ایلنا: حسین مرعشی معتقد است تشکیل حزب “ندا” باعث ایجاد شکاف میان اصلاحطلبان نخواهد شد چرا كه بدنه اصلاحات بعد از تجربه سال 84 پراكندگی را سم دانسته و با هم متحد خواهند بود به همین دلیل همه طیفهای اصلاحطلب در همراهی با خاتمی برای رسیدن به اجماع تردیدی ندارند.
وی همچنین تاكید میكند كه صلاحیت احمدینژاد در انتخابات مورد تایید قرار نخواهد گرفت و اگر بگیرد به دلیل یك اصل كلی مبنی بر اینكه هیچ سلسله پادشاهی در ایران برای دو بار به حکومت نرسیده است رای نخواهد آورد.
مرعشی درباره احتمال به قدرت رسیدن پایداریها هم میگوید مردم به تفكرات داعشی رأی نخواهند داد. حسین مرعشی در بخش دیگر این مصاحبه به مساله حصر اشاره كرده و میگوید حتما مهندس موسوی و حجتالاسلام کروبی هم این سیاست را تایید میکنند که فعلا اولویت کشور این نیست که روحانی بخواهد وارد شود و مساله حصر را تمام کند. حتما اولویت فعلی کشور این است روحانی وارد شود و ایران را از پیچیدگیهای پرونده هستهای نجات بدهد و اقتصاد ایران را در معرض باز شدن گرهها قرار دهد…
متن مصاحبه ایلنا با حسین مرعشی به این شرح است:
*نظر شما در مورد پیشنهاد منتخبنیا پیرامون تشکیل جبهه واحد اصلاحات چیست؟
این جبهه واحد به اعتقاد من هماکنون هم وجود دارد. اساسا هیچ تفرقهای در جبهه اصلاحات نیست. با وجود شخصیتی مثل سیدمحمد خاتمی در راس جریان اصلاحات ما از این بابت مشکلی نداریم و نخواهیم داشت.
بنابراین این جبهه وجود دارد و آقای منتخبنیا هم عضوی از این جبهه است. ممکن است چند نفری هم رهبری خاتمی و جریان اصلاحات را قبول نداشته باشند و دلشان بخواهد که کارهایی انجام دهند، اما بدنه اصلاحات در همراهی با خاتمی به عنوان رهبر اصلاحات تردیدی ندارد.
ما بعد از تجربه سال 84 خود را اصلاح کردیم و الان با هم متحد هستیم چون پراكندگی سم است.
*نقدهایی که به شورای مشورتی آقای خاتمی وارد میشود را چقدر میپذیرید؟
آقای خاتمی به عنوان رهبر اصلاحات جمعی را برای مشورت دعوت میکند، این جمع تصمیم نمیگیرند. در واقع این جمع ارتباط آقای خاتمی با احزاب و گروههای مختلف را برقرار نگه میدارد.تصمیمات در احزاب گرفته میشود و در این خصوص مشکلی هم نیست.
*شما چقدر بحث اعمال نفوذ این شورا در لیستهای انتخاباتی را میپذیرید؟
من به هیچ وجه این مساله را قبول ندارم.
*یکی از انتقادات مطرح شده این است در انتخابات شورایشهر تهران از همین اعمال نفوذ استفاده شد و سه نفری معرفی شدند که باعث حذف 3 کاندیدای حزبی شدند.
این طور نیست؛ این سه نفر را هم احزاب پیشنهاد دادند. برای مثال راستگو کاندیدای حزب کار بود و شورای مشورتی خاتمی دستی در این کار نداشت. پس احزاب کار خود را میکنند. شورای مشورتی هم به آقای خاتمی مشورت میدهد و هم رابطه خاتمی با احزاب را مستحکم نگه میدارد.
*یکی از مباحثی که در عرصه سیاسی امروز مطرح میشود، این است که حزب کارگزاران با عارف مشكل دارد. شما چقدر به این مساله اعتقاد دارید که کارگزاران میتواند در انتخابات مجلس آینده از ظرفیت عارف استفاده کند؟
ما با هیچ کس مخالف نیستیم؛ به هر حال آقای عارف از شخصیتهای خوب کشور هستند و مادامی که در چارچوب جبهه اصلاحات حرکت میکنند ـ که تااکنون نیز حرکتشان بر همین مدار بوده ـ کسی با ایشان مخالفتی نخواهد داشت.
ما با هیچ کس دشمنی نداریم. کارگزاران صلح تمام است.
*نظر شما در مورد تشکل حزب «ندا» چیست؟ به عقیده شما چقدر ضرورت دارد تا به شاخه جوانان در جریان اصلاحات بیشتر اهمیت داده شود؟
هیچ مشکلی از این جهت وجود ندارد. همه احزاب شاخه جوانان دارند و این شاخه در همه احزاب هم بسیار فعال است.
