یکشنبه 3 اسفند 1393 - 12:17

باهنر گزینه پایداری برای ریاست مجلس دهم است؟!/ درگذشت مسافر پرواز ٥٧ + تصاویر

محمدرضا باهنر نایب‌رئیس مجلس نماینده تهران به خاطر نقشی که این روزها در جناح اصولگرا بازی می‌کند در کانون توجه رسانه‌های اصلاح‌طلب قرار گرفته است. درگذشت مرحوم صادق طباطبایی، مذاکرات هسته‌ای با حضور افراد جدید و سخنان وزیر کشور در باره نقش پول‌های کثیف در رقابت‌های انتخاباتی دیگر مسائل مهم روزنامه‌های یکشنبه هستند.

باهنر گزینه پایداری برای ریاست مجلس دهم است؟!

بعد از این که آینده سیاسی محمدرضا باهنر روز گذشته در کانون توجه روزنامه شرق و هفته‌نامه صدا قرار گرفت، امرو هم روزنامه ابتکار در مطلبی با عنوان «چرخش بزرگ» به این موضوع پرداخته است. ابتکار نوشته: «بنده اصولاً از خیلی وقت قبل اعتقاد نداشتم که حرف مرد یکی است و واقعاً این موضوع را باور نداشتم، همیشه می‌گفتم مرد همانی که آن لحظه می‌فهمد را بیان می‌کند. اگر قرار باشد یک سیاستمدار عصا قورت داده باشد، نمی‌تواند کار سیاسی انجام دهد. برای کار سیاسی باید فرد راحت باشد و اعصاب آرامی داشته باشد، باهنر 1370 با باهنر 1380 فرق می‌کند.»

اینها بخشی از سخنان باهنر در مورد شخصیت سیاسی‌اش طی سی و شش سال گذشته است. باهنر این روزها به خوبی نشان داده است که حرف مرد یکی نیست و یک سیاستمدار به راحتی می‌تواند زمین بازی خود را تغییر دهد. مرد پشت صحنه مجلس شورای اسلامی این راهبرد سیاسی خود را طی سال‌های گذشته نیز به خوبی نشان داده است. او زمانی طرفدار پروپاقرص ناطق نوری بود و دگر روز دوست نازنین محمود احمدی نژاد!

باهنر سال 93نیز بوی تغییر می‌دهد. تغییری که تعجب بسیاری از ناظران سیاسی را برانگیخته است. باهنر بعد از سال 88 در طیف اصول گرایان نزدیک به علی لاریجانی تعریف می‌شد. اصول گرایانی که اعتدال را در دستور کار خود قرار داده بودند. حالا این نماد اصول گرایان معتدل، دست به دست تندروترین راست گرایان ایران گذاشته است تا ادبیات تازه‌ای را وارد جریان راست ایران کند.

«مرد لابی‌های مجلس» زمانی که سید رضا تقوی به دنبال ایجاد یک راهبرد وحدت میان اصول گرایان سنتی و آیت‌الله مصباح بود، ساز ناوک خود را با عضو جامعه روحانیت کوک کرد و گفت:« قطعا آیت‌الله مصباح نمی‌تواند محور وحدت اصولگرایان باشد. محور این وحدت جامعتین است» حالا همین محمدرضا باهنر که دست رد به وحدت با پایداری‌های زده بود در چرخشی ناگهانی اعلام کرد که:« اصولگرایان هیچ وقت نمی‌توانند با اصلاح طلبان ولو معتدلین آنها ائتلاف کنند بلکه فقط باید با خودشان وحدت داشته باشند.»

باهنر، از عدم ائتلاف با اصلاح طلبان سخن می‌گوید، مسئله‌ای که شاید او پیش از این به آن اعتقاد نداشت اما امروز فضای اصول گرایی بوجود آمده باعث شده است تا محمدرضا باهنر نیز تصمیم بگیرد مهره‌های خود را به گونه ای بچیند که در کنار مهره‌های آیت‌الله مصباح و جبهه پایداری قرار بگیرد.

