شنبه 4 بهمن 1393 - 11:54

توجه روزنامه‌ها به «بر تخت نشستن پادشاه نفت»

مرگ پادشاه سابق عربستان اگر چه برخی روزنامه‌ها را خوشحال کرده است ولی بررسی‌های دیگر روزنامه‌ها نشان می‌دهد که قرار نیست تغییری در سیاست نفتی عربستان ایجاد شود. مذاکرات هسته‌ای و بودجه سال آینده مطالب مهم دیگر در صفحات روزنامه‌های اول هفته هستند.

«پادشاه نفت» بر «تخت» نشست

روزنامه خراسان پیش‌بینی کرده است که با خانه‌تکاني پادشاه جديد، «عربستان تندرو تر مي‌شود». به نوشته این روزنامه: مرگ ملک عبدا… پادشاه عربستان اين سوال را پيش آورده است که عربستان و دربار آل سعود به کدام سو خواهد رفت؟ ملک سلمان پادشاه جديد عربستان اگر چه در نطق خود تأکيد کرد که «شيوه اي که عربستان از زمان ملک عبدالعزيز بر اساس آن حرکت کرده بود ادامه خواهد يافت» اما ناظران و تحليل گران معتقدند روي کار آمدن شاخه «سديري» از خاندان عبدالعزيز و به ويژه شخص ملک سلمان با توجه به شخصيت بسيار محافظه کار و نزديکي او به شاخه تندرو وهابي در آل سعود روند حرکت دربار سعودي را به سوي تندروي بيشتر سوق خواهد داد اگر چه ملک عبدا… که پس از فهد بن عبدالعزيز روي کار آمد اصلاحاتي را در ساختار حکومت سعودي انجام داد اما اين اصلاحات هم ادامه نيافت و سياست هاي دربار سعود به ويژه طي سال هاي اخير و بعد از بيداري اسلامي در خاورميانه و شمال آفريقا روندي مداخله جويانه داشته است.

موضوع سوريه و بحرين نمونه هاي مشخص اين روند مي باشد اما سابقه خاندان «سديري» که اکنون قدرت را از شاخه «شمري» پس گرفته اند و به ويژه چهره شاخص اين شاخه يعني ملک فهد بن عبدالعزيز که سياست هاي تندروانه منطقه اي و ضدايراني وي کاملاً در حافظه تاريخ موجود است و همچنين سابقه عملکرد ملک سلمان پادشاه جديد که نگاه بسته اي در تغييرات اجتماعي و همچنين تکيه بيشتري بر وهابيت براي پيشبرد اهداف سياسي خود خواهد داشت اين چشم انداز را به وجود آورده که دربار آل سعود به سمت تندروتر شدن پيش خواهد رفت.

تغييرات گسترده در دربار سعودي درست ساعاتي پس از مرگ ملک عبدا… و قبل از دفن جنازه وي در رأس دربار سعودي و برکناري پسر ملک عبدا… از سمت فرمانده گارد سلطنتي و چند تغيير ديگر چهره اي جديد از دربار سعودي را نمايان خواهد کرد. چهره اي که سوابق سکانداران جديد قدرت در دربار نشان از حرکت به سمت تندروي بيشتر را نشان مي دهد.

