پنجشنبه 9 مرداد 1393 - 1:21

انتقاد تند بانوی گچسارانی از نماینده و مسئولین گچساران؛ میمون نماهای عرصه سیاست ؛ نابلد و ناکارآمد

گروه سیاسی – خدیجه مظاهرپور، مدرس دانشگاه در مطلبی که به بویرنیوز ارسال داشته به انتقاد شدید از مسئولین این شهرستان پرداخته است.

به گزارش بویرنیوز، مظاهر پور در بخشی از مطلب خود نوشته است: هر چه فکر می کنم می بینم به جز تغییرات بسیار کوچک و جزئی ، از زمانی که به خاطر دارم تا کنون هیچ پیشرفت خاص و محسوسی در وضعیت شهرمان بوجود نیامده ، به جز مورد زیرگذر که آن هم بعد از مدتها ندانم کاری و رها شدن به امان خدا بالاخره به تازگی با چه مصیبتی در یک اقدام ضربتی و ناشیانه جهت خالی نبودن عریضه ساخته شده و معلوم نیست در کدام یک از روزها مردم مظلوم و بی گناه و مسافرین و ماشین ها را به کام مرگ بکشاند!

IMG00434786

به گزارش بویرنیوز متن کامل مقاله این بانوی گچسارانی را از نظر می گذرانیم:
می گویند “میمون که از همه زشت تره ، بازیش از همه بیشتره”. حکایت حال سیاستمدار نمایان ما حکایت همان میمون زشت رو است که در بی تدبیری و بی سیاستی سرآمد استانهای کشورند و با بی سیاستی و بی تدبیری خود ، تیشه به ریشه و اصل استانمان زده اند و استان را به باتلاقی از مشکلات و ناکامی ها فرو برده اند، ولی ادعای سیاستشان نیز از همه بیشتر است . استانی که به واسطه بی سیاستی سیاستمدارانش در وضعیتی بحرانی به سر می برد و به طور کلی نامش با بی سیاستی و بی تدبیری و عقب ماندگی گره خورده است ، بیش از همه ادعای سیاست می کند ! عقب ماندگان سیاسی خود را پیشروان سیاست و سیاستمدارانی کارکشته که با یک سر انگشت خود جهان را اداره می کنند ، می پندارند ، در حالی که توانایی اداره کردن یکی از سازمانها و نهادهای شهری کوچک مثل گچساران را نیز ندارند! افرادی که نسل اندر نسل شان، خود را سیاستمدار و سیاست را ارثیه انحصاری خود و خانواده هایشان می پندارند ، در حالیکه سیاست و در واقع بی سیاستی خود و آباء و اجدادشان استان ما را به این روز درآورد. افرادی دگم که از جمود فکری رنج می برند و حاضر به کوچکترین تغییری در افکار کوته فکرانه شان نیستند و موجودیت شان از اساس حاصل یک اشتباه بوده است! اینان بی سیاستی را سیاست می خوانند و سیاست را مهارتهای فریب کاری و فتنه انگیزی و قدرت نمایی و خودنمایی و تخریب رقباء و مخالفین و رابطه گرایی و رانت خواری می دانند. آنان که به خاطر منافع و خواسته های شخصی و جناحی خود پا بر منافع مردم و سرزمین خود می گذارند و آبرو و اعتبار سرزمین خود را به بازی می گیرند. در هیچ جای ایران این اندازه دم از سیاست و سیاست ورزی نمی زنند و در هیچ جای ایران این اندازه بی سیاستی و بی خردی حاکم نیست! کسانی دم از سیاست می زنند که حتی تعریف سیاست را هم نمی دانند و رفتارها و حرکات و سکناتشان شباهتی به یک سیاستمدار ندارد و حتی شکل و ظاهرشان هم شبیه یک سیاستمدار نیست و تنها به انسانهای اولیه تاریخ و اعراب عصر جاهلیت و در بهترین حالت به افراد عامی و کوچه بازاری شبیه می مانند! و از سیاست تنها نام اصول گرایی و اصلاح طلبی به گوششان خورده و اصولاً سیاست را به این معنا می پندارند وگرنه الباقی آن فتنه انگیزی و کارشکنی و قدرت طلبی و جنون قوم گرایی و طایفه گری است! و ارمغان سیاسی نمایی شان برای استان، تنها عقب ماندگی و سرشکستگی و سر به زیری و تأسف است .
در درس فلسفه سیاست دانشگاهمان خوانده بودیم سیاست یعنی علم و درایت و تدبیر برای درست و بهتر اداره کردن جامعه . حال با نگاهی به این تعریف و نگاهی بسیار گذرا به وضعیت استان ما ، اولین چیزی که به ذهن هر انسانی خطور می کند ، بی سیاستی و بی تدبیری در این استان است که جای هیچ انکار و توجیهی هم باقی نمی گذارد ، چرا که چیزی را که عیان است حاجتی به بیان آن نیست! قضیه وقتی جالب می شود که تقریباً به هر یک از ادارات ، سازمان ها و نهادهای استان که بروید ، هر کدام به افراطی ترین شکل ممکن دم از سیاست ورزی و سیاسی کاری مسئولین خود می زنند و هر کدام خود را از رهبران جریانهای چپ و راست سیاسی می پندارند و در جزئی ترین و بی اهمیت ترین مسائل نیز پای چپ و راست را به میان می آورند، این در حالی است که چپ و راست های واقعی که تدبیر و اداره امور کشور را به دست دارند، حتی برای یک بار و یک لحظه هم که شده ، نام این افراد را در لیست اصولگرایان و اصلاح طلبان وارد نمی کنند ، چرا که جز بی سیاستی و کم خردی چیز دیگری در این استان نمی یابند! در تقریباً تمام ادارات و نهادهای استان یک جمله مشابه را می شنوید : “به دلیل سیاسی کاری مسئولین کارها پیش نمی رود.” “فلان کار به خاطر مسائل سیاسی راکد مانده.” “دعواهای سیاسی اجازه پیشرفت امور را نمی دهند.”