جبهه پایداری و رهبری معنوی آن، هیچگاه ائتلاف با اصلاح طلبان را بر نمی‌تابند و حتی به آن فکر نمی‌کنند حتی در برخی مواقع آنان اصلاح طلبان را خائن به نظام و انقلاب می‌دانند در کنار آنان اما برخی از جریان‌های اصول گرایی اعتقاد دارند که می‌شود با اصلاح طلبان نیز ائتلاف کرد. باهنر حالا بعد از گذشت یک سال و نیم از میان این دو دیدگاه سخنان اعضای جبهه پایداری را تکرار می‌کند و می‌گوید با اصلاح طلبان ائتلاف نکنیم.

در این میان سوالی ایجاد می‌شود که آیا توافقی میان باهنر و جبهه پایداری شکل گرفته است؟ آیا اعضای جبهه پایداری وعده بزرگی به باهنر داده‌اند که او دچار چرخشی اساسی شده است و سخن عدم از وحدت را در دیدار با عضو ارشد جبهه پایداری یعنی آقا تهرانی بیان می‌کند؟

به نظر می‌رسد باهنر نیز مانند حداد عادل به این نتیجه رسیده است که باید مجلس آینده یک مجلس اصول گرا باشد و البته فرقی نمی‌کند این اصول گرایی، اصول گرایی باهنری باشد یا اصول گرایی کوچک زاده‌ای بلکه فقط رسیدن به کرسی‌های سبز پارلمان مهم است. اما راضی کردن باهنر برای این چرخش کار سختی است و او به همین راحتی تغییر تاکتیک و استراتژی نمی‌دهد. این تغییر بزرگ باید برای باهنر صرف بی شماری داشته باشد و آنهم می‌تواند ریاست باهنر بر مجلس اصول‌گرای دهم باشد. اصول گرایان نزدیک به مصباح یزدی و یا حداد عادل و دوستانش در صورت کسب اکثریت مجلس قطعا دیگر به لاریجانی برای ریاست مجلس اعتماد نخواهند کرد. به خاطر همین به دنبال رسیدن به گزینه‌ای مطلوب برای این کار هستند. آنها می‌دانند که جذب باهنر و آمدن او به اردوگاهشان یک گل بزرگ به لاریجانی و طیف نزدیک به اوست که می‌تواند شوک بزرگ به این جریان اصول گرایی باشد. به خاطر همین پایداری‌ها حاضر شدند در ازای این گل بزرگ در صورت پیروزی، ریاست مجلس را تقدیم محمدرضا باهنر کنند. قطعا تجربه بالای باهنر مقبولیت بیشتری نزد نمایندگان و جریان‌های سیاسی در مقابل سعید جلیلی دارد و باعث شده است تا جبهه پایداری و برخی جریان‌های اصول گرایی به این نتیجه برسند که باهنر گزینه مناسبی برای ریاست مجلس است.

باهنر به عنوان دبیرکل جبهه پیروان و به واسطه داشتن قدرت لابی‌گری می‌تواند، بسیاری از جریان‌های اصول گرایی را وارد این بازی تازه سیاسی خود کند. یا به بیانی بهتر باهنر با این حرکت می‌تواند لاریجانی را دور بزند و به صندلی سبز ریاست مجلس برسد.

این اتفاق باعث می‌شود که لاریجانی نیز به اردوگاه حسن روحانی برای انتخابات مجلس دهم نزدیک تر شود تا شاید ایرانیان شاهد رقابت نفس گیر این دو دوست دیروز و رقیب امروز باشند. قطعا همانگونه که خود باهنر گفته است می‌تواند باهنر 94 با باهنر 90 و 91 متفـــاوت باشــد. تفاوتی که می‌توان به آن لقب متفاوت ترین باهنر تمام سال‌ها را داد. باید دید آیا این استراتژی عملیاتی می‌شود یا بازهم باهنر با یک حرکت سیاسی در روش سیاسی خود تغییر ایجاد می‌کند.

پول‌های کثیف در سیاست؛ هیجان روزنامه‌های اصلاح‌طلب و سکوت بیشتر اصولگرایان

سخنان رحمانی فضلی درباره ورود پول‌های کثیف به عرصه سیاست و انتخابات با استقبال هیجان‌زده روزنامه‌های اصلاح‌طلب همراه شده است. در میان روزنامه‌های اصولگرا، جوان تیتر اول خود را به این موضوع اختصاص داده و دیگران اهمیت چندانی به آن نداده‌اند.

