گروه اجتماعی – خبر کوتاه بود ” قتل پیرمرد 63 ساله با سنگ و چوب در شهرستان دنا” اما عمق فاجعه این اتفاق بیش از تصور ماست.
به گزارش بویرنیوز، در دنیایی که همه افراد و کشورها در حال برنامه ریزی برای داشتن بهترین زندگی با حداکثر آرامش هستند و اولویت های اول آنها سلامت، کسب علوم مختلف، تفریح، کار و جهانگردی است، اما ظاهرا در استان ما تلاش برای حفظ امنیت جانی اولویت اول را به خود اختصاص می دهد.
در همین چند وقت اخیر چند تن در استان اعدام شده اند و دلیل اکثر این اعدام ها قتل در هنگام نزاع و درگیری بوده که عمدتا این نزاع ها از نوع دسته جمعی بوده و نکته حائز اهمیت ارتباط نزدیک خانوادگی میان قاتل و مقتول در این حوادث بوده است.
سوال این است که تا کی این استان باید هزینه نزاع های پوچ و بی ارزش را بپردازد و قرار است تا چه زمانی پر پرشدن و داغدار شدن خانوادهای این استان برای از بین رفتن جوانان خود در دعواهایی که سودی جز ناامنی و اندوه به بار نمی آورند را شاهد بود.
در زمانه ای که درگیری به عنوان نماد بی فرهنگی تلقی می شود چرا هنوز هستند کسانی که باافتخار از نزاع سخن گفته و بلافاصله بعد از یک درگیری لفظی سریعا واکنش فیزیکی نشان داده و با شدت هر چه بیشتر سعی در فرونشاندن خشم خود دارند.
در این که دستگاههای فرهنگی و رسانه ها کم کاری کرده اند شکی وجود ندارد اما این مشکل بایستی از زمان تولد فرزند و رفتن به مدرسه جدی گرفته شود و مهارت های ارتباطی را از سنین پیش دبستانی آموزش داد.
در سال های تحصیل، از پیش دبستانی تا دانشگاه، هر چه درباره طول رود نیل، ارتفاع قله اورست، علت فروپاشی اشکانیان، تولید مثل قورباغه ها، قطب های آهن ربا، مهم ترین شهرهای پاکستان، سال تولد خیام نیشابوری، تانژانت و کوتانژانت، ثلاثی مزید، فرمول های فیزیک، عناصر تشکیل دهنده نمک و … می خوانیم و حفظ می کنیم، درباره مهارت های زندگی چیزی یادمان نمی دهند.
این در حالی است که اکثر آموخته ها و بهتر است بگویم “محفوظات”ی که به خوردمان می دهند، فقط تا لحظه امتحان به درد می خورند و بعد از آن بود و نبودشان فرقی ندارد مگر برای کسانی که در دوره های آموزش عالی، در یک رشته خاص تحصیل می کنند و این شانس را دارند که در همان رشته هم کار کنند.
اما “مهارت های زندگی”که “یاد نمی گیریم” ، تا آخرین لحظه عمر ،نیاز ضروری مان هستند. مانند نحوه کنترل خشم، مهارت “نه” گفتن، چگونگی مذاکره، مدیریت زندگی، تعامل با گروه دوستان و خانواده، رفتار با همسر، درست غذا خوردن، مراقبت از سلامتی و صدها عنوان دیگر.
این است که می بینیم دانش آموزان و دانشجویان ما در المپیادهای جهانی همواره خوش می درخشند اما وقتی وارد زندگی می شوند، لنگ می زنند و حتی در عادی ترین رفتارهای روزمره ، می مانند که چه باید بکنند.
آمار پزشکی قانونی نشان می دهد که به طور متوسط در سال گذشته، هر چند دقیقه یک نفر با موضوع “نزاع” به پزشکی قانونی مراجعه کرده اند. بدیهی است که همه این دعواها، با طرح و نقشه قبلی و بر اساس فکر و تأمل نبوده اند بلکه همان گونه که اغلب شاهد هستیم، مسائل جزئی و پیش پا افتاده ای از قبیل یک تصادف ساده -حتی در حد خوردن آینه دو خودرو به هم- به نزاع های جدی می انجامد زیرا آستانه تحمل مردم کم شده و در همان حال ،اغلب بلد نیستند چگونه “خشم ناگهان مشتعل شده” شان را کنترل کنند. حتی فراتر از ضرب و شتم، قتل های زیادی در جامعه رخ می دهد که ریشه شان خشم آنی در مواجهه با فردی ناآشناست که نهایتاً کار به چوبه دار می کشد.