آیا این سیاست است یا نادانی و بی خردی محض؟! سیاست را علم پیشبرد امور می گفتند نه علم پسرفت امور ! ولی نادانان و بی خردان نام مسخرگی هایشان را سیاست گذارده اند!
استان ما در همه زمینه های سیاسی – فرهنگی – اقتصادی – فکری و علمی از نظر عقب ماندگی در رتبه نخست و از نظر پیشرفت در این ابعاد،آخر است ! چه مضحک و چه تأسف بار! ولی در همین حال چپ و راست هایمان به یاد مرحوم آریو برزن ، با غرور سرشان را بالا می گیرند و به گذشته نادیدنی خود مفتخرند، ولی ظاهراً نمی دانند که قرنها از آریوبرزن گذشته و گیرم پدر تو بوده فاضل، از فضل پدر تو را چه حاصل؟!
یادم می آید یک بار به صورت اتفاقی با دو تن از فرزندان ناخلف آریوبرزن که از میمون نمایان کنونی عرصه سیاست منطقه مان نیز هستند همنشین شدم. یکی از آنها به دیگری گفت : اگر روزی دشمن به خاک سرزمین و خانه هایمان حمله کند ، خود و برادرانت به جنگ با دشمن خواهید رفت؟ دیگری با افتخار تمام جواب داد: نه! چرا من و برادرانم کشته شویم!!!! شاید در آن لحظه فراموش کرده بودند که هر از گاهی خود را فرزندان غیور آریوبرزن می نامند!
چماق لری جناب بزرگواری چندان هم به دور از واقعیت نبود ، گرچه وقتی ایشان آن را به زبان آوردند، همه سعی در انکار و کتمان آن کردیم و دلمان می خواست مردم ایران هم بپذیرند که چماق لری دروغ است و مردم ما انسانهای متمدن و با فرهنگی هستند، ولی در همان زمان خودمان هم می دانستیم که چماق لری واقعیت دارد و در این استان کاربردهای فراوان! هر چه سعی در انکار این واقعیت می کنیم باز بلافاصله دم خروس از جای دیگری برای اثبات این واقعیت بیرون می زند. چند روز پیش در برنامه پخش زنده ماه عسل شبکه سه سیما در برابر چشم میلیونها بیننده این برنامه، پیرمرد ساده و بی پیرایه لر که از مهمانان برنامه بود و فرزند نوجوان او به قتل رسیده بود با صداقت و صراحت تمام گفت: ما لرها نیازی به دادگاه نداریم، خودمان مجرم را قصاص می کنیم . ما لرها اینگونه ایم .
واقعیت همین است و به جای انکار واقعیت ، بهتر است واقعیت ها را پذیرفت و در صدد اصلاح خود برآمد.
جناب بزرگواری با چماق لری خود بر سر آنهایی بکوبید که چوب لای چرخ سازندگی استان می گذارند و منافع شخصی خود را بر منافع جمع ترجیح می دهند و آبادانی و اعتبار استانمان برایشان چندان مهم نیست و تعدادشان هم الی ماشاءا… کم نیست!
یکی از اصول روانشناسی این است که با هرکسی با زبانی که متوجه آن می شود باید صحبت کرد و زبانی را که متوجه نمی شود نباید به کار برد . بعضی ها زبان و منطقشان ، منطق چوب و چماق است و این نوع منطق را خوب می فهمند و محترمانه صحبت کردن با آنان مساوی با آب در هاون کوبیدن و همینطور مساوی با آب دادن به گلهای پلاستیکی است! من خود تجربه صحبت کردن مؤدبانه و محترمانه و متوجه نشدن طرف مقابلم را در این استان زیاد داشته ام.
یادم می آید چند سال پیش نویسنده ای فارس در کتاب فرهنگ اصطلاحات خود کلمه لر را معادل با یک صفت و ویژگی بسیار شنیع و ناپسند قرار داده بود و در یکی از روزنامه های محلی استانمان از مردم خواسته شده بود که مراتب اعتراض خود را نسبت به این عمل، بصورت شفاهی و کتبی و تلفنی و حضوری به نویسنده و انتشارات مورد نظر اعلام کنند . من نیز از سر احساسات ناسیونالیستی ام برای اعلام اعتراض خود با محل نشر کتاب تماس گرفتم و اعتراض خود را اعلام داشتم، ولی وقتی از دوست لر و همشهری مان که از مدرسین دانشگاه نیز بود، خواستم که او نیز برای اعتراض با آن انتشارات تماس بگیرد ، او گفت : دلیلی برای اعتراض وجود ندارد، نویسنده واقعیت را گفته. و حالا من نیز بعد از گذشت چند سال به این نتیجه رسیده ام که نویسنده کتاب در مورد بعضی افراد واقعیت را گفته بود .« به دلیل رعایت ادب از ذکر صفتی که معادل کلمه لر گرفته شده بود خودداری می کنم، گرچه نویسنده آن کتاب با گستاخی و وقاحت تمام از این لفظ استفاده کرده بود.»
آیت الله خامنه ای در سفر خود به استان در سال 1373 راز عقب ماندگی استان ما را سیاسی نمایی مسئولین آن عنوان نمودند. و سیاسی نمایی متفاوت از سیاست ورزی است. سیاسی نمایی یعنی ادای سیاست و سیاست مدار را درآوردن وگرنه سیاست و درایت و تدبیر که راهگشای امور است نه مانع و سد رفع مشکلات . بی سیاستی را نمی توان به جای سیاست جا زد.