ممکن است برخی از جوانان توقعاتی داشته باشند. ما به آنها میدان میدهیم تا خودشان برخی مسائل را تجربه کنند. اما جوانان نباید بخواهند که به تنهایی همه مسائل را تجربه کنند. آنها باید به تجربیات گذشته بیشتر مراجعه کنند.
من معتقدم تشکیل حزب “ندا” هیچ اشکالی ندارد. یک حزب دیگر به احزاب اصلاحطلب اضافه شده است. با این مساله اتفاق خاصی نمیافتد.
قطعا این مساله موجب ایجاد افتراق و شکاف میان اصلاحطلبان نخواهد شد. در ایران ما به تعداد افراد حزب داریم چه اشکالی دارد اگر این حزب هم در کنار دیگر احزاب کشور به کار خود ادامه بدهد.
*چقدر احتمال دارد که در انتخابات مجلس آینده مطهری هم در لیست اصلاحطلبان قرار گیرد؟
هنوز برای اظهارنظر در این مورد زود است. باید ببینیم که شورای نگهبان فرصتی به رقابت میدهد یا خیر.
*اگر فرض کنیم که این فرصت داده شده باشد، باز هم این احتمال وجود دارد؟
مطهری در مسائل سیاسی مواضعش حتی از مواضع اصلاحطلبان هم جدیتر و پررنگتر است. ولی در مسائل فرهنگی یک مرتبه چرخش فوقالعادهای را از او میبینیم. اگر قرار شد مطهری در لیست اصلاحطلبان باشد، باید در مسائل فرهنگی کیسهای به او بکشیم و او را قدری ملایم کنیم.
*پس این احتمال هست که مطهری در لیست اصلاحطلبان باشد؟
بله؛ در عالم سیاست احتمال هر چیزی وجود دارد.
*چقدر ممکن است که اعتدالیون در انتخابات مجلس آینده به شکل واحد عرصه شوند؟
اعتدالیون یعنی چه کسانی؟
*منظور طیف حامی دولت است…
از نظر ما دولت از جریان اصلاحات جدا نیست و اصلاحات هم جدای دولت نیست.
*نظر شما به طور کلی در مورد مساله حصر چیست؟
بنده واقعا از ادامه این وضعیت متاسف هستم. ما در جمهوری اسلامی گاهی تصمیماتی بنابر ضرورتهایی میگیریم اما بعد که حتی آن ضرورتها هم تمام میشود و شرایط هم تغییر میکند، این تصمیمات برای ما اصل میشود. ما همیشه در کشور این مشکل را داشتهایم.
مثلا در روابط ایران و امریکا به خاطر پناه دادن شاه توسط آمریکاییها درست یا غلط دانشجویانمان سفارت آمریکا را اشغال کردند، اما بعد از سالها و از بین رفتن این ضرورت و پاک شدن صورت مساله حتی در حالیکه شاه هم مرد، اما روابط تیره و تار ما با امریکا تبدیل به اصلی شد که سالها ما را سرگرداند.
در مساله حصر هم با فرض اینکه و باز هم با فرض اینکه کسی تایید کند که در مقطعی لازم بود چنین اتفاقی بیفتد، باید توجه کرد که امروز صورت مساله عوض شده است.
امروز دیگر احمدینژاد در صحنه سیاسی کشور نیست. انتخابات جدیدی برگزار شده و طرفداران موسوی و کروبی سال گذشته به روحانی رای دادند و او رئیس جمهور ایران شده است و فضای اختلاف به سمت فضای دوستی و تفاهم پیش میرود و به عبارت دیگر فضا سازنده شده است. ولی حصر امروز به یک اصل در کشور تبدیل شده است.
ضمن اینکه نباید فراموش کرد که مملکت قانون و دادگاه دارد. مگر میشود کسی را که محاکمه نشده است، از حقوق اولیه و طبیعی خود محروم کرد. مسئولین امنیتی و قضایی در مورد این مساله باید در پیشگاه ملت و خداوند پاسخگو باشند.
من هیچ توجهی در ادامه این حصر نمیبینم. این کار جز مشوش کردن چهره جمهوری اسلامی و جز ضربه زدن به پیکره سیاسی کشور هیچ ثمره دیگری ندارد. ادامه حصر هم غیرقانونی و هم خلاف اخلاق و انصاف است.
*در زمینه رفع حصر با توجه به اینکه روحانی بارها اعلام کرده که “دولت به تمام وعدههای خود عمل خواهد کرد” فکر میکنید چقدر دولت توان اقدام در این زمینه را دارد؟
در ساختار جمهوری اسلامی اینگونه نیست که اگر رئیسجمهور پیمانی با مردم بست، اختیارات مربوطه در دسترس وی باشد که به همه وعدهها عمل کند. یعنی نباید فکر کرد که با انتخاب یک رئیس جمهور همه مسائل تمام میشود.