کیهان نیز در یادداشت روز خود با عنوان «عربستان پس از ملک‌ عبدالله» به قلم سعدالله زارعی در این باره نوشته: به قدرت رسیدن اسمی سلمان بن عبدالعزیز در حالی صورت گرفت که وی در دوره سه ساله ولیعهدی به دلیل شدت بیماری کمتر در انظار عمومی ظاهر می‌شد و اداره امور کشور را عمدتاً مثلث بندربن‌سلطان، مقرن بن‌عبدالعزیز و متعب‌بن‌عبدالله در دست داشته‌اند. در نتیجه باید گفت اعلام پادشاهی سلمان سرپوش گذاشتن بر شرایط درونی آل سعود است. سلمان تنها بعنوان یک نماد از فرزندان عبدالعزیز که گفته می‌شود به دلیل عدم دخالت در کار حکومت طی دهه‌های گذشته حساسیت برانگیز نبوده و از این رو از او بعنوان «شمع جمع» یاد می‌شود، خریدن فرصت برای چاره‌اندیشی درباره اوضاع عربستان است. یک خبر بیانگر آن است که یک هیئت آمریکایی طی سه ماه اخیر دائماً به ارزیابی وضعیت عربستان پرداخته و گزارش‌های نگران کننده‌ای را به واشنگتن ارسال کرده است این هیئت طی این مدت عربستان را ترک نگفته و در صدد بوده است تا مخالفت‌های داخلی شاهزادگان را مدیریت نماید. آمریکایی‌ها یک بار در دوره 5 ساله ولیعهدی سلطان بن‌عبدالعزیز پیش‌بینی کرده بودند که در صورت به قدرت رسیدن وی آل سعود به دلیل تندخویی سلطان دچار فروپاشی می‌شود و لذا وی در این اواخر منزوی بود کما اینکه فرزند او «بندر» متهم بود که درصدد کودتا علیه ملک‌عبدالله و بدست گرفتن پادشاهی برآمده است. در عین حال یک نقطه مبهم در این روند، برکناری «متعب» می‌باشد. متعب در سه سال آخر حکومت ملک عبدالله و بخصوص پس از کنار رفتن سلطان بن عبدالعزیز از قدرت زیادی برخوردار بود. وی در مقام وزیر گارد ملی پرونده‌های حساس خارجی نظیر پرونده عراق، پرونده سوریه، پرونده لبنان و پرونده مصر را در اختیار داشت و از طرف پادشاه به جلسات مهمی فرستاده می‌شد. متعب در همان روز مرگ پدر از کار برکنار شده و انتخاب فرزند سلمان بعنوان جانشین ولیعهد بیانگر آن است که وی از دور خارج شده است و این می‌تواند سرآغاز یک سلسله مباحث در درون آل سعود گردد. روند بیماری پادشاه عربستان و ناسازگاری مقرن با فرزندان ملک عبدالله می‌تواند شرایط جدیدی را در عربستان به وجود آورد به این نکته باید اضافه کرد که در درون وهابی‌ها هم فرقه‌هایی نظیر «سروری‌ها» وجود دارند که با اداره امور توسط مقرن مخالفند.

دنیای اقتصاد هم در باره نفت پس از ملک عبدالله در بخشی از مطلبی با عنوان «حرکت آرام نفت در واکنش به مرگ پادشاه سعودی‌ها» نوشته: در اولین ساعات بامداد روز جمعه، پس از اعلام خبر مرگ ملک عبدالله، سلمان بن عبدالعزیز، برادر وی، پادشاه عربستان و شاهزاده مقرن بن عبدالعزیز ولیعهد عربستان شدند. به گزارش خبرگزاری رویترز اعلام این خبر موجب افزایش اندک قیمت نفت شد. برخی از کارشناسان معتقدند که با مرگ ملک عبدالله موقعیت علی النعیمی، وزیر نفت عربستان به خطر خواهد افتاد؛ چراکه پادشاه سابق عربستان بزرگ‌ترین حامی علی النعیمی و سیاست‌های وی بوده است. النعیمی به‌عنوان یکی از عوامل مهم افت قیمت نفت در چند ماه اخیر شناخته می‌شود و در صورت برکناری وی ممکن است برخی سیاست‌های نفتی عربستان تغییر کند. این درحالی است که برخی دیگر از کارشناسان نظری مخالف این داشته و اظهار کردند که مرگ پادشاه نمی‌تواند خللی در جایگاه این وزیر کهنه‌کار عربستان ایجاد کند. النعیمی از سال 1995 تا کنون وزیر نفت عربستان بوده است.

افت قیمت نفت با شروع فصل تابستان آغاز شد و از آن زمان تاکنون نفت حدود 60 درصد از ارزش خود را از دست داده است. مهم‌ترین‌ دلیل روند نزولی قیمت نفت در این مدت مازاد عرضه بر تقاضا عنوان می‌شود. در واقع طی دو سه سال اخیر قیمت بالای 100 دلاری نفت موجب شد که توسعه میادین شیل توجیه اقتصادی پیدا کند و آمریکا با استفاده از این فرصت تولید نفت خود را به شکل قابل توجهی افزایش دهد؛ به‌طوری‌که تنها در سال 2014 تولید روزانه نفت این کشور توانست بیش از 6/1 میلیون بشکه افزایش یابد.

