شنبه 3 خرداد 1393 - 23:21

داستان کوتاه دعا در حج

سه نفر با هم به حج رفتند که دو نفر از آن ها از نظر مالی وضعیت خوبی داشتند.
2a4780e6cd01
یکی چون دست در حلقه کعبه زد، گفت: خدایا به شکرانه آن که مرا این جا آوردی «بلیان» و «بنفشه» را از غلامان خود آزاد کردم.

دومی چون حلقه بگرفت، گفت: خدایا بدین شکرانه «مبارک» و «سنقر» را آزاد کردم. سومی که وضع مالی خوبی نداشت حلقه بگرفت و گفت: خدایا تو می دانی که من نه بلیان دارم و نه سنقر، نه بنفشه و نه مبارک. بدین شکرانه مادر زبیر را از خود به سه طلاق آزاد کردم!

نظرسنجی
فعلا نظرسنجی در جریان نیست
لینک کوتاه : https://boyernews.com/?p=105988
به اشتراک بگذارید:
نظرات کاربران :

دیدگاه شما