامی شبیه است. امیرحسین یزدانپناه در پایان سرمقاله خراسان با عنوان « يمن؛ پايان نبرد يا آغاز تحولات جديد؟» نوشته: پيش بيني ها نشان مي دهد که طي 10 سال آينده، منطقه آبستن حوادث مهمي است که هر عامل موثر بر آن مي تواند مسير اين تحولات را در 2 مسير خواست حاکمان مرتجع و آمريکا و اسرائيل يا مسير شکل گيري حکومت هاي اسلامي واقعي هدايت کند. هرچند براي اوج گرفتن موج دوم بيداري اسلامي هنوز زمان لازم است اما تحولات منطقه، به خصوص پس از جنگ 50 روزه غزه و حالا يمن نشان مي دهد که شرايط امروز، نه پاياني بر تحولات يمن که خود اين اتفاقات آغاز گر تحولات مهم و ارزشمند ديگري خواهد بود و بايد منتظر ظهور اين موج، اين بار در شبه جزيره عربستان باشيم. و اين ثمره مبارزه و خون هاي مردم مظلوم و مقاومي است که باوردارند «و نريد ان نمن على الذين استضعفوا فى الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثين»
قانون که تیتر اصلی خود را به مواضع متفاوت مقامات روس در باره تحویل سامانههای دفاع هوایی به ایران اختصاص داده، مطالب مفصلی را به سالگرد کشتار ارامنه در دولت عثمانی اختصاص داده است.
در حالی که راهپیمایی ارامنه ایران در 23 و یا 24 آوریل در همه سالهای گذشته برگزار میشده است، صادق زیباکلام در شروع یادداشتی با عنوان «جنايات بزرگ را يادآوري كنيم» در این روزنامه نوشته: در خصوص مسئله كشتار ارامنه يا ژنوسايد ارامنه، آنچه مسلم است اين كشتار در سالهاي پاياني امپراتوري عثماني صورت گرفته است. اما اينكه چه اتفاقي افتاده است كه جمهوري اسلامي ايران برخلاف سالهاي گذشته در سالروز اين جنايت به ارامنه ايراني اجازه راهپيمايي اعتراض آميز دادن جاي سوال و تعجب دارد. اين اجازه از سر حمايت از ارامنه يا ملاحظات بشردوستانه نيست بلكه به اين خاطر شاهد راهپيمايي ارامنه ايراني در تهران بوديم كه بين تهران و آنكارا بغض و كينهاي وجود دارد.
زیباکلام با مرور کشتار ارامنه و موارد مشابه در پایان یادداشت خود نتیجه گرفته: اتفاقات مشابه كشتار ارامنه در تاريخ رخ داده است. از جمله كشتار ژاپنيها در جريان جنگ جهاني دوم است. ژاپنيها در جنگ جهاني دوم در چين و در قسمتهايي از كره دست به كشتارهاي گسترده ميزنند. سالها بعد دولت ژاپن اين بخش از تاريخ را از كتب درسي مدارس حذف ميكند اما چند معلم به طور خود جوش شروع به تدريس اين بخش از تاريخ كشورشان ميكنند تا كودكان در آينده دست به چنين جنايتهايي نزنند. آموزش و پرورش ژاپن به همين دليل معلمان را اخراج ميكند اما در نهايت دادگاه عالي اين كشور حق را به معلمان ميدهد و از آن پس تدريس اين بخش از تاريخ ژاپن تنها به دليل نگاه آموزشي و پرورشي در دستور كار آموزش و پرورش قرار ميگيرد. اتفاق مشابه هلوكاست است كه بسياري در ايران و جهان تلاش دارند نسل كشي يهوديان را در جريان جنگ جهاني دوم از تاريخ حذف كنند. اما اروپاييها انكار هلوكاست را تخلف قانوني محسوب ميكنند تا نگاه ضد يهودي و نژادپرستانه در جهان رخنه نكند. بنابراين اهميت زنده نگهداشتن كشتار ارامنه در 100 پيش در در نكته تريبتي و اخلاقي است. اگر ما بدانيم پدرمان ما چه جنايتهايي انجام دادهاند ديگر دست به تكرار آن نخواهيم زد.
روزنامه اطلاعات که «آغاز نگارش متن توافق ايران و1+5 با محوريت لغو تحريم ها» را به عنوان تیتر اول خود انتخاب کرده، سخنان وزیر اقتصاد در باره گستردگی فرار مالیاتی را برجسته کرده است. اطلاعات که در یادداشتی با عنوان «از بنغازي تا بروکسل» به قلم علي اكبر عبدالرشيدي به عواقب دخالت کشورهای اروپایی در مسائل کشورهای شمال آفریق پرداخته، در یادداشت دیگری با عنوان « ناسزاي منزلت» به قلم علیرضا خانی، واکنشها به تصادف مشهور چند روز پیش تهران را مورد توجه قرار داده و از جمله نوشته: وزير اقتصاد همين ديروز گفت كه اگر فرار مالياتي نبود، درآمد مالياتي دولت 4 برابر ميشد. اين حرف بزرگي است. يعني سه چهارم ثروتهاي بزرگ، ماليات نميدهند. پيداست كه اگر ميدادند چنين شكاف طبقاتي ـ تا اين حد وسيع و هراسآورـ به وجود نميآمد. چرا ماليات نميدهند؟ پيداست كه اگر فعاليت اقتصادي روشن و قانونمند داشتند كه نميتوانستند ماليات ندهند، يا زيرزمينياند يا زيرميزي يا پنهاني يا غيرقانوني … و اين ثروتهاي برهم انباشته و ناسزاوار است كه به منزلتي مهوع ميانجامد كه چون ناسزايي در چشم و ذهن اكثريت مردم مينشيند … اينجاست كه مفهوم آن جمله شگرف و شگفت و آسماني اميرمؤمنان نمايان ميشود: «هيچ كاخي سر بر نمي فرازد، مگر آنكه كوخي در كنارش باشد.»