یکشنبه 12 مرداد 1393 - 16:05

بالاخره هاشمی رفسنجانی راز نامه جنجالی خود به رهبر انقلاب در مورد احمدی نژاد را فاش کرد

رهبری گفتند اگر جای شما بودم، بعد از انتخابات منتشر می‌‌کردم و من نیز گفتم خواست خدا بود که شما تا قبل از انتشار نامه را نبینید.

گروه سیاسی – رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره نامه بدون سلام و والسلام خود به رهبری در سال ۸۸ گفت: رهبری گفتند اگر جای شما بودم، بعد از انتخابات منتشر می‌‌کردم و من نیز گفتم خواست خدا بود که شما تا قبل از انتشار نامه را نبینید.

خبرگزاری فارس: از نوشتن نامه به رهبری در سال ۸۸ پشیمان نیستم/ به رهبری گفتم خواست خدا بود شما تا قبل از انتشار نامه را نبینید!

به گزارش بویرنیوز، سایت شخصی هاشمی رفسنجانی امروز یکشنبه 12 مرداد، روایت هاشمی از نامه سرگشاده به رهبری را که با ماهنامه مدیریت ارتباطات در سال 89 انجام شده بود، بازنشر داد.

متن این پرسش و پاسخ در ادامه می‌آید:

-در جایی از این گفت‌وگو به قدرت خطبه‌های نماز جمعه اشاره کردید. قدرت نامه به عنوان یک ابزار ارتباطی نیز همین‌قدر زیاد بوده است. شما در تاریخ انقلاب نامه‌نگاری‌های زیادی انجام داده‌اید. فرض بفرمایید در این یک‌ ساله گذشته، چقدر درباره نامه حضرت‌عالی به رهبری صحبت شد! چقدر در موردش نقد شد! تحلیل شد! شما به عنوان یک مدیر ارشد، قدرت نامه را چگونه می‌بینید؟

هاشمی رفسنجانی: هر کدام یک خاصیت دارند. آدم گاهی یک مقاله می‌نویسد که مخاطب مشخص ندارد، اما آن مقاله تأثیرات خاص خودش را دارد. گاهی به یک شخص نامه می‌نویسد، نامه خصوصی می‌نویسد، سرگشاده نیست و محدود به خودش است. گاهی نامه سرگشاده می‌نویسد که در حکم مقاله است ولی چون مخاطب مشخصی دارد، حواشی آن باعث می‌شود که آثار دیگری نیز داشته‌ باشد؛ گاهی مثبت و گاهی منفی. نمی‌توانیم یک حکم کلی صادر کنیم. اطلاع‌رسانی از این نوع مثل نامه نوشتن‌ها، کنفرانس‌ها، سخنرانی‌ها، پیغام‌ها و… جنبه‌های مثبت و منفی دارند و آنجا که در جهت اصلاح از این ابزارها استفاده شود، خوب هستند و کم و زیاد تأثیر دارند.

-تا الان نامه‌ای نوشته‌اید که از نوشتن آن پشیمان شده باشید؟

هاشمی رفسنجانی: نه.

-انگیزه شما از نگارش آن نامه سرگشاده به مقام معظم رهبری چه بود؟ چه چیزی شما را مجبور به انتشار آن نامه کرده بود؟ —