استقبال روزنامه‌های اصلاح‌طلب را تا حد زیادی می‌توان ناشی از مرتبط کردن سخنان وزیر کشور با ادعاهای محمدرضا رحیمی دانست.

وزير كشور از چرخه پول هاي قاچاق در قدرت و سياست ابراز نگراني كرد اگر ورود پول هاي كثيف قاچاق در حوزه سياست را كنترل نكنيم مشكلات جبران ناپذيري دارد. اعتماد در شروع مطلبی با عنوان « هشدار وزير عليه ورود پول سياه در سياست» نوشته: از «باغ»هزينه هاي انتخاباتي «بري» تازه رسيد. بعد از «پول هاي ناپاك» رحيمي اين بار نوبت «پول هاي كثيف» قاچاقچيان كالاو مواد مخدر است كه خبرساز شوند. ديروز وزير كشور در همايش تخصصي روساي پليس مبارزه با موادمخدر فقط يك «سر نخ» از اين موضوع در سخنانش به دست داد: سرنخي كه البته بعد از آن نه تنها توسط فرمانده نيروي انتظامي تكذيب نشد بلكه تلويحا هم تزريق اين «پول هاي كثيف» به پروسه انتخابات مورد تاييد سردار احمدي مقدم قرار گرفت. داستان ابهام در عقبه مالي ستادهاي انتخاباتي هر چند داستاني قديمي است اما تا همين چند وقت پيش اظهارنظر شفافي درباره آن نمي شد. حالادر فاصله زمان كوتاهي اول بحث كمك هاي مالي محمدرضا رحيمي به برخي نامزدهاي انتخابات مجلس هشتم مطرح شده و حالاپس از آن وزير كشور از تزريق درآمدهاي حاصل از قاچاق كالاو مواد مخدر به حوزه سياست و رقابت هاي انتخاباتي خبر داده است: خبري كه هر چند اشاره خاصي به موارد مشخص ندارد اما بي شك آغاز موج جديدي از اظهارنظرهاي مربوط به پشتوانه هاي اقتصادي ستادهاي انتخاباتي خواهد بود: ستادهايي كه البته تنها مقصد اين «پول هاي كثيف» نيستند اما اين روزها به نمادي براي محل مصرف آن تبديل شده اند: جاهايي كه با دادن پول مي توان قدرت خريد.

شرق نیز در شروع گزارش خود در این باره با عنوان «تزریق پول‌ کثیف به انتخابات» نوشته: وزیر کشور روز ‌گذشته از ورود پول‌های کثیف به عرصه سیاست گلایه کرد. مدتی است بحث پرداخت‌های پول‌هایی با منشا نامشروع در انتخابات مطرح است. محمد‌رضا رحیمی، معاون‌اول محمود احمدی‌نژاد به‌تازگی در نامه‌ای عنوان کرده بود که در انتخابات مجلس هشتم به ١٧٠نامزد انتخابات پول نقد پرداخت شده و رییس ‌دولت وقت در جریان امور بوده است.

همین خط خبری در روزنامه ابتکار نیز تکرار شده است. فضل‌الله یاری در شروع سرمقاله این روزنامه با عنوان « این که دیگر سخن یک مجرم نیست!» نوشته: اگرچه نامه محمدرضا رحیمی و افشاگری وی مبنی بر پرداخت پول به تعداد بالایی از نامزدهای انتخابات مجلس هشتم، از سوی اصولگرایان با توجهی عامدانه و گاه توجیهات عجیب وغریب روبه رو شده است به گونه ای که یکی از نمایندگان اصولگرا آن را سخنان یک «مجرم» دانست که لابد نیازی به پیگیری ندارد، اما سخنان هشدارآمیز وزیر کشور، مبنی بر ورود پول های حاصل از قاچاق به چرخه انتخابات کشور را دیگر نمی‌توان به راحتی از کنارش گذشت ویا جوسازی اصلاح طلبان برای تضعیف اصولگرایان دانست. بلکه بیان کننده دغدغه های مسئولی است که تا یک سال دیگر باید دو انتخابات مهم کشور را در سلامت کامل برگزار کند.