البته روحانی هم تلاشهای خود را دارد اما روحانی یک تقسیمبندی و اولویتبندی کرده است و به نظر من هم این اولویتبندی درست است. روحانی تمام تمرکز خود را در حال حاضر روی حل مسائل بینالمللی ایران به ویژه مساله هستهای و مذاکرات گذاشته است، تا کشور را از خطر درگیر شدن به بحرانهای پیچیده نجات دهد.
البته بنده هم اطلاعی از آقای موسوی و کروبی ندارم، ولی با شناختی که از این دو بزرگوار دارم، میتوانم قاطعانه به شما بگویم که حتما مهندس موسوی و حجتالاسلام کروبی هم این سیاست را تایید میکنند که فعلا اولویت کشور این نیست که روحانی بخواهد وارد شود و مساله حصر را تمام کند. حتما اولویت فعلی کشور این است روحانی وارد شود و ایران را از پیچیدگیهای پرونده هستهای نجات بدهد و اقتصاد ایران را در معرض باز شدن گرهها قرار دهد.
به نظر من آقای روحانی تقریبا واقعبینانه با مسائل کشور برخورد میکند که من فکر میکنم این رویکرد هم مورد تایید اصلاحطلبان و هم شخص موسوی و کروبی هم میتواند باشد. هر چند که ترمیم نشدن زخمهای ناشی از فتنههای احمدینژاد در سال 88 هم خلاف تدبیر و هم خلاف انتظار است.
*برخی معتقدند که حل نشدن مساله حصر به اقتدار نظام ضربه میزند، شما چقدر با این نظریه موافق هستید؟
بستگی دارد که اقتدار را چه تعریف کنیم؛ اگر اقتدار را در پایگاه مردمی نظام بدانیم، قطعا ادامه این روند به اقتدار نظام ضربه میزند. اما اگر در واقع اقتدار را قدرت دادگاهها و زندانها و محاکم امنیتی بدانیم، باید بگویم که ادامه خیر بر اقتدار اثری نخواهد گذاشت.البته من معتقدم که فتنه اصلی کارهایی بود که احمدینژاد انجام داد.
آنچه در سال 88 اتفاق افتاد و واقعیت داشت این بود که احمدینژاد آمد یک بازی فرافکنانهای را آغاز کرد و آن را ادامه داد.
هدف او هم مشخصا این بود که نیروهای اصیل انقلاب را از رهبری جدا کند و با تنها گذاشتن رهبری به ایشان ضربه بزند، اما موفق نشد. مشکل احمدینژاد، آقای هاشمی، خاتمی و ناطقنوری نبود او از نظر خود این شخصیتها را تمام شده میدانست و به دنبال تضعیف نهاد رهبری بود.
او میخواست با ایجاد رنجش بسیاری از چهرهها را کنار بگذارد، اما نتوانست. ریشهها و پیوندها در درون خانواده انقلاب به قدری قوی بود که کسی مثل احمدینژاد نتوانست این بازی را پیش ببرد. در واقع فتنه واقعی هم همین بود.
*آیتالله هاشمی از شخصیتهایی است که نه تنها در دولت احمدینژاد حتی در دولت روحانی هم توسط تندروها مورد هجمه قرار گرفته و میگیرد. برخی معتقدند که هجمههایی که این روزها به خانواده هاشمی وارد میشود، در واقع به نوعی انتقامگیری از آیتالله هاشمی است.
آقای هاشمی از شخصیتهای تاثیرگذار در دوران مبارزه، استقرار نظام و دوران جنگ و دفاع مقدس است. با حضور شخصیتی مثل آیتالله هاشمی خیلی از افرادی که هنری برای ارائه ندارند، امکان حضور و نفوذ و فعالیت پیدا نمیکنند. هاشمی یک شخصیت انقلابی است که همواره یار امام و پشتیبان رهبری بوده است.
در این میان یک عده تنگنظر هم وجود دارند. در حالیکه وجود شخصیتی مثل آیت الله هاشمی برای کشور یک پشتوانه و فرصت است. یک عده این فرصت را برنمیتابند و مدام بهانهجویی میکنند. هر چند که آقای هاشمی هم به این مسائل عادت کرده است.
امروز سر و صداهای این بهانهجویان به خانواده هاشمی رسیده در حالیکه فائزه هاشمی محکومیت سیاسی داشت و سپری کرد و در مورد فرزندان دیگر آیتالله هاشمی هم موردی از تخلف وجود ندارد. در مورد مهدی هاشمی اتهاماتی مطرح شده که امیدوارم دادگاه به آن هم به شکل عادلانه رسیدگی کند.
