سه شنبه 16 اردیبهشت 1393 - 17:59

داستان کوتاه قدر مادران را بدانیم!

ساعت 3 شب بود كه صداي تلفن, پسري را از خواب بيدار كرد … پشت خط مادرش بود … پسر با عصبانيت گفت: چرا اين وقت شب مرا از خواب بيدار كردي؟
43b274e6c101
مادر گفت: 25 سال قبل در همين موقع شب تو مرا از خواب بيدار كردي …

فقط خواستم بگويم تولدت مبارك پسرم …

پسر از اينكه دل مادرش را شكسته بود تا صبح خوابش نبرد … صبح سراغ مادرش رفت … وقتي داخل خانه شد مادرش را پشت ميز تلفن با شمع نيمه سوخته يافت … ولي مادر ديگر در اين دنيا نبود.

بیاین تا وقتی مادرانمان هستن قدرشونو بدونیم چون اگر نباشند چیزی جز حسرت نصیب ما نمیشه.

زگیل

نظرسنجی
فعلا نظرسنجی در جریان نیست
لینک کوتاه : https://boyernews.com/?p=103507
به اشتراک بگذارید:
نظرات کاربران :

دیدگاه شما