هاشمی رفسنجانی: دیدم کار بسیار زشتی انجام شد. همه می‌‌دانستند که نسبت به دیگر نامزدها بی‌طرف هستم کاری نداشتم که مردم به چه کسی رأی می‌‌دهند. ولی همه می‌‌دانستند که روحیه کاری من با این شیوه اداره جامعه سازگار نیست. متأسفانه در مناظره، آقای احمدی‌نژاد حرفهایی را زده بود که غیرواقعی بود. تأسف بیشتر از این بود که همان حرفهای دروغ را پایه تبلیغات خویش قرار دادند و در اجتماعات از آنها سوءاستفاده می‌‌کردند. انتظار من و همه دلسوزان واقعی نظام این بود که رهبری عکس‌العمل نشان دهند. چون من تنها نبودم. در آن مناظره شما نوعی ستیز با روحانیت را مشاهده کردید که به بهانه مخالفت با اشخاص همه دستاوردهای انقلاب را حراج گذاشت و این‌گونه القا کرد که روحانیت در اداره جامعه کارایی ندارد. در سالگرد رحلت امام در مرقد به ایشان گفتم حرفهای ناقص گفته‌اند. ترجیح می دهم خودشان اصلاح کنند وگرنه ناچارم توضیح بدهم. چند روز هم صبر کردم و جوابی ندیدم. پس از آن نامه‌ای تهیه کردم. چون می‌‌بایست جواب آن حرفها داده می‌‌شد. می‌‌گویند چرا قبل از انتخابات نامه را دادم. این سؤال دیگر سفسطه است چون مگر ایشان هدفی غیر از انتخابات در طرح آن مباحث خلاف واقع داشت؟ نامه را تهیه کردم و در آخرین فرصت قبل از انتخابات که عصر سه شنبه بود، برای رهبری فرستادم. چون اگر سه شنبه می‌‌دادم، روزنامه‌ها چهارشنبه می‌‌نوشتند و اگر چهارشنبه می‌‌دادم، پنج‌شنبه کسی حق نداشت بنویسد. چون فرصت تبلیغات تمام می‌شد. می‌‌خواستم جواب آن حرفها را بدهم. در کنار آن کارها، در رفت و آمد و اخبار مؤثق شور و اشتیاق مردم را می‌‌دیدم. از برنامه‌های محافل مجریان انتخابات هم خبر داشتم. به هر حال در همان فرصت باقی‌مانده برای رهبری معظم فرستادم و متأسفانه در آن فاصله 2 ساعته باقی مانده نامه را به ایشان نداده بودند. چون جوابی به من نرسیده بود. در آخرین لحظاتی که می‌‌خواستم خدمت ایشان بروم، منتشر کردم. وقتی رفتم، ایشان گفتند: داشتم نامه شما را از روی کامپیوتر می‌‌خواندم. یعنی پس از اینکه پخش شده بود هم، هنوز متن اصلی را به ایشان نداده بودند. پرسیدم از نظر شما چگونه بود؟ گفتند: از لحاظ محتوا هیچ ملاحظه‌ای ندارم و فقط یک نکته دارم که آقای احمدی‌نژاد شخص شما را به فساد متهم نکرد و درباره بچه‌های شما گفت. گفتم: فضا به‌گونه‌ای بود که اگرچه از من اسم نبرد، اما همه چیز متوجه من شد. ایشان گفتند: واقعاً هیچ ملاحظه‌ای روی نامه ندارم. ولی اگر جای شما بودم، بعد از انتخابات منتشر می‌‌کردم. گفتم: خواست خدا بود که شما تا قبل از انتشار نبینید، چون اگر می‌‌خواندید و به من می‌‌گفتید، منتشر نمی‌کردم و این مناسب نبود. چون اگر بعد از انتخابات منتشر می‌‌کردم دو حالت داشت: اگر آقای احمدی‌نژاد شکست بخورد که درست نیست با ایشان درگیر شوم. چون اخلاقاً کار درستی نیست. اگر هم پیروز شود که اصلاً درست نیست با منتخب مردم درگیر شوم و جشن انتخابات را در کام مردم تلخ کنم. ولی الان حق من است که جواب بدهم و دادم. ایشان هم در مقابل این منطق من اعتراض نکرد.

-ولی به نظر می‌‌رسد این نامه روابط شما را با ایشان دچار تغییرات کرده است…

هاشمی رفسنجانی:— نه، ایشان صراحتاً گفتند که هیچ ملاحظه‌ای درباره محتوای نامه ندارم. حتی در همان جلسه گفتند: به حق از من انتظار دارید که جواب بدهم. صلاح ندیدم که پیش از انتخابات جواب بدهم، چون روی حضور مردم تأثیر می‌‌گذارد. ولی بعد از انتخابات جواب می‌‌دهم. حتی گفتند که به آقای احمدی‌نژاد هم گفتم که حرفهای ناحقی زدید و جواب شما را می‌‌دهم. واقعاً هیچ وقت ایشان به خاطر نامه از من گله نکردند. چون روابط ما به‌گونه‌ای است که اگر گله هم داشته باشند، می‌‌گویند. الحمدلله همکاری 60 ساله ما به‌گونه‌ای است که با هم رودربایستی نداریم.

– ولی هنوز هم شاهدیم که می‌‌خواهند به بهانه آن نامه شما را مقابل رهبری قرار دهند؟

هاشمی رفسنجانی:— اینها در سیاست طبیعی است. گروهی که وارد بازی‌های سیاسی می‌‌شوند، از این حرفها زیاد می‌‌زنند، ولی همیشه واقعیت‌ها خود را بر احتمالات سیاسی تحمیل می‌‌کند و دیر یا زود همه چیز مشخص می‌‌شود.