هر روز در برابر دیدگان تک تک مان درآمد نفتمان را برای توسعه ، عمران و پیشرفت شهرهای از ما بهتران به یغما می برند و خودمان که صاحب آن و دود خورده چاههای نفت آن هستیم ، از کوچکترین امکانات بی بهره ایم و وضعیت بیکاری و فقر و مشکلات فکری و فرهنگی و اقتصادی شهرمان در حد بحرانی است و سیاستمدار نمایان شهرمان نیز از سر جهالت، یغماگران نفتمان را با لبخند بدرقه می کنند و با همه اینها با اعتماد به نفس کامل (و البته کاذب) نام سیاستمدار را نیز بر خود گذاشته اند! هر روز همگی ما به عینه بی خردی و بی سیاستی را در شهر و استانمان می بینیم و شهر و استانمان (که بیشتر به جزیره ای دور افتاده بی ارتباط با دنیای امروز و همینطور به بیابانهای صحرا و کویر لوت شبیه می ماند) در آتش بی خردی و بی درایتی می سوزد، ولی با این حال سیاستمدار نمایان مان ذره ای از ادعاهای واهی و مسخره شان مبنی بر سیاست ورزی کوتاه نمی آیند و همچنان در خواب و خیالات کودکانه شان هستند و کل زندگی شان در چپ و راست خلاصه می شود و در پستوهای خانه ها شان مجمع دیوانه گان به راه می اندازند و برای آتیه استان نقشه ها می کشند و غیر خودی را نیز در میانشان راهی نیست. برای ایشان شفای عاجل را از خداوند منان خواستاریم.
آیا سیاست چیزی جز تدبیر و کاردانی و درایت برای پیشبرد امور و رفع موانع و مشکلات است؟ یا سیاست یعنی حنجره خود را پاره کردن و دم از اصولگرایی و اصلاح طلبی زدن؟ شاید هم ترجمه لری کلمه سیاست اینگونه است!
به طور کلی فضای حاکم بر شهر و استانمان فضای بیمارگونه ای است . بیماری از نوع توهم خودشیفتگی و پارانوئیدی و اسکیزوفرنی و مالیخولیایی! و این فضای بیمارگونه منطقه مان را به سوژه خوبی برای خنده و تمسخر دیگران بدل کرده است و اگر جلوی این بیماری که به صورت اپیدمی در بعضی خانواده ها و خاندانها نسل اندر نسل در حال سرایت است، گرفته نشود و همچنان به سرعت پر شتاب خود ادامه دهد، این سیر قهقرایی به چاه فاضلابی منتهی خواهد شد که بوی تعفن آن همه جا را خواهد گرفت! همانطور که در حال حاضر تا حد زیادی این راه در استان ما پیموده شده و چیزی تا انتهای راه نمانده!
در وصف وضعیت اسفبار استانمان همین بس که فردی عامی از یکی از استانهای دیگر کشورمان گفت: حتی اگر سند کل استان کهگیلویه و بویراحمد مجانی به نام من زده شود و اگر کلید استانداری کهگیلویه و بویراحمد را به من بدهند و بگویند استاندار این استان هستی، حاضر نیستم روزهای زندگیم را در این استان تلف کنم!
هر چه فکر می کنم می بینم به جز تغییرات بسیار کوچک و جزئی ، از زمانی که به خاطر دارم تا کنون هیچ پیشرفت خاص و محسوسی در وضعیت شهرمان بوجود نیامده ، به جز مورد زیرگذر که آن هم بعد از مدتها ندانم کاری و رها شدن به امان خدا بالاخره به تازگی با چه مصیبتی در یک اقدام ضربتی و ناشیانه جهت خالی نبودن عریضه ساخته شده و معلوم نیست در کدام یک از روزها مردم مظلوم و بی گناه و مسافرین و ماشین ها را به کام مرگ بکشاند!
می توان مهاجرت کرد و در اینصورت از نعمت زندگی خوب و سالم و مفید بهره برد، ولی مهاجرین همه جا شهروند درجه 2 محسوب می شوند و این با عزت و غرورمان سازگار نیست. چرا در سرزمین خودمان صاحب زندگی خوب و سالم نباشیم، تا به خاطر داشتن آن مجبور به پناه بردن به دامان دیگران شویم؟! البته به لطف هنرنمایی های مسئول نمایان و سیاستمدار نمایان شهر و استانمان نباید چنین خواسته هایی را در ذهن پروراند، ولی آدمی با امید زنده است! در سطح کشور نیز از این قبیل سیاستمدار نمایان میمون صفت که فقط سروصدا و ادعایشان زیاد است وگرنه با الفبای سیاست نیز بیگانه اند و سیاستشان تنها فتنه انگیزی و کارشکنی و سرقت اموال بیت المال و بی عدالتی و رابطه گرایی و پایتخت گرایی و خودباختگی و خود فروختگی و وطن فروشی است، کم نیستند! و اگر کم خردی اینان نبود ، کشور ما یک کشور عقب مانده و جهان سومی نبود و همچون زمان جناب آریو برزن و کوروش کبیر ، یکی از ابرقدرتهای جهان بودیم ، ولی حالا نه تنها ابرقدرت نیستیم ، بلکه یکی از کشورهای ضعیف و عقب مانده جهان هستیم . آریوبرزن و کوروش ، بزرگ بودند و مثل بسیاری از امروزی ها ، کوچک و ذلیل قدرت و ثروت و شهرت نبودند.
گرچه این قبیل سیاستمدار نمایان در کل کشور موجود و پراکنده اند ، ولی آوازه و سر و صدایشان از این استان بیشتر شنیده می شود!
میمون نمایان عرصه سیاست چه نابلد و ناکارآمدند!