این سخن هشداری است برای هر انسانی که برای اصلاح امور جامعه و پیشبرد اهداف کشور، دل به نماد بارز دمکراسی( یعنی انتخابات) بسته است.چرا که مردمسالاری بر هیچ پایه لرزانی، استوار نخواهد ماند. از همین رو می‌توان گفت که تنها برآمدگان از یک انتخابات سالم و بی شبهه، در جایگاه انتخابی خود به بهترین شکل ممکن انجام وظیفه می‌کنند.

رئیس جمهور ونمایندگان برآمده از یک انتخابات منزه می‌توانند بی هراس از هرحسابرسی و هر اتهام زنی، وظایف خود را به انجام برسانند و بی هیچ لکنتی به دنبال بیان خواسته ای مردمی باشند که به شعارهای آنان دل بسته اند و به هوای عملی کردن آنها پای صندوق های رای آمده اند.

از سوی دیگر، این برگزیدگان اگر به روند انتخاب خود مطمئن باشند و در آن شائبه کمک قاچاق چیان و ودلالان نبینند، بر این باور استوار می‌شوند که نماینده واقعی مردمی هستند که در پیگیری خواسته هایشان، آنها را پشت سر خود احساس می‌کنند.

مذاکرات هسته‌ای؛ گمانه‌زنی در باره حضور چهره‌های جدید

شروع دور جدید مذاکرات هسته‌ای در ژنو بیش از هر چیز از زاویه حضور چهره‌های جدید در اتاق مذاکرات مورد توجه قرار گرفته است. وطن امروز در شروع مطلبی با عنوان «مذاکرات فریدون!» نوشته: در آستانه دور جدید مذاکرات هسته‌ای، تیم مذاکره‌کننده دولت حسن روحانی دچار تغییرات قابل‌توجهی شد. در حالی که پس از منتفی شدن روند 2 مرحله‌ای توافق، دور جدید مذاکرات هسته‌ای ایران و 1+5 در سطح معاونان روز گذشته به اتمام رسید؛ تیم ایرانی در سطوح عالی خود دستخوش یکسری تغییرات مهم شد. به گزارش «وطن امروز»، روز گذشته جواد ظریف به‌عنوان رئیس تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران عازم ژنو شد تا پس از منتفی شدن روند 2 مرحله‌ای شدن توافق، اولین دور از مذاکرات هسته‌ای را با جان کری، همتای آمریکایی خود انجام دهد اما در این میان آنچه باعث تعجب شد؛ این بود که این بار جواد ظریف به تنهایی عازم ژنو نشد. در روزهایی که مذاکرات هسته‌ای به لحظات حساس خود نزدیک می‌شود حسن روحانی، برادر و دستیار ارشد خود را نیز در کنار جواد ظریف به ژنو فرستاد تا این بار آمریکایی‌ها در کنار ظریف، هوش و حواس خود را متوجه حسین فریدون نیز کنند! آنگونه که محمدعلی حسینی، مدیرکل دیپلماسی رسانه‌ای وزارت امورخارجه اعلام کرده علت حضور فریدون در ژنو «انجام مشورت‌ها و هماهنگی‌های لازم در طول مذاکرات فعلی» است البته این نخستین باری نیست که نام حسین فریدون درباره مذاکرات هسته‌ای به میان آورده می‌شود. در یک سال اخیر هر زمان که مذاکرات هسته‌ای به نقاط حساس خود رسید، پای برادر حسن روحانی نیز به میان آمد.

جوان نیز حضور چهره‌هاي جديد را شاخص دور جديد مذاكرات هسته‌اي دانسته و در توضیح چرایی این تغییر با طرح دو فرضیه در مطلبی با عنوان «تدبير براي تسريع يا تصميم براي تطويل؟!» نوشته: علي اكبر صالحي، رئيس سازمان انرژي اتمي ايران و ارنست مونيز وزير انرژي امريكا هم به مذاكرات هسته‌اي ميان ‏ايران و امريكا پيوستند تا همه چيز مويد سخنان سيد عباس عراقچي، رئيس هيئت مذاكره كننده هسته‌اي باشد كه در گفت‌وگو با ‏واحد مركزي خبر گفته بود: پس از يك سال مذاكره در همه ابعاد و موضوعات در شرايطي هستيم كه بايد وارد جزئيات ‏شويم.