*برخی نسبت به این مساله انتقاد دارند که چرا به پرونده افرادی مثل احمدینژاد و مرتضوی با سرعت برخی پروندههای دیگر و با شفافیت سایر پروندهها رسیدگی و اطلاعرسانی صورت نمیگیرد. نظر شما در این مورد چیست؟
من امیدوارم که به دور از مصلحتاندیشی به پروندهها رسیدگی شود. نمیتوان گفت دستگاه قضا باید به دور از سیاست به مسائل مربوطه رسیدگی کند، این حرف پذیرفته نیست. به هر حال دستگاه قضایی هم جزیی از حاکمیت است و حتما تدابیر و سیاستهای کلی حاکمیت در سیاستهای دستگاه قضایی هم تاثیر میگذارد، اما در امر قضاوت نباید این اثرگذاری وجود داشته باشد.
*اخیرا برخی گذاشتن شرط سنی برای هیات رئیسه مجلس خبرگان را مطرح میکنند. نظر شما در این خصوص چیست؟
ما امیدواریم که خداوند به آیتالله مهدوی کنی شفا بدهد و دیگر نیاز به رئیس جدید نباشد، اما برای انتخاب هیات رئیسه مجلس خبرگان هم تنها اعضای این مجلس نظر میدهند.
در خبرگان هیچ قانونی که بخواهد هاشمی را برای حضور در هیات رئیسه خبرگان محدود کند، وجود ندارد. اکثریت اعضای خبرگان هم به آیتالله هاشمی اعتماد فوقالعادهای دارند.شرط سنی برای مجلس خبرگان بسیاری از اعضای آن را با محدویت مواجه میکند.در صورت گذاشتن شرط سنی در مجلس خبرگان قطعا بسیاری از اعضای فعلی از جمله آیتالله یزدی و جنتی هم با محدودیتهایی مواجه خواهند شد. با این حال برای گذاشتن هر شرطی در آییننامه مجلس خبرگان اعضای آن باید رای بدهند.
*چقدر احتمال دارد که جریان حامی احمدینژاد بتواند در انتخابات مجلس آینده مورد تایید شورای نگهبان قرار گیرد؟
اولا که نمیتوان نام این را جریان گذاشت. فردی میگفت که من پیری و جوانیام با هم فرقی ندارد. چون در جوانی هم نمیتوانستم سنگ مقابل منزلم را بردارم و امروز هم که پیر شدهام از این کار ناتوانم. مساله احمدینژاد هم همین طور است؛ او تا زمانی که بود، نتوانست برای خودش و تیمش و ماندگاری خود در سیاست کاری کند.
*اما با این حال آنها جلساتی برگزار میکنند و در حال تدارک دیدن برای حضور در انتخابات مجلس هستند…
ما از هر کسی که بخواهد فعالیت سیاسی سالم انجام بدهد، واهمهای نداریم. اما اینکه احمدینژاد بتواند در این کشور منشا یک حرکت سیاسی باشد که توسط نظام تایید شود یا به وسیله مردم حمایت شود را جزو محالات میدانم.
*چقدر مساله جدایی احمدینژاد و مشایی را واقعی میدانید.
مگر از هم جدا شدند؟
* اینطور میگویند.
با این حال هم به نظر من خود احمدینژاد بیشتر از مشایی مورد سوءظن نظام است.
*به نظر شما واکش طیف اصولگرا به بازگشت احمدینژاد به عرصه سیاست چگونه خواهد بود؟
من کسی را در جبهه اصولگرا و یا حتی جبهه پایداری نمیشناسم که از بازگشت احمدینژاد به عرصه قدرت حمایت کند. جبهه پایداری از تفکری که احمدینژاد به ظاهر منادی آن بود، حمایت میکند نه از خود احمدینژاد.
*اما پایداریها این را به جریان اصولگرا القا میکنند که اگر شما در انتخابات مجلس آینده پشت جریان احمدینژاد قرار نگیرید، موفقیتی نخواهید داشت.
من این تصور را ندارم. من فکر نمیکنم در عرصه سیاسی کسی بتواند پیش بینی قطعی کند. اینها نظرات شخصی است که پشتوانهای ندارد و حتی ارزش طرح هم ندارد.
به نظر من که احمدینژاد اصلا وارد انتخابات نمیشود، اگر هم بیاید اصلا صلاحیت او مورد تایید قرار نخواهد گرفت.
*حاکمیت افکار تند در کشور چقدر میتواند به نظام آسیب برساند…
به حکومت رسیدن این تفکرات در کشور نیاز به رای مردم دارد و قطعا مردم نیز به چنین تفکرات داعشی رای نخواهند داد.