افزایش عرضه در این چند سال در حالی رخ داد که وضعیت اقتصادی کشورهای مصرف‌کننده چندان مطلوب نبود. به‌طور مثال ژاپن در سال گذشته میلادی با تورم نزدیک به صفر و رشد اقتصادی منفی رو‌به‌رو شد؛ از طرفی رشد اقتصادی چین به کمترین سطح خود طی چند سال اخیر رسید. وضع در اروپا نیز به همین منوال است و همه این عوامل ضعف تقاضا در بازار نفت را رقم زد و در کنار افزایش عرضه موجب مازاد عرضه در بازار شد، به‌طوری‌که در حال حاضر میزان مازاد در بازار را برخی منابع بیش از 5/2 میلیون بشکه در روز برآورد می‌کنند.

در این بین با شروع افت قیمت نفت همه نگاه ها به سمت اوپک و تصمیمات این سازمان مهم نفتی بود که عربستان تمام خوش بینی ها را ناکام گذاشت. اوپک به‌طور سنتی در مواقع کاهش قیمت نفت، با افت سطح تولید خود مازاد عرضه در بازار را کاهش داده و موجب افزایش قیمت می‌شد اما این بار اوپک در نشست اخیر خود برخلاف رویه قبلی خود عمل کرد و سطح تولید را ثابت نگه داشت. بازیگردان اصلی اوپک در این نشست علی النعیمی، وزیر نفت عربستان بود که با همراه کردن نمایندگان کشورهای امارات، کویت و قطر در برابر 8 عضو دیگر اوپک ایستاد و با کاهش سطح تولید مخالفت کرد.

هرچند که گفته می‌شود عربستان با ذخایر ارزی بیش از 700 میلیارد دلار در برابر افت قیمت نفت بیش از دیگر اعضای اوپک تاب مقاومت دارد اما ضرر این کشور از کاهش قیمت نفت سالانه بیش از 120 میلیارد دلار برآورد می‌شود که از زیانی که دیگر کشورهای عضو از افت قیمت‌ها می‌بینند بسیار بیشتر است؛ بر همین اساس پیش از این، سیاست‌های النعیمی در داخل کشور با مخالفت برخی از مقامات مواجه شده بود. حال برخی کارشناسان معتقدند که مرگ ملک عبدالله می‌تواند موقعیت النعیمی را در داخل کشور تهدید کند.

در عین حال برخی دیگر از کارشناسان نظری خلاف این دارند. آنها معتقدند که مرگ پادشاه نمی‌تواند سیاست‌های عربستان را تغییر دهد چراکه این کشور سیاست‌های اقتصادی بلند‌مدتی اتخاذ کرده و این مسائل نمی‌تواند در این سیاست‌ها اختلال ایجاد کند، در واقع عربستان پیش از مرگ ملک عبدالله خود را برای نفت ارزان آماده کرده است. از طرفی این سناریو با وجود گفته‌های پادشاه جدید عربستان تقویت می شود.

سلمان بن عبدالعزیز روز ششم ژانویه یعنی زمانی که ولیعهد عربستان بود، اعلام کرد که سیاست‌های نفتی این کشور در مواجهه با افت قیمت نفت در نتیجه رشد آرام اقتصاد جهانی ادامه خواهد داشت.

به گزارش بلومبرگ، فلورنس‌ اید اوکدن، اقتصاددان موسسه عربیا مانیتور در این راستا به این خبرگزاری گفته است که النعیمی از جایگاه محکمی برخوردار است، چراکه وی مورد احترام است و تا زمانی که کابینه کنونی بر سر کار است، نباید انتظار تغییر النعیمی را داشت. وی اضافه کرد: وجود تنش در بازار نفت امر تازه‌ای نیست و عربستان در گذشته با درایت و تجربه با آنها برخورد کرده است و با تحولات فعلی بازار نفت نیز به همین شکل برخورد خواهیم کرد.