اگرچه اين سخن تازه‌اي نيست و بارها شنيده شده است كه طرفين در طول مذاكرات چندين دوره‏اي مداوم بر سر جزئيات ‏فني بحث و بررسي مي‏كنند. حضور دو مقام فني نشانگر اين است كه احتمالا مذاكرات در سطح فني گره‌هايي دارد كه ‏مقام‌هاي سياسي تخصص لازم را ندارند. ‏

اما دقت در بيانيه وزارت انرژي امريكا نكات ديگري را درباره حضور صالحي و مونيز مشخص مي‌كند. در اين بيانيه آمده است: مقامات وزارت انرژي همواره ‏به عنوان بخشي از تيم مذاكره‌كننده ايالات متحده در اين گفت ‌وگوهاي ‏كاملاً فني دخيل بوده‌اند و مونيز هم در ژنو به ‏تيم مي‌پيوندد تا اين رايزني‌هاي فني دقيق، ادامه يابد. ‏در همين بيانيه‌ علت حضور وزير امريكا به درخواست ‏جان كري ‏وزير خارجه اعلام شده است. از آن سو عراقچي در ادامه مصاحبه‌اش با واحد مركزي افزود: قصد ما اين است كه در توافق نهايي كليات و جزئيات ‏يكپارچه باشد، به همين دليل مجبور هستيم كه وارد همه جزئيات در همه موضوعات و مراحل شويم. به هر حال فضاي روز نخست مذاكرات از زبان عراقچي مثبت و جدي بوده است اما وي تأكيد كرده كه اين به معني‌ آن ‏نيست كه پيشرفت‌هاي فوق‌ العاده‌اي داشته‌ايم، اما بحث‌ها نزديك و فشرده دنبال مي‌‌شود. ‏

اين فقط يك روي قضيه است، در ايران عده‌اي حضور فريدون، دستيار ويژه روحاني و برادر او در اين دوره از مذاكرات را كه در دوره قبلي هم مطرح و سپس تكذيب شد، گواهي براي رسيدن به «لحظه‌تصميم» مي‌دانند.

شرق در شروع مطلبی با عنوان « مذاکرات هسته‌ای با دور تند» نوشته: مذاکره هسته‌ای در ژنو، وارد دور سخت و سنگینش شده ‌است؛ فنی و سیاسی همراه با هم. حسین فریدون به‌عنوان دستیار ویژه رییس‌جمهوری ایران و علی‌اکبر صالحی، رییس سازمان انرژی اتمی، به‌همراه محمدجواد ظریف راهی شهر سرد و بارانی ژنو شده‌اند تا مذاکرات در وقت باقی‌مانده را به انجام برسانند.

آرمان هم در باره «سفر‌ناگهانی صالحی و فریدون به ژنو» نوشته: دور تازه مذاکرات ژنو در قاموس پرونده هسته‌ای اهمیت و حساسیت دوچندان و ویژه‌ای دارد و بی‌شک نقش تعیین‌کننده‌ای برای تبیین و ترسیم افق و چشم‌انداز پیش رو خواهد داشت. این اهمیت به چند مولفه بازمی‌گردد؛ از یکسو طرفین در وین توافق کرده بودند که تا انتهای ماه مارس به چارچوب یک توافق کلی دست یابند که با توجه به بازه زمانی اندک باقیمانده، مذاکرات فعلی نقش تعیین‌کننده‌ای برای رسیدن به یک چارچوب سیاسی و تفاهم کلی تا پایان مهلت تعیینی دارد. از سوی دیگر سخنان رهبر معظم انقلاب مبنی بر انجام توافق رسمی در یک مرحله و بر سر جزئیات و کلیات، روند کلی مذاکرات را دچار تغییر و تحولی اساسی کرده و طرفین از هم اکنون بر سر جزئیات وارد چانه‌زنی و بحث شده‌اند و با تعیین این راهبرد دیگر فرصتی برای مسامحه باقی نمانده و موارد اختلافی که در جزئیات فراوان نیز هستند باید طی مدت باقیمانده حل و فصل شود و این موضوع بر حجم کار افزوده است. سومین نکته نیز به فشار و تهدید تندروهای کنگره بازمی‌گردد که پیش‌تر اعلام کرده‌اند تا پایان ماه مارس صبر کرده و اگر توافقی میان طرفین جامه عمل نپوشد در مسیر تصویب تحریم‌های تازه گام برخواهند داشت که این نکته هم بر حساسیت مذاکرات در جریان و تاثیر آن بر تحولات نهایی در پرونده هسته‌ای افزوده است.