سنگ پرانیها، دعواها، ترافیکها، چماق کشیها و حالا شمشیر کشیها از عرصه نزاعهای خیابانی در استان است که در اولین موضوع چنان چهره آشفتهای از شهر میسازد که به وجهه گردشگری آن آسیب میزند.
اما مهمتر از همه بررسی نقش مسئولان ایجاد امنیت در کنترل و یا مقابله با این گونه موارد است. حضور پلیس پس از پایان نزاع بسیار آسیبزا خواهد بود هنگامی که با پلیس تماس گرفته میشود و حضور سریع جهت اتمام ماجرا خواسته مردم و حتی شاید طرفین نزاع باشد اما هنگامی که با تأخیر در صحنه حضور مییابد و اغلب نزاع پایان یافته و طرفین رفتهاند دیگر نمیتواند نقش مهمی را ایفا کند.
و در بخش دیگری که پلیس میتواند با نزاعها مقابله کند در بحث پیشگیری است طرحهای مقابله با اراذل و اوباش و جمعآوری آنها دو فایده دارد اول این که از اختلال توسط آنها در نظم اجتماعی جلوگیری میشود و در ثانی میتوان از آن به عنوان درس عبرت برای دیگران یاد کرد.
در حالی که خبرهای گستردهای از طرحهای مبارزه با اراذل و اوباش در نقاط مختلف کشور به گوش میرسد و مورد استقبال گسترده مردم قرار میگیرد اما این طرحها یا در استان اجرا نمیشوند و یا در صورت اجرا تنها منحصر به برخوردهای نرم بوده که آن هم به صورت مستمر نیست.
به هر حال اخبار خوبی از نزاعهای دسته جمعی استان به گوش نمیرسد، قطعا کاهش آنها نیازمند برنامههای مدون است.
بیشک پلیس با در دست داشتن نقاطی که در آنها بیشترین حوادث رخ میدهد و با استقرار نیروهای بیشتر میتواند شرایط را به کنترل خود درآورد.
البته شاید انتقاداتی در این زمینه باشد که امنیتی کردن خیابانها و یا بسیاری از نقاط شهر چهره زیبایی ندارد اما باید گفت که اولا امروز مردم بسیار از طرحهای پلیسی حمایت میکنند چرا که پلیس را حافظان امنیت جامعه میدانند و دوم اینکه پلیس نباید اجازه دهد که چند اراذل و اوباش امنیت یک شهر گردشگری را زیر سؤال ببرند.
این استان اگر چه کوچک است اما به دلایلی میتوان گفت یکی از حساسترین نقاط ایران است به دلیل شرایط کوهستانی، مناطق عمدهای برای تخلف اراذل و اوباش دارد و خود شهرسازی نیز زمینه را برای فعالیت این برهم زنندگان آسایش جامعه فراهم میآورد.
از جمله اینکه بسیاری از خیابانهای شهر در شب روشنایی کافی ندارند و تاریک هستند و همچنین با بسیاری از روستاها و شهرکهای اطراف یکی شده و ارتباط این شهرکها و روستاها که امروز جزء شهر هستند تنها یک خیابان است.
دلیل دیگر گردشگرپذیر بودن آن است، دیدن صحنههای نزاع در خیابانهای شهر، قرار گرفتن نقاط گردشگری در مناطق اطراف شهر و حضور انبوه گردشگران در فصلهایی از سال به حساسیت حضور قاطع پلیس و تامین امنیت شهر افزوده و دلیل آخر این است که افزایش روز افزون این نزاعها به بازنگری پلیس در برنامههای خود در مبارزه با این موارد میافزاید.
به هر حال هر روز شاهد نزاعهایی هستیم که رنگ را به رخ هر شهروندی میپراند اگر همین گونه شرایط ادامه یابد باید در شهر تابلو زد: احتیاط، میانجیگری ممنوع، با پلیس تماس گرفته شده است.