بر اساس گزارش بلومبرگ، از نظر تئوریک، تصمیمات نفتی عربستان توسط شورای عالی نفت به ریاست پادشاه این کشور اتخاذ می‌شود، اما به گفته یکی از تحلیلگران مسائل نفتی، سیمون هندرسون در عمل، این تصمیمات به عهده النعیمی گذاشته شده است. وزیر نفت کارکشته عربستان در حال حاضر در آستانه 80 سالگی قرار دارد و پیش از این از تمایل خود برای بازنشستگی و رسیدگی بیشتر به کارهای دیگر گفته بود.

رضا زندي نیز در بخشی از یادداشتی برای روزنامه اعتماد با عنوان ««پادشاه نفت» بر «تخت» نشست» نوشته: با پادشاهي «ملك سلمان» پسرش در نفت قدرت بيشتري خواهد گرفت. «عبدالعزيز بن سلمان» با امريكايي ها و انگليسي ها روابط گرمي دارد. او بازيگر سياسي نفت عربستان است. در جلسات مختلف اوپك و جلسات مهم نفتي دنيا او را از نزديك ديده ام. سال ١٣٩٠، يك ماه پيش از اينكه ايران تحريم شود در سمينار اوپك، در گوشه يي با كميسر انرژي اتحاديه اروپايي خلوت و دوجانبه گفت وگو كرد. پس از اعمال تحريم هاي نفتي عليه ايران، عربستان اعلام كرد كه كمبود نفت در بازار را جبران مي كند. پس نفتش را جاي ايران نشاند. «عبدالعزيز بن سلمان» مسوول برگزاري سومين اجلاس سران اوپك در رياض بود. كنفرانسي كه آبان ١٣٨٦ برگزار شد. جلسه اي را هم كه سعود الفيصل و علي النعيمي در آن حضور داشتند «شاهزاده عبدالعزيز» اداره كرد. ماجراي افشاي بخشي از مكالمات جلسه بسته وزرايي كه نشسته بودند تا بيانيه اجلاس سران را نهايي كنند از ان داستان هايي است كه بايد به حساب مديريت كلان اجلاس گذاشت. جايي كه ايران در حال بحث براي ايجاد ارز جايگزين در معاملات نفتي و فشار دسته جمعي اوپك، براي جلوگيري از تحريم كشورهاي اين سازمان بود. خبرنگاران بلافاصله جملات وزير خارجه وقت ايران در جلسه بسته را از روي مانيتور اتاق خبرنگاران گزارش مي كردند تا عربستان حافظ منافع مصرف كنندگان در اوپك شناخته شود! داستان سوال و جوابم از «عبدالعزيز بن سلمان» بماند. «ملك سلمان» از طريق پسرش بازي هاي آينده نفت را خواهد چيد.

پادشاه جديد عربستان احتمالايكي از نخستين سفرهايش را به امريكا خواهد رفت. هر چند سقوط قيمت نفت باعث كاهش توليد نفت شيل در ايالات متحده و وابستگي بيشتر اين كشور به نفت خاورميانه خواهد شد اما هديه «ملك سلمان» به امريكايي ها مي تواند خارج شدن اقتصاد اين كشور از ركود و گردش سريع تر چرخ هاي صنعتي ايالات متحده باشد. اگر بخشي از علل ركود اقتصادي سال هاي اخير مصرف كنندگان، قيمت بالاي نفت اعلام شود، حالا«ملك سلمان» مي تواند اين هديه را به واشنگتن ببرد كه به ازاي هر ١٠ دلار كاهش قيمت نفت، اقتصاد مصرف كنندگان دو دهم درصد رشد مي كند. اين را هم احتمالانخواهد گفت كه اقتصاد كشورهاي نفتي به ازاي هر ١٠ دلار كاهش قيمت نفت، ٥/٠ درصد سقوط مي كند. در حقيقت سرمايه از اقتصاد كشورهاي توليدكننده نفت به كشورهاي مصرف كننده نفت منتقل شده است. اين هديه كمي است كه «ملك سلمان» به امريكا و اروپا مي برد؟!