نظرسنجی
فعلا نظرسنجی در جریان نیست
لینک کوتاه : https://boyernews.com/?p=114477
به اشتراک بگذارید:
نظرات کاربران :
  1. لادن گفت:

    خیلی عقده داری خانم محترم .

    • مهمان گفت:

      خانم مثلا آزاد اندیش واقع نگر
      خوب بود بجای بازی با کلمات و آمیختن مشکلات مردم استان به توهمات و افکار پریشان خود ، با آمار و ارقام تفاوت پیشرفتهای زمان فعلی با نمایندگان پیشین گچساران را قیاس میکردی تا متوجه شوید چقدر از استدلالهایتان مستند و چقد زاییده ذهن مغشوش شماست.

  2. باسلام خدمت بویر اولین مقاله خود را برای شما فرستادم باشد که همکاری ما ادامه داشته باشد گفت:

    سخنی از دل با نماینده مردم گچساران/

    چند روزگذشته برای سیاسیون گچسارانی هفته ای پرخبر بود….جایی که یک نماینده در مهمانی افطار و جمع هواداران خود اقدام به دادن افطاری به پیمانکاران و سرمایه داران کرد و دیگران با تعریف از وی شروع به چاپلوسی های سیاسی کرده اند.

    اما سوالاتی در این زمینه ذهن نگارنده را به خود مشغول ساخته است.باشد که پاسخ این عزیزان سخنور، ذهن تاریک ما را روشن سازد:

    قبل از سوال خدایی به مردم پاسخ دهید پول این همه افطار از کجا آمده است

    آیا در هنگام سرو غذا یاد کودکان محله سادات افتادید

    آیا آیا آیا و هزاران سوال دیگر

    ۱)دلیل دادن این همه ریخت وپاش در این فاصله زمانی از انتخابات چیست؟آیا نمایندگان ما از هم اکنون به دنبال فعالیتهای تبلیغاتی و سعی در جمع آوری رای و برنامه ریزی برای موفقیت در انتخابات هستند؟
    مگر نماینده نباید در شرایط فعلی به وظیفه ای که مردم در دفاع از حقوق خود و قانونگذاری به ایشان سپرده اند مشغول باشند؟

    آیا دل مشغولی حضور در عرصه انتخابات در این زمان سبب خدشه به وظیفه نمایندگی نمی گردد؟

    آیا ازاین امر چه درست و چه غلط استنباط نمی گردد که بسیاری از فعالیتها در جهت کسب ارا صورت می گیرد؟

    ۲)دادن قول به مردم در جهت راضی کردن برای حضور در انتخابات با چه استدلالی صورت می گیرد؟

    مگر مردم درخواستی در این زمینه ارایه کرده اند؟

    مگر مردم به کسی چک سفید امضا داده اند که در هر دوره خواهش کنند که بیاید تا به او رای دهند.مسلما شخصیت و جایگاه نماینده گچساران و رای درخشان وی به واسطه متحد نبودن اصولگرایان در دور قبل محفوظ است اما جایگاه و شان مردم قطعا از همه افراد و اشخاص بالاتر است.
    نمایندگی مردم احتیاج به عشق خدمتگزاری دارد.نمایندگی مردم وظیفه و مسوولیتی نیست که با تعارفات مرسوم و…کسی لطف کند و بر عهده گیرد.