اگه دستگاه قضايى به شدت باخاطيان برخورد نمايد قطعا در کاهش اين قبيل جرايم موثرخواهد بود
…
چرا سیاه نمایی می کنید فراموش کردید یاسوج پایتخت طبیعته ،کاری نکنید یاسوج رو پایتخت چبزهای دیگه نامگذاری کنند
ببخشید این حکم پایتخت طبیعت رو کی داده به یاسوج .
شهرها و استان های چهارفصل و بهتری تو این کشور هست
بعداش پاینخت طبیعتی از نظر خوش آب هوا بودنه نه قوانین ……
واقعا به یاد مطالبی افتادم که ا… در اون سایت پیرامون …. گفته بود….تاکی بی فرهنگی
حرف هاي شما درست ولي حرف اول رو فقط برخورد قاطعانه قويه قضائي ميزنه كه متاسفانه خبري از ان برخورد ها نيست كه اين عده ببيند و درس عبرت بگيرند
باسلام بوير جان تاحالا هرچي كامنت گذاشتم شما لطف كرديد و نگذاشتيد ولي باز هم …
دليل اصلي آن جوان بودن استان ، عدم اشتغال ونبود كارخانه وزيرساخت در استان هستش كه جوانان ما شغل والدين دامپروري وكشاورزي بخاطر مسائل خاص ، كسر شان دانستن و حمايت نكردن دولت وخشكسالي رها كردن و باهر بدبختي هستش دانشگاه (ملي،ازاد ،پيام نور غيرانتفاعي)قبول ميشن وبا بدبختي بيشتر مدرك ميگيرن وديگر چيزي سرمايه اي نيست ونمي مونه مهمتر پس از اخذ مدرك بخاطر نبود شغل و كنايه هاي دوست ودشمن وحتي زخم زبان خانواده ومقايسه باديگران ، نبود امكانات تفريحي جهت تخليه انرژي مهمتر طايفه گرايي پارتي بازي وحشتناك اقدام به خيابان گردي ميكنند و براثر كوچكترين كنشي اقدام به واكنش ميكنن والي آخر……؟
ما میگیم عربستان وهابی هستند و وهابی ها را قبول نداریم – در عربستان اگه دو تا ماشین با هم تصادف کنند (که خیلی کم پیش میاد) رانندگان با احترام از خودرو پیاده میشن و بدون کوچکترین بی احترامی به هم ، میروند بیمه سراغ خسارت – در استان ما که 100 درصد شیعه هستند اگه دو ماشین با هم تصادف کنند رانندگان به سراغ صندوق عقب میروند فکر می کنی چی در صندوق عقب هست ؟…. |بله درست حدس زدی دو تا چماق در میارن می افتند به جان همدیگه می افتند کلی به هم فحش میدهند ناسزا می گویند همدیگر را با چماق می کوبند و ….. برخی کارها که قلم از نوشتنش شرم دارد
عزیزم چماق ما الان یک نماد جهانی قابل احترامه به جاش میتونستی از قفل فرمون یا آچار چرخ استفاده کنی
همه جا همین طوریه عزیز من.شما دعواهای شیراز دیدید یا نه ؟براحتی با چاقو آدم کشته میشه.اگر اینجا کچک حکم می کنه اونجا صحبت چاقو و قمه است(البته این مثال بود همه جا همین طوریه).باید نماینده همه جا مانند نماینده شهر خودمون که با شعار ارتقای فرهنگی اومدن با شدت نماینده خودمون تلاش(!) کنند تا برطرف بشه قضیه.
حالا چرا بویراحمد باید ناراحت بشه !!!!! این اتفاقها فقط در بویراحمد می افته چرا در بقیه شهرهای استان خبری نداریم
مطلب قشنگ و البته ناراحت كننده اي بود.ازين درگيريا و نزاع ها در اين استان كم نيستد و اين فرهنگ پايين مردمو نشون ميده.وقتي به خاطر دعواي دو كودك،وقتي به خاطر صف نانوايي، به خاطر يك تصادف آينه به آينه و موارد پيش پا افتاده تر نزاع قومي طايفه اي شكل مي گيره،آدم مجروح و كشته ميشه بايد به حال مردم اين استان گريه كرد.