در این رابطه دو فرض وجود دارد، اول اینکه انتخابات در ایران انتخاباتی باشد که به وسیله نظام سیاسی به نوعی ملایم و کمرنگ مدیریت شود. در نظام سیاسی مدیریت شده افکاری مثل افکار آیتالله مصباح و احمدینژاد تایید نخواهد شد.
در انتخاباتی هم که انتخاب کاملا از هر نظر بر عهده مردم گذاشته شود و انتخابات هدایت نشود، مردم ایران این تفکر را نمیپسندند.
بخش مهمی از این تفکرات تند دکان و کاسبی است. به نظر من نه رسایی چندان اعتقادی به آقای مصباح دارد و نه اینکه دلواپس دین به این معنا است. طرح حکومت اسلامی و دین و انقلابی بودن برای برخی افراد همفكر آقایان ابزارهای کاسبی است.
تفکر آیتالله مصباح تفکر محترمی است؛ اما اگر قرار باشد این تفکر از طرف مردم ایران رای بگیرد، باید یادآور شد که سالهاست مردم از این تفکر فاصله گرفتهاند.
*با همه این بحثها خبرها حاکی از آن است که احمدینژاد و تیم پایداری در حال تدارک برای حضور در انتخابات آینده است. شما این مساله را چگونه ارزیابی میکنید؟
هیچ سلسله پادشاهی در ایران برای دو بار به حکومت نرسیده است و احمدینژاد هم از این قاعده مستثنی نیست.
*برخی معتقدند عمر این دولت بیش از چهار سال نخواهد بود.
هنوز خیلی زود است که بخواهیم در این مورد صحبت کنیم. هنوز دولت روحانی در حال آغاز حرکت خود است. من هم فکر نمیکنم این حرف درست باشد یعنی عمر این دولت چهار سال نخواهد بود.
*با توجه به برخی از تفکرات تند در جامعه روحانیت مبارز چقدر ضرورت دارد تا امثال آیتالله هاشمی و ناطق نوری جایگاه خود را در این جریانات دوباره تجدید کنند؟
اگر امثال آقای شجونی در تشکلهای سیاسی کشور نباشند، دیگر کسی قدر آیتالله هاشمی، خاتمی و ناطق نوری را نخواهد دانست.(خنده)
* نظر شما نسبت به گشتهای موتوری و به طور کلی گشت ارشاد چیست؟
من اگر به عنوان یک مسلمان معتقد به جامعه و فرهنگ نظام ایران نگاه کنم، فکر میکنم که متولیان دین و فرهنگ از کمتاثیری یا حتی بیتاثیری سیاستهای فرهنگی خود در دوران حاکمیت جمهوری اسلامی باید خیلی متاسف باشند و به خود بیایند.
راه تاثیرگذاری مثبت بر جامعه و تحت تاثیر قرار دادن فرهنگ، این مسیرها نیست. اگر ما شیوههای تربیتی و رفتار و منش و کردار خود را تغییر ندهیم، هیچ امیدی نمیتوانیم به آینده فرهنگی ایران داشته باشیم. همانطور که در طول 35 سال گذشته رفتارهای غلط، آثار معکوس داشته است، بحث گشت ارشاد هم از اشتباهاتی است که مردم به ویژه جوانان را از دین زده میکند و اعتقادات آنها را تضعیف میکند. امیدوارم دوستان فرصت بدهند که با مسائل فرهنگی و تربیتی جامعه هم عالمانه برخورد شود.
*نظر شما نسبت به بحث تفکیک جنسیتی که توسط شهرداری تهران مطرح شد، چیست؟
با شناختی که من از آقای قالیباف دارم، فکر نمیکنم که این موضوع اعتقادی باشد قطعا این یک مساله سیاسی خواهد بود. البته بنده اطلاعی ندارم اما قالیباف قاعدتا باید با مشکلاتی در اداره شهرداری مواجه شده باشد که یک موضوع فرعی را امروز تبدیل به یک مساله اصلی کرده است و تلاش میکند پشت آن پنهان شود.
من قالیباف را اینگونه شناختهام که درد او این نیست که خانمها با آقایان تماس دارند یا خیر. قالیباف سالهاست که از این مسائل عبور کرده است. تا امروز ایشان را ندیدم که بپرسم چه مشکلی دارد ولی خیلی تعجب کردم از جناح اصولگرا که بازی قالیباف را خوردند و تحت تاثیر آن قرار گرفتند. یعنی قالیباف یک بازی فرعی را شروع کرد اصولگرایان هم سراغ آن رفتند و این مساله به موضوع اصلی آنها تبدیل شد.