هر چند «ملك سلمان» ديروز، «علي النعيمي»، وزير نفت عربستان را ابقا كرد اما واضح است كه با مرگ «ملك عبدالله»، بزرگ ترين حامي النعيمي از دنيا رفته است. النعيمي يكي از امين ترين مشاوران پادشاه متوفي عربستان در نفت بود. در كشور شاهزاده ها، خاندان آل سعود وزير نفت نمي شوند. علتش واضح است. فساد در نفت راحت تر قابل رخ دادن است. نمي خواهند به پاي آل سعود نوشته شود. پس، از «زكي يماني» گرفته تا «هشام ناظر» و تا «علي النعيمي»، همه وزراي نفت، از اعضاي خاندان آل سعود نبودند. معمولاهم وجه تخصصي اين وزارتخانه را حفظ كرده اند. «علي النعيمي» بيش از ٦٠ سال در صنعت نفت عربستان سابقه دارد. او در آستانه بازنشستگي است. او شايد پيش بيني نمي كرد كه با كاهش قيمت نفت تا مرز ٤٨ دلار هنوز تقاضاي اضافي قابل توجهي براي نفت اوپك ايجاد نشده باشد. اگر اوضاع به سرعت آن طور پيش نرود كه النعيمي منتظرش بود، اگر دولت امريكا پشت توليد نفت شيل هاي شركت هاي خصوصي امريكايي بايستد تا در قيمت هاي پايين هم توليد شوند آنگاه ممكن است «علي النعيمي» به سرنوشت «زكي يماني» دچار شود. بازنشسته يي قبل از بازنشسته شدنش!

اصرار بر حذف يارانه پردرآمدها و کاهش قيمت نفت در بودجه

روزنامه خراسان نوشته: برنامه مناظره اين هفته با حضور نمايندگاني از مجلس و نماينده دولت با موضوع لايحه بودجه سال 94 کشور و امکان پذيري تحقق درآمدهاي اين لايحه برگزار شد. در اين برنامه نمايندگان مجلس از مقاومتي نبودن لايحه بودجه ۹۴ انتقاد و بر لزوم پايين آوردن قيمت نفت در بودجه تا سطح ۴۰ دلار تاکيد کردند اما نماينده دولت قيمت ۷۲ دلاري نفت در بودجه را واقعي دانست. احمد توکلي عضو کميسيون برنامه و بودجه در اين برنامه مقدار صادرات نفت و نرخ ارز را از نکات منفي بودجه دانست و گفت: قرار بود تبصره ها حذف شوند ولي نشد؛ بودجه براساس خوش بيني نسبت به سال آينده تنظيم شده است.

وي ضمن اشاره به اينکه 38.5 هزار ميليارد تومان از بودجه سال بعد طبق برآورد مرکز پژوهش ها محقق نمي شود، تصريح کرد: کسري حساب جاري بودجه 3805 ميليارد و کسري اقتصادي 104.5 هزار ميليارد تومان است. چتر حمايتي براي مستضعفان محقق نشده و تکليف هدفمندي يارانه و سبد حمايتي مشخص نيست.وي در ادامه تاکيد کرد: اين که يارانه کاملا يکسان مي‌دهند، ضد هدفمندي است. متاسفانه رئيس جمهور گفتند سرک به حساب بانکي مردم نمي کشند درحالي که دولت و قوه قضائيه نامحرم نيستند هرچند حساب بانکي جزو اطلاعات شخصي مردم است ولي در قانون مبارزه با پولشويي سياست هايي براي اين موضوع در نظر گرفته شده است.توکلي در ادامه با تاکيد براينکه مشکل بودجه نه ارز است و نه ريال گفت : مشکل بودجه ما از بودجه ريزي است؛ تعيين ميزان فروش هر بشکه نفت در سال و همچنين نرخ فروش آن با متغيرهاي اقتصادي همخواني ندارد. اين عضو کميسيون برنامه و بودجه با انتقاد از افزايش نرخ رسمي ارز در بودجه با اشاره به صحبت هاي رئيس کل بانک مرکزي در رابطه با قيمت دلار در بودجه 94 گفت: سياست ارزي بايد در شوراي پول و اعتبار تعيين شود نه در بودجه.