    ۳)نماینده ما در مجلس کمی از توفیقاتشان برایمان بگویند.ما همیشه عادت کرده ایم از نمایندگان قدرتمند ومتحد فارس و اصفهان و آذربایجان و…. بگوییم.اما هیچگاه در جمعمان از توفیقات نمایندگانمان جز در موارد اندک نگفته ایم .

    ۴) ودر پایان آخرین سوال برادر تاجگردون خود بهتر از همگان آگاهی که نیروهای پتروشیمی از الان باید جذب شوند تا دوسال دوره آموزشی در نفت را ببینند آیا این استخدامی را گذاشته ای برای قبل از انتخابات و هدفت از این کار به دست آوردن رای است

    تورا به روح شهدا با مردم بازی نکن

    دوست عزیز و مایه افتخار گچساران ،لطفا کمی هم از تعارفات دست وردارید.کمی هم به جامعه سربزنید.باور کنید باور کنید مردم گچساران امروز فقط برای مشکلاتشان می گریند و نگرانند.
    باور کنید مردم فقط چشم امید به به شما دوخته اند که پیگیر مشکلاتشان باشید که اگر به این وظیفه عمل بفرمایید مردم نشان داده اند که ناشکر نیستند و جواب عملکرد مثبت را خواهند داد.بیایید در ذهن و قلب مردم ماندگار شویم نه بر صندلی هایی که به هیچ کس وفا نکرده و نخواهد کرد.

  3. یاسوجی گفت:

    ای بابا خانم مظاهرپور شما که کلی توهین کردید در مقاله تون!!! بسیار احساسی و تند نوشتید! اگر بخواهی موثر باشی مستدل و منطقی بنویس. هرچند کلیت حرفهایت درست است و پس از گذشت دهها سال در گچساران فقط یک زیرگذر غیر لازم احداث شده است دیگر کاری در خور شان و شخصیت مردم گچساران نشده است، اما شما میتوانستی کمی منطقی تر صحبت کنید. کاربرد واژه میمون صفت و میمون نما را اصلا ازتون قبول ندارم. خیلی بد توهین کردید. به هرحال عرصه سیاست در کشور ما و بخصوص در استان ما و بویژه تر در گچساران چنین حال و هوایی دارد. خانواده ها هستند که حکومت کرده اند و میکنند. به مدد بدوی بودن سیاست و به مدد فرهنگ خاص قومی و ایلی و طایفه ای. نگاه کنید به سیاستمداران ریز و درشت در این کشور ، حدود سی و اندی سال است که فقط جایشان عوض میشود. از این قوه به آن قوه می روند ولی در عمل هیچ گردش نخبگانی صورت نمی گیرد. در شهررستانها وضع بدتر است. فلان انقلابی 58 ، بر جان و مال و ناموس مردم استیلا یافته و پسر و برادر و خواهرزاده و نوه و نتیجه اش همگی مادرزاد مدیر و مدبر بدنیا آمده اند تا در هر نهاد و اداره ای اشغال کننده به ناحق پستهایی باشند که باید به نخبگان مردم واگذار شوند. طبعا چنین روندی خلف قانون و خلاف مصلحت نظام جمهوری اسلامی است و دیر یا زود با فامیلها کم کم بساطشان را جمع کنند.

  4. RR گفت:

    خانم مظاهری اگرچه با برخی مطالب شما موافق هستم اما گستاخی شما به قوم لرواینکه درجاهای با زیرکی به مردم واستان توهین کرده ای قابل گذشت نیست .شمابه چه حقی می گویید یکنفرگفته اگه استان کهگیلویه وبویراحمدوبه نامم بزنید حاضرنیستم به اونجا بیاییم،اینگونه حرف های شما بی ادبی ،دروغ وبی تدبیری است که خودتان از آن دم می زنید.شما حق ندارید به بهانه ای به مردم واستان توهین کنید.از مسئولین استانی برای درج چنین مطالبی وتوهین به مردم استان وقوم لر تقاضای رسیدگی وبرخوردبانویسنده این مطالب را داریم

  5. کاظم گفت:

    الحق شیر زنی وگل گفتی وگل نوشتی مردم استان ما خوابند وفقط رایشان مهم است .