درود بر احمدی
به تفكرات رفسنجاني هم راي نمي دهند
با احترام در باره سخنان اقای مرعشی که تحقیقا بعنوان سخنگوی نه یک حزب که واجد شرایط و سیستم و اسلو ب روش های حزبی نیست و نه یک جریان مستقل از سیاسیون متنفذ که بتوان برای ان یک هویت مستقل در نظر گرفت بلکه یک تیپ سیاسی با خصوصیات خاص ان است می باشند در جواب مسائلی که مطرح می کنند تذکر برخی از امور برای تذکر به ایشان و کسانی که در محافل سیاسی خاص خود را صاحب ملک و دارای تفکرات مدرن می دانند مطالبی را بشرح ذیل تقدیم می داریم :الف : در درون جبهه اصلاحات گروههای زیادی با تفکرات گوناگون و بعضا رادیکال وجود دارد که برای خود هویتی جدا از سید محمد خاتمی و تشکیلات بنیاد باران قائل هستند که اخرین مورد ان که با سکون وی نیز همراه بود : ندای ایرانیان است حرکتی که می تواند در اینده ای نه چندان دور به ایجاد گسست در میان جریان رادیکال و جریان میانه روی اصلاحات منجر گردد که طلیعه ان نیز از هم اکنون و در لابلای اظهارات افراد مختلف این جریان که بعضا باتخطئه و بعضا با استقبال و برخی نیز با سکون و به انتظار نشستن همراه بوده است دیده می شود ./ب : جریان اصلاحات بعد از وقایع 1388 و در انزوا قرار گرفتن ان تلاش بسیار زیادی را بعمل می اورد تا خود را به درون ساختار نظام سیاسی کشور وارد سازد که اخرین نمونه ان نیز نامه نگاری بدون سلام سید محمد خاتمی به رهبری معظم انقلاب اسلامی در بیمارستان بود که با برخورد سرد ایشان و اضهارات مایوسانه اصلاح طلبان رادیکال روبرو گردید در نتیجه و بدلیل وجود استراتژی عبور از خاتمی در دوران اصلاحات که از سوی رادیکال ها در دست اجرا بود و شاید بتوان اقدام به بمب گذاری در هواپیمای حامل سید محمد خاتمی در سالهای قبل را نمونه ای از اجرایی شدن این استراتژی دانست احتمال اینکه دوباره این استراتژی در متن برنامه های میدانی اصلاح طلبان رادیکال برای برهم زدن فضای ارام کشور قرار گیرد دور از ذهن نیست لذا اقای مرعشی باید در القای اتحاد استوار و محکمی که ادعا دارند جانب احتیاط را رعایت نمایند زیرا بعضاهمین اصلاح طلبان بدلی!!! امکان دارد در بزنگاههای سیاسی سالهای اتی مکن است تاثیرات زیادی را در میان جریان متبوع خود بگذارند / ج : انتساب جریانات ارزشی و اصولگرای انقلاب به تفکرات داعشی همانقدر جای تعجب و تاسف را دارد که جریاناتی مانند کارگزاران سازندگی که رفتارهای فرا دمکراسی انان در جریان حوادث 1388اظهر من الشمس است دم از تفکرات ازادیخواهانه و عدالت خواهی بزنند و این در حالی است که روحیات اشرافی گری و تجمل پرستی ایشان به یک واقعیت سیاسی و عدالت خواهی و مردم داری انان به یک ظنز سیاسی و خنده دار تبدیل گردیده است و کسی دیگر باورها و دیده گاههای انان را حداقل در عملکرد و گفتار باور نمی کند و تایید ان نیز افتخار عنوان “لیبرال دمکرات مسلمان ” جنای اقای مرعشی است که چندی پیش بر ان مهر صحت خود را زدند . / د : اگر ایشان به این سخن خود باور دارند که ” صلاحیت احمدینژاد در انتخابات مورد تایید قرار نخواهد گرفت و اگر بگیرد به دلیل یک اصل کلی مبنی بر اینکه هیچ سلسله پادشاهی در ایران برای دو بار به حکومت نرسیده است رای نخواهد آورد” این امر حاکی است که اولا : چرا برای جریان اصلاحات و تلاش ایشان برای بازگشت به قدرت چنین سرنوشتی را قائل نیستند چرا مردم باید به اصرار دولت یازدهم بر اجرایی کردن سیاست های دوران سازندگی که دوره اوج اقتدار و شکوفایی جناب اقای مرعشی و همفکران ایشان بود و یا دوران اصلاحات که بازهم همان افکار اما در قالبی سیاسی به مردم عرصه گردیده بود اطمینان کنند و دوباره از خود نپرسند که نکند تورم 49% بازگردد ، نکند مانور تجمل در خیابانها که امروز چشم انداز ان با ماشین های چندمیلیاردی طبقات