جمعه 28 فروردین 1394 - 19:10

چرا ایرانیها کتاب نمی خوانند؟

کاوه بهلولی قشقایی

کاوه بهلولی قشقایی – امروزه سرانه مطالعه,یکی از شاخصهای ارزیابی فرهنگی کشورها و ملتها شده است و تبعا در ارزیابی های جهانی, کشور ما رتبه قابل قبولی را کسب نمیکند. برای سنجش میزان کتابخوانی در یک کشور,راهکارهای متفاوتی و روشهای گوناگونی وجود دارد با اینهمه ,دقیق ترین روشهای آماری هم نمیتوانند در این حوزه ,امار دقیقی را ارائه کنند.در یک روش ,خواندن هر نوع کتابی,اعم از درسی(موظفی) و غیر درسی را لحاظ میکنند در روشی دیگر,فقط کتابهای غیر درسی را مد نظر قرار میدهند و در یک روش دیگر,خواندن روزنامه و مجلات نیزدر آمارگیری لحاظ می شود و واخیرا, متون الکترونیکی نیز به آن مولفه ها افزوده شده اند.
یکی ازآخرین آمارهای اعلام شده در ایران ,حاکی از این است که برخی از سرانه 2 دقیقه در شبانه روز اطلاع می‌دهند و برخی 7 دقیقه در شبانه روز.البته اینها ارقامی است که از سوی مسئولان فرهنگی وزارت ارشاد بارها تکذیب شده است. ولی در سال 87 رئیس کتابخانه ملی ایران عنوان کرده که سرانه کتابخوانی در کشور برای هر نفر, تنها دو دقیقه در شبانه روز است. این سرانه با افزودن کتب درسی برای برخی از افراد در شبانه روز حدود شش دقیقه است. . وحشتناکی این رقم، وقتی بهتر مشخص می‌شود که بدانیم سرانه مطالعه آمریکایی‌ها 20 دقیقه، انگلیسی‌ها 55 دقیقه و ژاپنی‌ها 90 دقیقه است.این روند به مرور به بی رونقی صنعت چاپ و نشر نیز در کشور ما نیز دامن زده و تیراز کتابها را از حدود 3000 به 500 رسانده است!
دوستی میگفت حداقل سود شبکه های اجتماعی (نظیر واتساپ و وایبر و..)در این است که میزان مطالعه مردم ایران را افزایش داده است.اگرچه کارشناسان معتقدند گسترش و اوجگیری رسانه های جدید,همواره با بیم افول رسانه های قدیمیتر همراه می شود اما باید گفت که کتاب و متون ارسالی الکترونیکی ,گرچه مشابهت هایی دارند لیکن در علم رسانه ,از دو دنیای متفاوتند .کتاب سلسله منظمی از افکار فردی است که زوایای یک مبحث را روشن کرده و با نگاهی عمیق,تمامی ابعاد و سطوح یک قضیه را شکافته و ارائه می دهد و اثری بلند مدت و مانا دارد لیکن کوتاه گویه ها(متون الکترونیکی بجز کتاب الکترونیکی),نگاهی سطحی و زود گذر و بدون بررسی دقیق را به خواننده ارائه می دهند که اثری کوتاه مدت و زودگذر دارد.لذا نمیتوان کتاب خوانی را با هیچ موردی دیگر جایگزین کرد.مقاله خوانی,پرسه های اینترنتی,مجله خوانی ,پیامک های واتساپی و غیره,اگر چه می توانند بر فهم و اگاهی فردی بیفزایند لیکن, ساعتها مطالعه متون اینچنینی در روز ,نمی تواند جایگزین مطالعه یک یا دو کتاب, در ماه شود و اساسا با پیش فرضی که ارائه شد قابل مقایسه نیستند.لذا فهم عمیق مطالب,جز از طریق کتابخوانی میسر نمی شود .کتابنخوانی و پرداختن به سایر متون ,ممکن است فهم ما را به اندازه اقیانوسی افزایش دهد لیکن عمق این اقیانوس ,پنج سانتیمتر بیشتر نخواهد شد! اما درکی که از طریق کتابخوانی ایجاد می شود ,به مثابه برکه ای از آب, با عمق هزاران متر می باشد.
حال چرا کتابخوانی در ایران رو به افول می رود؟
1.عدم وجود انگیزه؛یعنی اینکه افراد به این نتیجه برسند که تفاوتی بین آنها در فرایند استخدام یا ارتقا شغلی و یا اجتماعی و حتی عواید اقتصادی,به نسبت فردی که کتاب نخوان است وجود دارد! طبیعی است در شرایطی که مصداق”هر که او آگاه تر رخ زرد تر”باشد کسی کتاب نخواهد خواند!
2.عدم وجود نیاز؛آدمها وقتی می بینند با اطلاعلت موجودشان می توانند زندگی کنند خیلی علاقه به کسب اطلاعلت جدید نشان نمی دهند مثلا در جامعه ای که متخصص تجارت و غیر متخصص در این رشته,یکسان و یک اندازه و مثل هم موفق می شوند خیلی ضرورتی ندارد که انسان دانش تجارت را کسب کند چون اساسا تجارت اینگونه,به عناصری نیاز دارد که در کتابها یافت نمی شود!و تجار به تجربه می اموزند! یا اینکه وقتی فردی می بیند که در رابطه با توافق بین المللی و روابط بین الملل,همه ادمهای متخصص و غیر متخصص می توانند اظهار نظر کنند و هر دو اظهار نظر,یک وزن دارد چه نیازی به مطالعه مسائل سیاست خارجی احساس می شود !
3.در مورد قیمت کتاب و عدم چاپ کتاب مناسب و همچنین نبود نظام توزیع مناسب نیز سخنها بسیار رفته که بازگویی آنها,تکرار مکررات است. ولی مهمتر از عوامل آخر,ریشه یابی موارد 1 و 2 می باشد.

نظرسنجی
فعلا نظرسنجی در جریان نیست
لینک کوتاه : https://boyernews.com/?p=147217
به اشتراک بگذارید:
نظرات کاربران :

دیدگاه شما