  6. ناشناس گفت:

    انصافا ازصورتش مشخصه عقده ای حتما تاجگردون کاری براش انجام نداده

    • ناشناس گفت:

      حتما برا شما انجام داده

      • رضایی گفت:

        خانم محترم تشکر می کنم به وضوح عین واقعیت و روحیات مسئولین ومردم استان را دراین مقاله خوب آوردید از این شجاعت و رک گویی مجددا تشکر می کنم و قابل تحسین حتی تحصیلات بالا که امار ان در استان خیلی زیاد است به دلیل تعصب های قومی و قبیله ای نتوانست شاخص توسعه فرهنگی باشد تمام تلاش بچه های دلسوز استان باید تغییر فرهنگ استان باشد تا فرهنگ تغییر نکند شرایط استان همین است که وجود دارد وامیدی برای توسعه استان وجود ندارد من یک هم استانی شما می باشم که از سالهای قبل علیرغم اینکه می توانستم برای استان بسیار مفید باشم ولی به خاطر همین فرهنگ وعدم امکان درست کردن آن که حتما باید به یگ گروه سیاسی وابسته تا رشد از استان به استان دیگری رفتم وبرای ان استان مفید می باشم ولی همیشه به خودم می گویم ای کاش ای این فعالیت ها را برای مردم محروم نگه داشته وسیاست زده خودم انجام می دادم وقصد می کنم بعد از سال ها به استانم برگردم ولی در مسافرت تهای کوتاهی که به استان دارم می بینم نه تنها شرایط تغییر نکرد بلکه همان چهره همیشگی با تفکرات بدتر ولی با تحصیلات بالاتر همچنان در مصدر امور استان قرار دارند خواهر محترم به نقاط ضعف استان خوب اشاره کردید ولی بلافاصله شمارا متهم می کنند به جناح سیاسی برای اینکه ارزش گفته های حقیقی شمار ا کم کنند در استان چیزی که وجود ندارد حداقل در میان مسئولین استان تدبیر؛ عقل مثبت اندیش ؛ واقع نگری عدالت استقلال انصاف و ترجیع منافع مردم استان بر منافع قوم بستگان و تفکرات سیاسی انهم برای منافع شخصی پست های مدیریتی و اجرایی را در استان ما فقط برای منافع شخصی و قومی می خواهند نه نه برای خدمت به مددم پس چگونه انتظار داری استان تغییر کند و رشد وتوسعه یابد امیدوارم نیروهای دلسوز استان که که مانند جنابعالی به خوبی مشکل استان راشناختند دست به دست هم دهند و شرایط استان تغییر دهند

  7. گچسارانی گفت:

    احسنت احسنت احسنت احسنت احسنت احسنت احسنت

  8. گچسارانی گفت:

    آر آر عزیز ایشون هم از فردی شنیدت و دارن اطلاع رسانی میکنن چرا بهت برخورده.این که نظر خودشون نیست.میگن شنیدن که فردی این حرف رو زده

  9. فرشاد گفت:

    احسنت حرف دل خیلی ها رو گفتی

  10. دور از وطن گفت:

    احسنت

    واقعاٌ درد دل خیلی از انسانهای زجر کشیده از بی تدبیری های سیاست بازانی که فقط نوک دماغ خود را می بینند را بیان فرمودید.
    شیر مادر حلالت.

  11. علی گفت:

     سهم  پول نفت بیشتر از فروش و  اوردن ان بصورت صنایع مادر باعث رشد اقتصادی منطقه میشه تو فکر این حرکت باشید  

  12. شهریار گفت:

    از سرکار خانم مظاهرپور بسیار متشکر و سپاسگزارم. باید به شما آفرین گفت که از معدود مدرسین دانشگاه های استان هستید که در خصوص شرایط استانمان حساسیت ویژه ای دارید و با احساس مسئولیت به اظهار نظر می پردازید. با بسیاری از مطالب عنوان شده موافقم البته لحن شما در این مقاله و هم در مقالات ارسالی قبلی بیشتر جنبه درد دل و انتقادی دارد و چقدر خوب است این انتقادات همراه با پیشنهاد ارائه گردد. احساس میکنم ریشه اصلی بسیاری از مشکلات عنوان شده به نوع تفکرات و منش های خاص فردی و شرایط اجتماعی و محیطی ما بستگی دارد و نیاز به یک تغییرات اساسی داریم لذا پیشنهاد میکنم گروهی متشکل از کارشناسان خبره حوزه های روانشناسی، جامعه شناسی، مدیریت، تاریخ و…به مطالعه وضعیت خاص استان بپردازند و با ارائه راهکارهای علمی و ترسیم نقشه راه بر اساس خط مشی ها، مسیر حرکت صحیح انتخاب گردد. نوع تفکرات ما باید عوض شود و از این حالت تعصبات خاص قومی و قبیله ای و کینه ای بودن و تعصبات کورکورانه سیاسی خارج شویم. راه حل، ساده نیست شاید بسیار زمان بر باشد. شاید لازم باشد از دوران دبستان فرزندانمان به صورت صحیح آموزش داده شوند، شاید هم نیاز به برگزاری دوره های آموزشی برای کلیه کارمندان داشته باشیم و شاید… شما هم به عنوان مدرس دانشگاه بخشی از وقت کلاس را به بیان مشکلات و ارائه راهکار بپردازید…