درگذشت مسافر پرواز ٥٧

در میان مطالب زیادی که روزنامه‌های امروز به یاد صادق طباطبایی منتشر کرده‌اند، مهدی فیروزان در روزنامه شرق نوشته: هنوز آواز می‌آید. هنوز صدای دکترصادق طباطبایی در گوشم می‌پیچد وقتی که داشت ترجمه کتاب «تکنوپولی» را پیش از چاپ برایم می‌خواند. هیجان و اشتیاق و علاقه‌ای که به انتشار مفهوم تکنوپولی داشت، مرا مشتاق کرده ‌بود تا چاپ آن را در انتشارات سروش بپذیرم.

هنوز آواز می‌آید. هنوز صدای او را در پشت تریبون دانشگاه به‌خاطر دارم هنگامی که داشت معجزه خلقت، آخرین یافته‌های بیوشیمی را به گونه‌ای بیان می‌کرد که شیمیدان و غیرشیمیدان درمی‌یافتند. این جمله معروف او را همه به‌خاطر دارند که می‌گفت اعتقاد به معجزه در خلقت علمی‌تر از هر نظریه علمی دیگری است.

هنوز آواز می‌آید. وقتی که موتیف‌های سمفونی٩ بتهون را با پیانو می‌نواخت، هم خود متاثر می‌شد، هم اطرافیان را به وجد می‌آورد. هنوز صدای پیانوی او در گوشم است. هنوز وجد و تاثر در چهره او را می‌بینم که وقتی انقلاب پیروز شده ‌بود برای آینده بهتر ایران در کنار مرحوم حبیبی، قطب‌زاده و خیلی‌ها آرزو می‌کرد. هنوز به‌خاطر دارم چگونه از مظلومیت مهندس بازرگان دفاع و تصویر دیگری از امام‌خمینی(ره) طراحی می‌کرد. کتاب‌های سه‌‌گانه خاطرات او تصویر دیگری از تاریخ ٥٩ساله ایران ترسیم می‌کند. هنوز آواز می‌آید وقتی دکترها به او گفتند که گرفتار سرطان شده ‌است و وقتی که همه ما دوستان و خویشان روحیه خود را باخته ‌بودیم، صدای گرفته اما پرنشاط صادق، روایت صادقانه قدرت روحی او بود که به همه ما روحیه می‌داد. هنوز آواز می‌آید. هنوز شیرینی لبخند او در بازی کودکانه با کودک و عمق نگاه او در تحلیل عمیق‌ترین مسایل اجتماعی و فرهنگی و شیوایی کلام او در تبیین آموزه‌های دینی و ادبیات شاعرانه او در تجزیه‌وتحلیل شعر حافظ و صلابت او در سخنرانی‌های حق‌خواهانه و مبارزه‌طلبانه در گوش و چشم و قلب من جاری است هنوز و هنوز و هنوز. هرکسی از صادق طباطبایی خاطره خوش دارد. او با همه به‌قدر درک‌وفهمشان سخن می‌گفت. دامنه دوستان صادق طباطبایی را می‌توان از انقلابیون صددرصد تا ضدانقلابی‌های صددرصد اندازه گرفت. او به انسان می‌اندیشید و از دایی عزیزش که همیشه سخن می‌گفت. شناخت انسان را از امام‌موسی‌صدر وام گرفته ‌بود و در تفکر سیاسی‌اش به او اقتدا کرده ‌بود و همیشه معتدل و متعادل زیست و امروز در کنار اجداد طیبه‌اش میهمان است. اما هنوز آواز می‌آید و در ذهن همه ما جاری‌است. یادش گرامی و خاطره‌اش درخشان باد.

 

نظرسنجی
فعلا نظرسنجی در جریان نیست
لینک کوتاه : https://boyernews.com/?p=140706
به اشتراک بگذارید:
نظرات کاربران :
  1. رضا گفت:

    باهنر نماینده مادام العمر تهران و کرمانه! آدم قحطیه این همیه هستش؟؟؟

دیدگاه شما