مامورين انتظامي هم كمكاري مي كنند.وقتي با بي حجابي دخترا روبه رو ميشن خيلي قاطع ورود ميكنن و برخورد ميكنن كه كار درستيم ميكنن اما انتظار ميره كه موقعي كه گزارش درگيري و نزاع بهشون ميرسه با همين سرعت در محل حاضر بشن و با اقتدار و قاطعيت برخورد كنن.البته اين عزيزان تا حدودي از مداخله در اين نوع درگيريا ترس دارند كه حقم دارند چون در نزاع ها و درگيرياي سطح استان به راحتي به همه ي كساني كه در محل حاضر هستند آسيب ميرسونن و چه بسا آدماي بي گناهي كه مجروح و حتي كشته ميشن.
هرکسی باید از خودش و خانواده اش شروع کنه به خدا ازدیدن بعضی از حرکات و رفتارها انهم در جلوی دید مسافران ادم شرمسار میشه تا کی باید چوب این رفتارهارا بخوریم تا کی باید انگ …. را یدک بکشیم چرا نمی تونیم همدیگرو تحمل کنیم چرا تا منطق هست به چیزهای دیگه رو بیاریم چرا سر کوچکترین موضوع به جان هم می افتیم می خواهیم چه چیزی را ثابت کنیم غیرتمان را شجاعتمان را زور و بازویمان را یا قدرت طایفه وایل و تبارمان را والله اینها همه ناشی از جهالتمان داردو بس نه چیز دیگر پس بیاییم گذشته خود را زیر سوال نبریم و امنیت و اسایش را برای اینده فرزندانمان تضمین کنیم به هوش باشیم که رفتار ما زیر ذره بین دیگران است بیاییم به هم احترام بگذاریم
درست قانون مهم است.ولی اساس همین این مشکلات بر می گرده به خانواده و تربیت فرزندو سطح سواد خانواده ها.(به طور کلی)اگه من شعور نداشته باشم بخدا اگه بدونم
اعدام هم می شوم باز هم حاظرم در دعوا واکنش فیزیکی منجر به قتل انجام بدهم.
بیشتر رفتاهایی که تو استان ما داره انجام میشه زشت هستند که فقط مختص مردم عادی نیست
چنتا مثال براتون میارم:
1- رفتار وحشیانه مردم موقع رانندگی وتصادف
2- رفتار زننده ماموران نیروی انتظامی و کلانتری ها و قاضی ها دادگاهها با مردم ، که با یه قاتل یا دزد و یه آدم با شخصیت میخوان رفتار مشابهی داشته باشن و احساس میکنن که اونا حاکم هستند و مردم رعیتشون که حق نفس کشیدن ندارند.
ما انقلاب کردیم که ظلم از بین بره نه اینکه الان یه عده دیگه به مردم ظلم کنن و باهاشون بدترین رفتار رو داشته باشن و مردم جرات نکنن بهشون اعتراض کنن( قاضی های دادگاهها و مامورین نیروی انتظامی)
به خدا همینها هستند که دارن به انقلاب و جمهوری اسلامی ضربه میزنن و مردم رو بدبین می کنن!
کسی نیست روکارشون نظارت کنه؟؟؟؟
دلیل اصلیش وجود بعضی افراد با نفوذ در هر طایفه است که به خاطر اهداف شخصی خودش دست به تحریک مردم و ماجرا جویی می کنند و متاسفانه بعضی از مردم هم به علت غفلت و تعصب بی جا اسیر نقشه های شوم اینها میشوند ودست به دعوا و نزاع دست جمعی میکنند و نتیجه اش میشه این تصاویر
من مخاطبم اون شخصی هست که میگه کی این حکم پایتخت طبیعت رو داده به یاسوج
باید بگم که این استان دومین استان پر آب کشور هست
دوما کوه دنا چهارصدمین زیستگاه طبیعی ثبت شده در یونسکو هست
سوما غنی ترین استان از لحاظ گیاهان خوراکی و دارویی هست
چهارما چیزی که سازمان محیط زیست گفته دنا بیشترین زیستگاه پلنگ هست
لطفا چیزی نمیدونی اظهار نظر نکنی بهتره
اونوقت شما شهرستانیها استان مارو تخریب کردید و آشغال میریزید
من نمیگم مردم این استان آشغال نمیزیزن و طبیعت رو زشت میکنن میگم شما کافیه بعد از تموم شدن تابستون هر سال میومدی میدیدی و تابستون امسال که کرونا اومد هم میدیدی با این حال که مسافر کم شد اما خیلی بهتر از سال های پیش شد