  13. روانشناس گفت:

    جرا نظر روانشناسي راوارد بازي سياسي ميكني حرفا ت قشنگ ولي كار روانشناسي مشاوره ودرمان

  14. معلمی گفت:

    سرکاخانم مظاهرپور خسته نباشیدبطور نسبی خوب فرمودیدکاش این جمله مرحوم بیرامبیگی راکه فرموده اندبویراحمدآنقدربرپاشنه رکاب وماشه تفنگ فشارآوردتاازدهستانی استانی بوجودآوردندرا میگفتی وبعدگفته بزرگواری مظلوم راکه واقعیت راگفته بودمیاوردی تاکج اندیشان معاندبیشتربفکرفرومیرفتندوعامه بیدبیردچاراشتباه نمی شدند

  15. فقط تاج گفت:

    خانم مظاهرپور همينكه اقاي تاج گردون با اين همه توهين شما جوابتون رو نميده بيانگر تدبير ايشان و سوختن شماست. شما زور نزنيد اگه ده حزب جمع كنيد نميتونيد مثل ايشون اينهمه برنامه قوي رو در ده روز انجام بده. تاج گردون منحصر به فرده زور نزنيد. 

  16. شرافت گفت:

    خانم مظاهر پور  من متاصفم برا  برخی مسئولان دانشگاها که پای هرکسی را  به محیط ارزشمند دانشگاه باز میکنن که اینجور به خود جسارت نشون بدن و علیه برخی چهره های ملی و ارزشمند کشور و استانمان با اینچنین لحنی صحبت کنن اگر قرار باشه هر کی  با القابی چون مدرس دانشگاه (مدرس مدرس) بیان و خود را عالم دهر دانسته و هر چی حرف نسنجیده هست به زبان بیارن که سنگ رو سنگ بند نمییاد . در رابطه با چماق لری هم تکرارش  فقط و فقط نمک به زخم پاشردنی بیش نیست والله بالله  این صحبتها حتی در محفل دوستانه هم زشته 

  17. احسان گفت:

    کاملا درست میگویند بروید تحقیق کنید بعد به حرف ایشان میرسید اینها فقط حرف بزرگ میزنند بدون اینکه هیچ عملی انجام دهند وفقط منافع خود و خانواده خود را دنبال میکنند ایشان چه اشتغال زایی برای شهری کرده اند که 30 درصد نفت ایران را تولید میکنه وضعیت شهر و هم ببینید قضاوت با خودتان و وجدانتان  ولی قبل از قضاوت هم در شهر و هم در تهران تحقیق کنید

  18. گچساران گفت:

    دیلی های در گچساران چند سال نماینده بودن و صد سال این شهرو به عقب بردند.دیگر نای مقاومت در برابر تاجگردون را ندارند.دارن می سوزن این خانونم هم سوخته دلم براش می سوزه

  19. باشت باوی گفت:

    انتظار می رفت از یک استاد دانشگاه که با خرد. مقاله بنویسد وسخن گوید .ایشان حکومت جمهوری اسلامی ایران راضعیف می پندارد ومقایسه می کند با حکومت هخا منشیان که به گفته بعضی از تاریخ دانان ازقوم لر بودند .واصالت دادن به استان فارس کریم خان زند بوده یادت نرود ایران اسلامی برای شرافت وعزت دین استام باتمام بلاد کفر در جهان می جنگد ولی کورش برای شهرت وقدرت می جنگید وایران را نابود واتش زد و ویرانهای با چند سنگ که قابل سوختن نبود وحکو متهای ضعیف که ایران را فروختند بوجو د اورد وهمان لر های که شما به ان توهین میکنید باعث بزرگ شدن و امنیت وارامش شما وماها شدند . شاید ضعف مردان ماهمین باشد که مرد جنگ هستند و نه مردچاپلوسی وتملق گویی به همین خاطر نمی توانند با حرفهای ذلیلانه ا ز دولت بخواهند برای استانشان کاری بکنند وغیرت ومردانگی لرها اجازه تملق گویی نمیدهد .وبعضی مواقع بخاطر حقشان که پایمال شدهاز کوره درمیرند وبعد به خاطر دین اسلام وحکومت شیعه وما اهل کوفه نیستیم اجازه میدهند استانهای دیگر بخاطرزبان بازی حق استان شجا ع ونترس ما را بخورندوزیرک بازی در بیاورند .ازدست بی عدالتی تا کی باید تحمل کرد .چرا که ما شایسته تملق وچاپلوسی وزبان بازی نیستیم وبا هرکس وناکس نمی توانی بسازیم وباید شماها مردان سخن گو که از لر بودن خود افتخار کند بسازیدوتحویل جامعه بدهید تااز حقوق مردم استان دفاع کند وباتدبیر وقانون گفتگو کنند نه با چماق وماشه تفنگ بقول شما از دیگران .