مرفه جامعه اینبار با شدت و حدت بیشتری به حوزه سیاست های اجرایی کشور باز نگرددو الی اخر / ثانیا : هم ما و هم شما می دانید که دولت یازدهم با عقبه بدون گفتمان و اجتماعی خود و با اتکاء به ارایی که تنها 57/7 را شامل می شود نمی تواند بدون لحاظ کردن خواسته های رقیب و با لفاظی کردن بتازد و خود را در تمامی میادین صاحب مطلق بداند پس بهتر است مواظب باشند زیرا در سیاست همانطوری که خود نیز بیان کرده اند هیچ اصل ثابتی وجود ندارد و نمی شود با قطع و یقین بر موضوعی استناد کرد و انرا همیشگی دانست و ممکن است در انتخابات 96 همانطوری که همقطاران شما چندی پیش بیان کردند این پادشاهی دوباره رای بیاورد و شاید ترس امثال اقای مرعشی و قسم جلاله را ورد زبان کردن که فلانی می اید و فلانی می رود و فلانی نمی اید همین ترس از بازگشت دوباره همان پادشاه موصوف باشد زیرا بقول دکتر زیبا کلام دکتر احمدی نژاد در همین لحظه دارای ده میلیون رای می باشد که می تواند با اقدامات تبلیغی مناسب و تذکر برخی موارد به ملت ایران این رقم را به رقم کاندیدای پیروز انتخابات 94 مجلس و 96 ریاست جمهوری گره زد ./ ر : اقای مرعشی در قسمتی از مصاحبه خود در باره فتنه گران می گویند :حتما مهندس موسوی و حجتالاسلام کروبی هم این سیاست را تایید میکنند که فعلا اولویت کشور این نیست که روحانی بخواهد وارد شود و مساله حصر را تمام کند. حتما اولویت فعلی کشور این است روحانی وارد شود و ایران را از پیچیدگیهای پرونده هستهای نجات بدهد و اقتصاد ایران را در معرض باز شدن گرهها قرار دهد/ در پاسخ باید بعرض برسانیم که دکتر روحانی در اولین مصاحبه خود در باره این جریان صحبت کرده و انرا از حیطه وظایف و ماموریت های دولت خود خارج کرده ااند و این روش تا به امروز نیز ادامه یافته است که با توجه گستردگی ماموریت ها و کارها بعید به نظر می رسد که پیگیری حصریان بدون دخالت رهبری و نظر قوه قضائیه قابلیت اجرا داشته باشد لذا اقای مرعشی بهتر است بگونه ای صجبت نکنند که گویی دولت قصد اینکار را دارد ولی امور کاری مهمتری در پیش دارد که این امر با توجه به اینکه وظایف ریاست جمهوری تعریف شده بوده و ربطی به این قبیل صحبت ها ندارد بیشتر یک پز و ژست سیاسی است تا بیان یک واقعیت ./ س: در باره اقای شجونی هم نکته ای را به طنز گفته اند پس با کسب اجازه از خواننده محترم بنده هم یک نکته به طنزی تلخ ار رفتار سیاسی کارگزاران در گذشته ای نه چندان دور بیان می کنم و بر این امر تاکید دارم که اگر اقای شجونی در میان اصلاح طلبان تعریف شده بود بلای دیگری بر سرشان امده بود که می گویم /دبیرکل فعلی کارگزاران اقای کرباسچیان در انتخابات دوره های قبل برای اجرای استراتژی انسجام و وحدت در بین اصلاح طلبان و حذف شخصیت های سیاسی مزاحم و از جمله مهدی کروبی که با سیاست کاندیدای واحد اصلاح طلبان همخوانی نداشت و خودش اصرار بر ماندن در انتخابات را داشت و در ان موقع به غضنفر اصلاحات معروف شده بود در ستاد کروبی فعال شد و لی در روز انتخابات با نوعی خیانت سیاسی اشکار رای خود را به موسوی داد و حتما اسم انرا هم ضرورت کار سیاسی اصلاحات می دانستند و پیام ان به رای دهنده این بود که فرد مورد نظر اصلاحات موسوی است نه کروبی و این کاری ترین ضریه به ارای کاندیدای شکست خورده از ارای باطله بود و طنز خنده دار این است که رفتارهای خود را بدیگران نسبت می دهند و می خندند و هیچ بعید نیست که امروز که در باره دکتر عارف با لفظی تهدید گونه می گویند :به هر حال آقای عارف از شخصیتهای خوب کشور هستند و مادامی که در چارچوب جبهه اصلاحات حرکت میکنند ـ که تااکنون نیز حرکتشان بر همین مدار بوده ـ کسی با ایشان مخالفتی نخواهد داشت.