شنبه 4 مرداد 1393 - 14:57

مروری بر زمانی که گذشت

دانیال پرندوار

دانیال پرندوار/  1-    من یادم یک زمان به ما میگفتن که آلان زمانه خوبیه اگر در گذشته و زمان ما بودیت چه کار می کردیت …. ولی خدا کنه بهتر بشه.

2-    من یادم یه زمانی تو خیابان های شهرمان بعد از دیدن اولین ماشین که اغلب ((لندرور ر)) بود تا دیدن ماشین بعدی شاید یک (( پیکان)) حدود نیم ساعت طول می کشید.

3-   من یادم یه زمانی وقتی که یکی از دوستان یا فامیل را بعد از چند وقت تو خیابان می دیدیم احوال پرسیمان نیم ساعت طول می کشید.

4-    یادم میاد یه زمانی روی همه در دیوار شهر نوشته بود دو تا بچه کافیه اما خانه های پر بود از بچه های قد و نیم قد و بچه ها شیرینی زندگی بودن

5-    یادم به زمانی تو شهر برای خانم های بهترین مد چادر بود

6-    یادم میاد یه زمان اگر آدم چاق بود همه تو شهر بد نگاهش می کردن.

7-    یادم یه زمان اگر کسی می خواست مدارک علمی بالا بگیرد باید هفت خان رستم را طی می کرد. سقف تحصیل برای بیشتر جوان ها دیپلم بود.

8-   یادم میاد یه زمانی بچه های 9 الی 16 ساله از ظهر و شب تو خیابان انواع بازی انجام می دادن شب که می رفتن خانه دیگرنای حرف زدن نداشتن – بچه های زمان ما چاق نبودن

9-    یادم زمانی خیلی ها شاگر مغازه و دستفروش بودن یا می رفتن برای کارگری تو شهرهای بزرگ راحت خرج خودشون زندگی را در میاورن ولی قانع بودن

10-  یادم یه زمانی کسی جرئت نداشت اسم ناموس کسی را به زبان بیاره

11-  یادم یه زمانی مد لباس شلوار و پیراهن گل گشاد بود بالای سه متر پارچه می برد ولی کل بدن یک مرد را می پوشوند

12- یادم یه زمانی وقتی یه خانم تو خیابان رد می شود اگر تنها بود یا کسی همراهش باشه کسی سعی نمی کرد قیافش اسکن کند.

13-یادم یه زمانی توشهر همان یک مسجد بود((صاحب الزمان)) و همیشه پر بود از نمازگزار

اما حالا …

1-     اما حالا میگن خوب نیست ولی خدا کنه از این بدتر نشه

2-    اما حالا اینقدر ماشین جور وا جور که تو خود تهران نیست تو شهر ماهست که جرات رد شدن از خیابان هم نداری

3-   اما حالا اگر یکی از دوستان با فامیل تو خیابان ببینم انگار چند لحظه قبل با هم بودیم حوصله سر تکان دادن را هم نداریم وقتی گلایه هم بکنیم می گن ای بابا تو چه دل خوشی داری (( تو که مثل ما درد نداری))

4-    اما حالا رو در دیوارهای شهر نوشته بچه بیشتر شادی بیشتر ولی برای مردم این زمان بچه ها شدن اول دردسرهای زندگی اگر به اسرار بزرگترها هم باشه حداقل یکی دو تا کافیه

5-    اما حالا شده چادر نماد عقب ماندگی رفته تو خاطره ها…. دختر خانم های امروز هم فقط می پرسن چی بپوشیم ؟

6-    اما حالا شهر امروز پر شده از آدم های بی تحرک که کنار ماهواره لم دادن ودنبال بهترین قرص لاغری می گردد

7-    اما حالا درس خواندن شده ((شعر)) و نمره گرفتن شده ((کیلویی)) مدرک هم که خداه بده برکت به نظرم باید برای بعد از فوق پرفسوری هم مدرک بزارند.

8-   اما حالا بچه های ما تو خانه تکان نمی خورند انواع بازی مثل تبلتٰ موبایلٰ پلی استیشن و غیره …. دارند و بعد از چند شبانه روز که بازی می کنند وقتی احساس سوزش تو چشم ها شون می کنند کنار می گذارنش تا یکم بخوابن

9-    اما حالا افراد به داشتن یک دهنه مغازه راضی نیستن دنبال هندوانه کاری اتوبوس داری کارخانه داری تو یک زمان هستن آخرش می گن بازار نیست کساده قانع هم نیستن

10-  اما حالا لباس هر چی کوتاهتر و تنگ تر باشه مد روزه طرف یه بار خم بشه هزار جای بدنش توش پیداست

11-  اما حالا اگر یه خانم چه تنها باشه و یا کسی همراهش باشه تو خیابان بعضی های تا تیره و طایفه اون زن یا دختر را به علاوه رنگ پوست و رنگ چشم و شماره رنگ ابروشون را پیدا نکنن روی خود را بر نمی گردانند.

12-اما حالا شهر من پراست از مسجدهای جور وا جور در حد ایا صوفیه ترکیه ولی به زور صف اولشون تشکیل می شه

حالا اظهار نظر در مورد اینکه آلان بهتر یا گذشته بر عهده شما …… ولی خدا کند از اینکه هست بدتر نشه

اینجا یک سوال پیش می آید که مقصر کیست ؟

ولی اگر از دایره انصاف خارج نشویم وبه قول یک ضرب المثل یک سوزن هم به خودمان بزنیم می بینم خود ما مردم مقصد هستیم نه مسئولین یک شهر یا یک کشور شاید بپرسید چرا؟

چون ما یاد گرفته ایم که مسئولیت و تقصیر خودمان را روی دیگران بگذاریم این اسانترین وراحت ترین راه حل یک مشکل و یک مسئله است و به نوعی فرار به جلوه ولی در واقع خودمان نمی خواهیم. زیرا خداوند بلند مرتبه فرموده اند تا خودتان نخواین، من هم هیچ کاری نمی کنم در قرآن سوره رعد آیه 11 به این صورت آمده :

(( خداوند سرنوشت هیچ قوم ((ملتی)) را تغییر نمی دهد مگر آنکه آنها خود تغییر دهند))

و برخی هستند همانند قوم موسی که به ایشان می گفتن ما همین جا می نشینیم و دعا می کنیم تو و خدایت به جنگ دشمنان بروید. برخی هم می گویند ما هم دعا می کنیم و با این فکر که یک نفر پیدا شود و هم مشکلات را حل کند. و برخی هم که اصلاً حال دعا کردن هم ندارند ولی در عین حال می گویند که ما هم دغه دغه اینده خودمان و شهرمان را داریم ولی باید به همه آنها گفت : این تلاش ها هستند که می سازند نه دغدغه ها در یک (( کلام از کجا آمده ایم و به کجا می رویم )).

توضیح : باید اضافه کنم افرادی هستن که شامل موارد ذکر شده نمی شوند ولی آنها در اکثریت نیستن.

نظرسنجی
فعلا نظرسنجی در جریان نیست
لینک کوتاه : https://boyernews.com/?p=113940
به اشتراک بگذارید:
نظرات کاربران :

دیدگاه شما