فرهاد دژپسند معاون بودجه سازمان مديريت و برنامه ريزي با بيان اينکه بودجه ريزي مبتني بر عملکرد را سال جاري اجرايي کرديم، افزود: ساماندهي طرح هاي عمراني و نيز اعتبارات هزينه اي از ديگر نکات مورد توجه دولت در بودجه سال آينده بود. وي با تاکيد براينکه قيمت نفت را از شهريورماه به صورت جدي رصد کرديم گفت: قيمت پيشنهادي را واقعي در بودجه آورديم. وي با بيان اينکه در کتاب بودجه بايد جداول و احکام ديده شود، تصريح کرد: در جاي جاي کنترل هزينه ها به اقتصاد مقاومتي توجه کرديم. مي گويند نفت را زياد ديديد ولي زماني که بودجه را بستيم قيمت نفت را بالاي 100 دلار پيش بيني مي‌کردند ولي ما مهر ماه متوجه شديم که نرخ کمتر مي شود و 72 دلار را پيشنهاد کرديم. مصباحي مقدم عضو کميسيون برنامه وبودجه در اين برنامه به افزايش ميزان صادرات غيرنفتي طبق وعده رئيس جمهور در زمان تحويل لايحه بودجه اشاره کرد و اظهار داشت: درآمد نفت به شدت کاهش يافت. سهم دولت در بودجه عمومي 71 هزار ميليارد تومان است و زماني محقق مي شد که نفت 72 دلار باقي بماند و الان هم اصرار دارند بودجه را با اين نفت به تصويب برسانيد درحالي که نمي توانيم بودجه را با ارقام غيرواقعي ببنديم. لذا لازم است دولت و مجلس با هم توافق کنند که نفت را بفروشند و درآمد را به صندوق واريز کنند نه اينکه 12 درصد هم از آن بردارند. وي با بيان اينکه نبايد در بودجه قيمت نفت و ميزان فروش نفت و نرخ ارز مشخص شود، تصريح کرد: قيد اينها در بودجه به بازار سيگنال مي‌دهد.وي در ارتباط با قيمت نفت گفت: در بهترين برآورد در سال بعد حدود 40 هزار ميليارد تومان از برآورد فعلي درآمدهاي نفتي محقق مي شود که نسبت به رقم پيش بيني شده 71 هزار ميليارد توماني 31 هزار ميليارد تومان کسري دارد. تاجگردون، رئيس کميسيون تلفيق در اين برنامه در خصوص تصويب بودجه اظهار داشت: نبايد چيزي تصويب شود که دولت نتواند آن ‌را اجرا کند. علاوه بر اين بايد ديد که چرا به اينجا رسيده ايم؟ سهم نفت ما سال 90 به 52 درصد رسيد سال 94 به هر دليلي 32 درصد شده است که اين گام خوبي است و بايد از اين هم کمتر شود و در سال 94 حتما اين سهم کمتر مي‌شود اما اگر نفت را کنار بگذاريم چه مي شود؟

وي با تأکيد بر اينکه هر زمان مجلس مصوبات نامربوطي را به دولت ارجاع داد، شک نداشته باشيد دولت به فساد کشيده مي شود به ماجراي برداشت دولت از صندوق توسعه ملي اشاره کرد و گفت: پيش بيني بودجه سال بعد اين بود که رشد اقتصادي با نفت 72 دلاري به 2.3 درصد برسد اما الان پيش بيني ها اصلاح شده و نشان مي‌دهد به 9 دهم درصد رشد خواهيم رسيد.