فردا در صورت ضرورت دکتر عارف را که تا دیروز “از اصلاح طلبان بدلی می خواندند با چنین سیاستی از گردونه سیاسی کشور خارج کنند . /ص : در باره ایت الله مصباح و اینکه مردم از نوع تفکرات ایشان فاصله گرفته اند باید گفت که همین تفکر بود که از براندازان سال 1388 و سران فتنه ان به کل نظام سرایت داده شد و این برداشت ها همه و همه بدلیل نتایجی بود که در دوران سازندگی و اصلاحات و در حلقه های کیان و ائین و مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهورن ان دوران و در قالب پروژه گذار به دمکراسی به ان رسیده بدوند در نتیجه انتخابات سال 88 را برای میدانی شدن ان مناسب یافتند و ان فجایع را ببار اوردند و جواب اقای مرعشی در باره تفکرات ایت الله مصباح نیز همان جوابی است که مردم در 9 دی ان سال و با حضور میلیونی خود در سراسر کشور به انان دادند و این سرمایه ای است که با تعابیر روشنفکرانه ای مانند پوپولیسم و … به بوته فراموشی اذهان اقایان سپرده شد لاکن هرگاه که ضرورت ایجاب کند دوباره این سرمایه به میدان خواهد امد حال اقایان خوششان بیاید یا نیاید ./ط : در جایی دیگر ایشان در باره انتخایات سال 92 و نحوه انتخاب دکتر روحانی می گویند :انتخابات جدیدی برگزار شده و طرفداران موسوی و کروبی سال گذشته به روحانی رای دادند و او رئیس جمهور ایران شده است: در پاسخ باید گفت که اگر دکتر روحانی خود را مدیون موسوی و کروبی می دانست قطعا کاری برای رفع حصر شاید انجام داده بود اما اینگونه نشده است /ثانیا :اراء موسوی و کروبی!! سرجمع نتوانست پیروزی قاطعی را ببار اورد زیرا نه اراء دکتر روحانی مربوط به موسوی و کروبی که ارای وی از 700000رای باطله کمتر بود می باشد و نه این میزان رای می تواند اطمینان قطعی برای دوره های اتی به اصلاح طلبان برای ادامه حضورشان در بدنه اجرایی دولت بعدی باشد در نتیجه طبیعی ترین حالت برای اصلاح طلبان استفاده حداکثری از دولت یازدهم تا زمانی که حضور دارد و اجرای سیاستی پروپاگاندایی و ژورنالیستی بر روی مردم تا انان دولت را مساوی با اصلاحات و اصلاحات را دولت ندانند تا در وقت ضرورت بتوانند بعنوان الترناتیوی برای ان خود را معرفی کنند امری که در حال حاضر در حال اجراست علیرغم اینکه اقایان در زبان و کلام مخالف این موضوع را اعلام نمایند .
در پایان باید گفت که مصاحبه کننده یا نخواسته و یا نتوانسته است سئوالاتی اساسی در باره سیاست های اصلاح طلبان از اقای مرعشی بپرسد مانند اینکه نظر ایشان در باره : رحم اجاره ای بودن دولت یازدهم برای اصلاح طلبان / رفتار سیاسی اصلاح طلبانی که اقای هاشمی را عالیجناب سرخپوش نام دادند و به حد اعلی تخریب کردند با رفتار امروز شان چه تفاوت هایی دارد ؟ / کارگزاران جز اصلاح طلبان خاص دسته بندی نمی شوند و بطوری که قبلا بیان شد انان یک تیپ سیاسی هستند که بیشتر در ایعاد فنی و اقتصادی و لیبرالیسم سرمایه داری حرکت می کنند تا سیاسی کاری صرف و تام و تمام در نتیجه بنظر ایشان شکاف های سیاسی بین اصلاح طلبان رادیکال و انان که ظاهرا سنخیتی نیز با روش های میدانی – تخریبی ندارند در کجاست ؟/بنظر ایشان شکاف های سیاسی در بین اصلاح طلبان در چه نقاطی است یا بعبارتی دیگر اسیب شناسی اصلاحات عموما و کارگزاران خصوصا را در کجاها می دانند ؟/ ایا برخی از گفتارهاو مواضع هاشمی در باره اصلاح طلبان را نوعی انتقام گیری از رفتارهای دوران گذشته از اصلاح طلبان می دانند یا خیر ؟/ رفتارهای سیاسی اصلاح طلبان در شورای شهر تهران که منجر به از دست دادن کرسی ریاست شورا شد / در باره کاسبی دینی و دیگر مسائل نیز در جای خوب جواب دارد که در نوشتارهای بعدی و بنا به ضرورت تقدیم خواهد شد .
جون خودت مرعشی غیر از نگذارند که بیاید 90درصد آرا متعلق به احمدی نزاد است تو معلومه آدم ضد ایشان هستی کور خوانده ای مردم امثال تورا قبول ندارند