  20. بویراحمد گفت:

    این خانوم چقد عقده داره بابا تو در حدی نیستی که به تاجگردون ایراد بگیری

  21. همشهری شما در استان گفت:

    حرف هات خیلی منطقی نیست و همه از بی تدبیری حرف می زنی .مااز بچه های گچساران که در یاسوج مشغول بکار هستیم نماینده شهرستان واقعا عالی کار میکنه و پیگیر هست

  22. گچسارانی گفت:

    کسانی که از این مطلب انتقاد کردند فقط نگاهی به وضعیت گچساران و استان بندازند و بعد نظر بدن.انصافا با تمام حرفاتون موافقم خانم مظاهرپور.احسنت بر شما .شما ختما نوچه های تاج هستید که طرفش رو میگیربد

  23. بویراحمد گفت:

    باسلام خدمت همه خوانندگان محترم
    کمک کنیک به توسعه استان نمیدانم چرا خانم مظاهرپور ازکلمه میمون استفاده نموده است وآیا کلمه ای معادل آن وجود نداشته که ایشان بکارببرد یا ایشان آنقدر عصبانی واوقاتشان تلخ بوده که معادلی مناسب برای آن یافت نشده که بکارببرد اما فارغ ازاینکه دربرخی از قسمتهای متن به خود قوم لر اهانت شده یا به نوع حومت مداری مسئولان نکته قابل توجه وکلیدی متن که نویسنده هدف اصلی ازارسال مقاله اش نیز همین بوده عدم توسعه استان وخصوصا شهرنقت خیز گچساران بوده است اگر نیچه نگاهی هم به شهرها واستانهای اطرافمان بیندازیم نیک متوجه خواهیم شد که راز عقب ماندگی ومحرومیت استان کهگیلویه وبویراحمد تنها سیاست زدگی وسیاسی کاری مدیران ومسئولان عالیرتبه استان خواهد بود وغیرازاین چیز دیگری نیست .از نمایندگان گرفته تا جزئی ترین مدیراداره شهرستان ..سرکارخانم مظاهرپور براستی از عدم کارایی مدیران ومسئولان سخن گفته اند اگر جزاین است مدیران استانی پاسخ دهند واقعا برای توسعه استان وشهرها ی استان چه اقدام مفیدی کرده اید یحث دولت فعلی یا قبلی یا نمایندگان فعلی وقبلی نیست دراستان های دیگر چرا اینهمه سیاسی کاری نمیشه وتمام تلاش مسئولان توسعه استانشان هست ما از لربودمان خجالت نمی کشیم مااز پیشینه گذشته مان خجالت نمی کشیم ما از مدیران ومسئولانمان واز برنامه ها وعملکرد های غلط وغیر کارشناسی شده وضعف شدید سوادشان خجالت می کشیم .سرکارخانم مظاهرپور با کسی دشمنی ندارد وقصد تخریب کسی روهم ندارد تقریبا چیزی که بیان کرده شکایت از محرومیت وعملکرد ضعیف مدیران است ..نمونه بارزوعینی آن شهریاسوج درچند روز گذشته بواسطه بی تدبیری وبی برنامه بودن مسئولان ساعت ها غرق درترافیک بود چرا؟ امکانات رفاهی وخصوصا سرویس ها بهداشتی ،نبود فضای اقامتی ووووووو. خیلی جالب است ساخت زیرگذر گچساران کارشاخی درنظرخیلی ها بنظر رسیده وبه آن افتخار می کنند خوب است مدال افتخار به مسئولان گچسارانی اعطاء کنند..تنها راه خلاصی دوری از سیاست ورزی غلط وبی منطق اصلاح طلبی واصولگرایی است .هدف سیاست خدمت به مردم وتوسعه جوامع است امادرایران وخصوصا دراستان اینگونه نیست .

  24. ناشناس گفت:

    با سلام عين واقعيت را اين خانم بيان كرداند . احسنت .

  25. روشنفکر گفت:

    خانم محترمه که نمی دانم میزان تحصیلات شما چیست؟ وچه کاره ای؟ مجردی یا متاهل ؟
    صاحب فرزندی یا بی فرزند ؟اما همین رامی دانم تنها بیان مشکلات مشکلی را حل نمی کند واینچنین نگاه تخریبی به مسولین ودلسوزان وتوهین به این وآن دردی را دوا نمیکند بهتر است در تحلیل های خود منطقی باشید ودیگران را بی دلیل آ ماج لفاظیهای بچگانه ، بی ربط وغیر منصفانه قرا ر ندهید تا آنجا که من میدانم مطالب شما بیشتر توصیفی وگاهی هم حالت سفر نامه محلات شهررا دارد تا یک نقد علمی و آ کادمیک بهتر است اگر بدنبال باز کردن جایی در دل جوانا ن هستید با این تحلیلها بار علمی خود رامخدوش نکنید متشکرم

دیدگاه شما