حاج قاسم و ظريف دو روي يک سکه

در حالی که روزنامه‌های امروز در گزارش خود از نماز جمعه، به اعتراضات هماهنگ ائمه جمعه به وزیر خارجه پرداخته‌اند، روزنامه ابتکار در بخش پایانی سرمقاله خود به قلم محمدعلي وکيلي نوشته: منطقه خاورميانه از دير زمان کانون ناامني ها بوده است. گروه هاي تروريستي همچون القاعده، داعش، النصره و… چهره جهان را ناامن و منطقه خاورميانه را به جولانگاه خود تبديل نموده اند. در همه اين سال ها به تجربه اقدامات ميداني جمهوري اسلامي پيشگام در مهار اين تهديدها و سرکوب گروه هاي تروريستي بوده است. اين روزها که قدرت هاي بزرگ ذيل ائتلاف جهاني مشغول ارزيابي ميزان موفقيت و ناکامي هاي خود در برخورد با داعش اند همگي اذعان دارند که تنها ابزار مهار و تنها کشور کامياب در ميدان نبرد با تروريسم ايران بوده است. سران کشور عراق همگي اذعان دارند که اگر سردار قاسم سليماني نبود اکنون بغداد به تصرف داعش درآمده بود. آنچنانکه پيش از آن نيز همگان اقرار داشتند که اگر سليماني نبود سوريه به تصرف گروه هاي مختلف تروريستي درآمده بود و يا آرامش نسبي کنوني لبنان مديون قاسم سليماني است. آنچنانکه اعتماد به نفس مردم مظلوم يمن در تقابل با دولت دست نشانده نيز با اتکاء به اين سرمايه جهاني است. پس ايران در ميدان ديپلماسي عمومي گوي سبقت را از رقبا ربوده است اگر چه جهان نيز از نتايج آن بهره مند شده است. ارزش مهار داعش در منطقه وقتي نمايان مي‌شود که سه نفر از تروريست هاي داعش يک هفته تمام آيتم هاي امنيتي کشوري چون فرانسه را به هم ريختند و وحشت و بهت را بر آن کشور حاکم کردند اما ده ها لشکر آنان در عراق و سوريه با همت ايران و محوريت شخصيت کاريزماتيک حاج قاسم زمين گير شده اند و اکنون در محاصره به سر مي‌برند. بي شک در يک تقسيم کار اين موفقيت ها در ميدان ديپلماسي رسمي به کار گرفته مي‌شود و دست ديپلمات ها را پر مي‌کند و قدرت چانه زني ظريف را براي ستاندن حقوق ملت بالا مي‌برد. هيچکس باور نمي‌کند که چشم و ابروي ظريف و يا توان چانه زني او و اشرافش بر فرهنگ غربي ها شرط کافي در پيشبرد اهداف کشور باشد بلکه سرمايه هاي ظريف همان داشته هاي ملت ايران است. وضع کنوني همان وضع زمان جنگ مي‌باشد. در زمان جنگ ديپلمات هاي رسمي در ميدان نبرد ديپلماسي با اتکاء بر دست آوردهاي رزمندگان قدرت چانه زني خود را بالا مي‌بردند. در آستانه هر دور مذاکرات رزمندگان عملياتي را براي پشتوانه انجام مي‌دادند و ديپلمات ها هم با دست پر و با کارت برنده وارد مذاکرات مي‌شدند. نتيجه آن هماهنگي و تقسيم کارآن بود که شوراي امنيت مجبور شد در قطعنامه 598 تجاوزگري عراق را به رسميت بشناسد و حقوق ايران را مورد تأييد قرار دهد. امروز هم همزمان با چانه زني محمد جواد ظريف در ميدان نبرد ديپلماسي هسته اي حاج قاسم در ميدان ديپلماسي عمومي آتش تهيه فراهم مي‌کند و پشتوانه سازي مي‌نمايد. اين تقسيم کار هماهنگ رمز پيشبرد اهداف کشور است. اما در همين شرايط متاسفانه صداهاي تفرقه افکن به گوش مي‌رسد و بيم هدر دادن فرصت ها را ايجاد کرده است. عده اي تلاش مي‌کنند پشت سر حاج قاسم سنگر بگيرند و به نام اين مرد مخلص و بي ادعا تلاش هاي ظريف را انکار کنند و گروهي ديگر هم عکس آن را مرتکب مي‌شوند اما ظريف و حاج قاسم هر دو در يک ميدان در حال نبردند. آنان به اقتضاي وظايف مسئوليتي را عهده دارند اما زحمات حاج قاسم بدون ديپلماسي ظريف نتيجه بخش نخواهد بود و تلاش ظريف بدون پشتوانه زحمات حاج قاسم راه به جايي نخواهد برد. بر اين اساس بهتر است تفرقه افکنان اجازه دهند که ظريف و حاج قاسم بر فراز تقسيم بندي هاي سياسي داخلي و در ذيل منافع ملي کشور به عنوان دو بازوي قدرت ملي نقش آفرين بمانند تا ثمره تلاش شان را مردم درآينده ي نزديک ببينند.

نظرسنجی
فعلا نظرسنجی در جریان نیست
لینک کوتاه : https://boyernews.com/?p=137279
به اشتراک بگذارید:
نظرات کاربران :

دیدگاه شما