 

نظرسنجی
فعلا نظرسنجی در جریان نیست
لینک کوتاه : https://boyernews.com/?p=115030
به اشتراک بگذارید:
نظرات کاربران :
  1. ناشناس گفت:

    به نظرم انتشار نامه اشتباه بود.
    با این توضیحات واقعا نظرم روی هاشمی زفسنجانی منفی تر شد

    • جوان انقلابی گفت:

      با سلام این چیزی نیست که امثال من و شما قضاوت کنیم اسلام میگوید که دفاع از حق بر هر کسی واجب هست و به نظر بنده بازی و توهین به کسی برای پیروزی در انتخابات کار خیلی زشتی هست شما شک نکنید که اگر موردی بود رهبر ما اونقدر رک هستند که برخورد کنند و در سخن رانیهای ایشان بارها دیدیم که از اقای هاشمی حمایت کردند پس اگر این انقلاب خوب است اقای هاشمی هم خوبه اگر هم بده که….. بله عزیزان هیچ وقت به کسی  توهین نکنید و بدونه محاکمه کسی را مجرم ندانید

    • c گفت:

      تو کی هستی؟

  2. ناشناس گفت:

    اقای هاشمی واقعا بچه شما و دیگر اقازاده ها مشکل ندارن که تمام قد پشتشون می ایستید؟ اگر راست میگوئید بهانه دست ادمهای سوء استفاده کن ندید 

  3. احمد گفت:

    کسی از شما نظر نخواست ناشناس

  4. رهگذر گفت:

    ايا واقعا نظر احمدي نژاد در مورد اقازاده ها درست نبود؟ چيزي كه حداقل بعد از سالها واز روي ناچاري دارند از فرزند هاشمي بازجويي ميشود

  5. بویراحمد گفت:

    جانم فدای هاشمی

  6. جواد گفت:

    هاشمی زنده است تا انقلاب زنده است..حضرت امام ره

  7. نشر گفت:

    خیانت احمدی نژادبه مردم ایران نابخشیدنی است

  8. وكيل گفت:

    بابا شما ها نميدونين احمدي نژادي كه پسرش نميدونست استخر چيه حالا چه وضعي داره مگه چقد ميگرفت كه حالا به اينجا رسيده رييس جمهوراي ايران يكي از يكي خرابتره واقعا متاسفم 

  9. ناشناس گفت:

    می بینیم که خیلی ها با اندک سرمایه ای وباتلاش چه مال ومکنتی به هم زده اند آقای هاشمی از قبل از انقلاب سرمایه دار بوده چه اشکال دارد فرزندان ایشان از سرمایه پدر استفاده وتجارت کنند حالا گیریم کمی هم وضع مالی شان خوب شود ولی احمدی نژاد که پدرش آهنگری بیش نبود ازکجا این همه سرمایه را خود واطرافیانش جمع کرده اند به هر حال هاشمی ستون انقلاب است

  10. دوستدارانقلاب گفت:

    می بینیم که خیلی ها با اندک سرمایه ای وباتلاش چه مال ومکنتی به هم زده اند آقای هاشمی از قبل از انقلاب سرمایه دار بوده چه اشکال دارد فرزندان ایشان از سرمایه پدر استفاده وتجارت کنند حالا گیریم کمی هم وضع مالی شان خوب شود ولی احمدی نژاد که پدرش آهنگری بیش نبود ازکجا این همه سرمایه را خود واطرافیانش جمع کرده اند به هر حال هاشمی ستون انقلاب است

  11. محمد گلپایگانی گفت:

    متاسفانه در کشور ما قاعده بازی در سیاست را نه روش های سیاست ورزانه و نه ارزش های مورد قبول احاد جامعه مبنای کار سیاسیون از کوچک و برزگ شده است و چون خود را محور جریان متبوغ خود می دانند برای باقی ماندن در سپهر سیاست ایران نه تنها از کارهای خود ولو غلط و یا بی ادبانه هم که انجام داده اند هیچگونه ناراحتی واحساس پشیمانی نکرده و راه و روش خود را حتی درست هم می پندارند جناب اقای هاشمی و روش های ایشان برای همه کسانی بنحوی در دنیای سیاست کم یا زیاد حضور دارند غریبه و نااشنا نیست / روش های که همیشه توام با اما و اگرها و نکات دوپهلو و مبهم زیادی بوده است از جریان مک فارلین و جام زهر رهبری گرفته تا سیاست های تعدیل اقتصادی دولت سازندگی و نامه های بدون سلام و و السلام به رهبری تا حمایت از اقازاده های خود در جریان فتنه 88 و امروز که دولت یازدهم دکتر روحانی زمام امور کشور را بر عهده گرفته است و تمام جریانات همسو با ایشان برای یکسانی دولت تدبیر و امید با دولت های سازندگی و اصلاحات تلاش های زیادی را بعمل می اورند . فکر نمی کنم در هیچیک از مراحل زندگی از ایشان موردی برای قبول اشتباه و یا تصمیم نابجا شنیده و یا دیده باشیم پس طبیعی خواهد بود که در باره نامه ها به رهبری هم همین روش را در باره ایشان مشاهده کنیم / برخی از دوستان فکر می کنند که این رفتارها نوعی سیاست ورزی خردمندانه است اما بنظر بنده نوعی روش ماکیاولیستی است که برای تحمیق هرچه بیشتر مردم بکار می رود تا مردم در جریان اصلی واقعیت ها قرار نگیرند همانطوری که گفته شد : در باره جریان سفر مک فارلین از ایشان بپرسید / در باره سرنوشت گروگانهای اسیر ایرانی در لبنان و اقدامات انجام شده و نشده بله می گوییم نشده جون بنظرم می اید که اگر در جایی که می شد کاری کرد و نکرده باشیم این هم نوعی اقدام است البته از جنبه منفی ان /در باره مذاکرات ازادی گزوگانهای امریکایی در لبنان در نیمه دهه 60 که با همکاری برخی از سیاسیون ایرانی انجام شد از ایشان بپرسید /و… پرسش های فراوان دیگری که جا و زمان اجازه طرح انرا نمی دهد / اقای هاشمی شخصیتی است که در تعاریف جامعه شناسی سیاسی باید ایشان رادر نوعی اقتدار سنتی باز تعریف کرد که در ان شیخوخیت و پیر سالاری بر وجه دمکراسی خواهی و استناد به روش ها و راه های مردم سالاری که در غرب و یا جاهای دیگر می بینیم ارجحیت دارد روشی که باید در ان چشم و گوش بسته فقط اطاعت کنی و منتظر بنشینی تا روزی که مورد توجه شیخ قرار بگیری و از فیوضات وی بهره ببری / در حقیقت نوعی مدیریت ابهام در ماهیت حرکت سیاسی اقای هاشمی از گذشته تا به امروز وجود داشته که به برخی از ان موارد در سطور بالا اشاره کردیم در باره علل بوجود اورنده این شرایط و این روش ها در ایشان باید مسائل توجه نمود : الف : تفاوت گفتمانی و روش های اجرایی و میدانی کردن ان با معیارها و شاخص های انقلاب اسلامی بگونه ای گه وقتی مواضع ایشان را مورد بازخوانی قرار می دهیم زاویه هایی را با مواضع انقلاب اسلامی در این مواضع از ایشان مشاهده می کنیم مانند : الف :مواضع رهبری در فتنه 88 و مواضع اقای هاشمی در همان دوران که اختلافات زیادی را نشان می دهد / ب: الویت و اهمیت اقتصاد و سیاست خارجی در منظومه فکری اقای هاشمی که با مواضع رهبری در باره الویت های مسائل فرهنگی و توجه به ظرفیت های داخلی تفاوت های اساسی دارد / ج: تفاوت های دیدگاهی در باره سیاست های راهبردی و بین امللی جمهوری اسلامی خصوصا در باره کشورهای اسلامی منطقه بین ایشان و رهبری خصوصا در باره کشورهای سوریه ، عربستان و ../د : نگاه ابزاری به حرکتها ی اسلامی منطقه خصوص جریان حزب الله لبنان که در جریان مبادله گروگانهای امریکایی در لبنان می توان انرا مشاهده کرد /و… در مجموع باید در برابر سخنان ایشان و پذیرش و رد ان با احتیاط گام برداشت و به صرف داشتن مسئولیت در نظام سیاسی کشور نباید دربست و بدون تحقیق مطالب ایشان را عین واقع پنداشت که ممکن است ابعاد سیاسی و جریان بر موضوع اصلی غلبه داشته باشد .

دیدگاه شما